داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

اگر با من نبودش هیچ میلی؟

با سلام رضا اسم مستعار منه؛
من عادت ندارم خیلی به جزئیات بپردازم و جزء به جزء مسائل رو بگم اصولا کم حوصله ام
از این که نمی تونم شغلم رو بگم معذرت می خوام.من 38 دارم قدم حدود 168 ، وزنم 70 ،بدن پر مویی دارم و خیلی ها از این حالت من خوششون می آد و وقتی به بعضی از زنها دقت می کنم می بینم که خیلی حواسشون به دست های پر موی منه.این واقعه مربوط می شه به سه سال پیش . یک خانمی بود به اسم افسانه که هر روز می اومد و به سر همکار من داد می زد و از کارهای او انتقاد می کرد . من همیشه به همکارم می گفتم: منصور این بابا می خواد با تو رفیق بشه اینقدر گاگول بازی در نیار .اون هم می گفت من اصلا از این یارو خوشم نمی آد.

یک روز اومدم دیدم دوباره همون داستان رو داره پیش می آره رفتم جلو و بهش گفتم می تونم کمک تون کنم. با سردی تمام گفت من از دست دوست شما خسته شدم دیگه نمی دونم چه کنم . آروم بهش گفتم بیایید اتاق من تا با هم راحت صحبت کنیم که یک دفعه سرم داد زد من تا این آقا رو آدم نکنم جایی نمی رم و با همین حرفها دستش رو آورد سمت صورت من . من هم سرریع نوک انگشتش رو گرفتم و با خنده گفتم من این بابا رو 20 ساله می شناسمش نتونستم آدمش کنم حالا تو می خوای آدمش کنی؟! که زد زیر خنده اومد تو اتاق من یه فنجان چای بهش دادم و بهش گفتم اسمت چیه ؟ بعد شماره اش رو ازش خواستم اون هم بدون هیچ مسئله ای شماره رو داد. گفتم افسانه جون شما برو من به شما زنگ می زنم داشت می رفت بیرون باهاش دست دادم.بعد رفتم پیش منصور و همه چیز رو بهش گفتم لامذهب همون جا راست کرد (البته بگم منصور 4تا صیغه ای داره که با خانمش می شه 5 تا رسمی دو روز دیگه هم پیدا می کنه که تقریبا هر روز یکی رو می کنه.)

یک ربع دیگه بهش زنگ زدم و ازش دعوت کردم ساعت 4 بیاد پیشم اون هم قبول کرد . به منصور گفتم هوای اتاقم رو داشته باشه و هر کی اومد یه جوری دکش کنه بره.افسانه اومد زنی واقعا خوشگل و خوش اندام بود.در اتاق رو بستم موبایلم رو سایلنت کردمو بدون مقدمه رفتم و بغلش کردم و شروع کردم به لب گرفتن یک آن دستم رو آوردم سمت کسش فقط یک شلوار سندبادی پوشیده بود .خیسی کسش رو قشنگ احساس کردم سینه هاش رو درآوردم و خوردم رفتم پایین و شروع کردم به خوردن کسش تپل و سفیدش تا در آوردم بکنم توش یه دفعه گفت باید تا دو ماه صبر کنی گفتم چرا گفت چون پس فردا دارم می رم عمل زیبایی گفتم زیبایی دماغت خندید گفت نه می خوام جای خرطوم فیل ها رو تازه و تنگ کنم .من هم مثل بچه آدم قبول کردم و دادم ساک زد و منو ارضا کرد.نزدیک سه ماه گذشت و افسانه اومد (باید بگم توی این مدت من مخفیانه از کارم جیم می شدم و می رفتم خونه اشون واسه لب و بغل)خیلی به خودش رسیده بود اومد و گفت به شوهرم ندادم اومدم تا اول با تو باشم .(باید بگم شوهرش آدم خیلی عوضیی بود مثلا با دو تا از خواهرهای افسانه رابطه ی سکسی داشت و بیشتر به اونها می رسید و این باعث شده بود که بره سراغ ولگردی و دادن به این و اون.)اول بوسم کرد و گفت تو فقط بخواب رو زمین امروز مسئولیت تمام کارها رو من به عهده می گیرم.اول از همه با موهای سینه و دست های من ور رفت بعد لخت شد و شروع کرد به لیس زدن من توی اون مدت که سکس نداشت شدید حشری شده بود بعد برام ساک زد هر چی بهش گفتم بده برات بخورم قبول نکردبعد نشست روی کیرم اینقدر اسب سواری کرد که سه بار خودش ارضا شد بعد گفت حالا تو بیا بکن انصافا دست اون دکتر رو باید بوسید که اینقدر تمیز کس رو تنگ و خوشگل کرده بود بعد از حدود ده دقیقه زدن من هم ارضا شدم. ماجرا تموم شد فردا دوباره خانوم رو دیدم که یک دفعه برگشت و گفت دیگه بین من و شما هیچ رابطه ای نیست همه چیز رو تموم کنید.من که نفهمیدم چرا ولی قبول کردم.

نوشته: رضا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها