داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

بابا تقسیم بر سه 49

نینا در دنیای خودش سیر می کرد و می دونستم که اون دنیای خودشو خیلی بزرگ می بینه و اسیر لذتی شده که باباش بهش داده . منم از این که تونستم تا این حد رو دخترام نفوذ داشته باشم که بر همه شون تسلط داشته و بتونم همه چیزشون باشم لذت می بردم . هر سه تاشون دلشون می خواست که من راه کوسشونو باز کنم و بهشون حال بیشتری بدم . منم به اونا می گفتم که دخترای عزیزم به همین قانع باشین . خیلی از دخترا تا همین حدشو هم ندارن . دلم می خواست به اونا انگیزه بدم که با شوق بیشتری درس بخونن . این سکس جای این که اونا رو از درس خوندن بندازه بر عکس واسشون مایه ترقی و تلاش شه . خیلی هم عالی می شد اگه هفته ای یک بار سکس گروهی انجام می دادیم . نینا نفس نفس می زد و لباشو به هم می فشرد . می دونستم که داره درد شدیدی رو تحمل می کنه -عزیزم اگه تحملشو نداری و دردت می گیره به من بگو . عجله چیه می ذاریم برای سه شب دیگه یا شب های بعد . -نه بابا از این حرفای بی وفایی دیگه نزن . این راهیه که نونا و نورا رفتن . چرا من نتونم برم . چرا من از اونا کم بیارم . خیلی دلم می سوخت . نمی دونم چرا این دختر آخری من یه حس دیگه ای رو در من به وجود می آورد ولی مراقب بودم کاری نکنم که اون دو تا خواهراش اینو احساس کنن . همه شون واسم عزیز بودند . سه تا دختر .. سه تا همسر .. سه تا مامانی .. -آخخخخخخ نینا نینا یه خورده از سرش داره میره تو کونت .. -بابا بکن . فکر من نباش حال کن .. آخخخخخخخخخ -جاااااااان عزیزم دردت میاد من نمی تونم تو رو گریون ببینم عزیزم -نههههههه بابا بااااااباااااا خوشم میاد خوشم میاد .. دو طرف سوراخ کون نینا طوری ورم کرده بود که من ترسیدم پوست کونش بترکه و مقعدش پاره شه . از درد به خودش می پیچید پاهاشو به تشک فشار می داد دست و پا می زد .. نفسش بند اومده و گاه به شماره می افتاد .. -عزیزم یه خورده تحمل کن . خودت خواستی من نمی خوام تو زجر بکشی .. غرورش اجازه نمی داد که از دردش بگه .. نمی خواست که در عرصه رقابت کم بیاره . به خصوص این که قرار بود شب جمعه ای سه تایی شونو با هم داشته باشم و اون اگه نمی تونست خوب کون بده یا اگه با فشار می خواستم بکنمش و از خود بی خود می شد اون وقت باید پیش خواهراش عذاب می کشید . کونشو به طرف کیر من حرکت می داد تا  راهشو گشاد تر کنه . انگشتامو گذاشته بودم رو شکاف کوسش و اونو خیس خیسش کردم تا حواسش به کوسش هم باشه . البته تا حدودی تاثیر کرد . اینم عجب صحنه ای بود . از تماشای کیر کلفت خودم توی سوراخ کون تنگ دخترم نهایت لذتو می بردم و اون داشت درد می کشید .. نیما نیما تو پدر خیلی خود خواهی هستی که دخترت داره درد می کشه و تو داری لذت می بری .  آخه اون خودش می خواد . خودش می خواد و به حرفام توجهی نداره . دوتایی مون وسط تنمونو حرکت می دادیم . با روون تر شدن حرکت کیر توی کون احساس داغی بیشتری هم می کردم .  این کیر لعنتی از بس کلفت و تیز شده بود بعد از افت هم می تونست توکون دخترم بمونه . من که خیلی بی حس بودم و حواسمم به این بود که نینا جونم زیاد درد نکشه .. -بابا بابا تند تر تند تر .. ببین من اصلا صدام در نمیاد . مثل نورا و نونا بچه سوسول نیستم . دلم می خواد بابام خوشش بیاد . نمی خوام کیف اونو زهر ماریش کنم . -عزیزم این حرفا چیه . من باید به فکر شما دخترای گلم باشم . دوستتون دارم . عزیز منی دیگه -بابا بابا بگو بگو که دوستم داری بگو منو بیشتر دوستم داری .. -نینا شروع نکن . خیلی دوستت دارم و اگرم ته دلم بیشتر از اون دو تا دوستت داشته باشم نباید اینو بگم . درست نیست .-بابا بگو من قول میدم به خواهرام نگم .. خودشو کشت ولی چیزی بهش نگفتم . -امید وارم که همیشه تا این حد پر شور و نشاط باشین و بتونین احترام بابا تونو نگه داشته باشین . مخشو کار گرفته بودم ولی حواسم به کیری بود که در حال پیشروی خزنده  در داخل کونش بود . دیگه بیشتر از یه حدی نمی شد اونو جلو فرستاد .. در این جای تنگ آب کیررو هم باید خالی می کردم . -آخ … آخخخخخخخخ .. آههههههه  بگیرش .. بگیرش نینا داره میره تو خالی میشه . -بابا خوشم میاد . چه  با حال و تیز می پره . بابا روی کسمو ولش نکن . بذار بیشتر خوشم بیاد . تو هم یه کاری کن که بیشتر خوشت بیاد بابا جونم –من خوشم اومده خوشم اومده .. دیگه از این بهتر نمیشه .. -بابا بگو بگو .. یه حرفایی بزن که خوشحال تر شم . نگفتی که منو بیشتر دوست داری . حداقل بگو که کونم خوش مدل تره . -دختر هر کدوم از شما ارزشها ی خودتونو دارین . همه تون به من لذت میدین .. کون نینا یه مدل خاص و زیبایی داشت هم گرد بود و هم بر جسته و هم کروی و یک دست و منظم . از هر زاویه ای نگاه می کردی اونو به یه مدل می دیدی .در حالتی که دمر افتاده بود و از روبرو نگاش می کردی  زیبا ترین  و یک دست ترین حالتو داشت  با یه گودی کمر خاصی که شیب کونشو خیلی بلند نشون می داد . از اونایی که توی شلوار های جین و چسبون و استرچ بی اندازه وسوسه انگیز میشن و من دلشو نداشتم که اونو با این شرایط بفرستم بیرون که پسرای مردم از تماشای کون بر جسته داخل شلوارش لذت ببرن . ولی فعلا یه ماکتی از اون کون بود . نورا از هر نظر خوب رشد کرده بود . -نینا جون من کیرمو فعلا توی کونت نگه می دارم تا یه خورده بیشتر عادت کنی .. من که  ارضا شده بودم ولی حال و روز نینا نشون می داد که حشرش  بر گشته و به این زودیها هم دست از سرم ور نمی داره .. یه چند میلی کیرمو به عقب کشیدم تا دوباره رو به جلو حرکتش بدم که  چند قطره ای از منی من از سوراخ کونش بر گشت کرد و  و به اون دور و بر سوراخ و کونش یه جلای خاصی داد . … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها