داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

اولین سکس ستایش

همیشه از داشتن رابطه میترسیدم دوست داشتم رابطه داشته باشم ولی میترسیدم چون دختر بودن توی این جامعه کلن وحشتناکه
علاوه بر اون خیلی زود خسته میشدم از پارتنرم و حتی چندشم میشد وقتی پارتنرم باهام سکسی حرف میزد
یه مدت که گذشت توی تلگرام چنل های سکسی جوین شدم و بعد به صورت ناشناس با بقیه حرف میزدم این منو وارد رابطه هایی میکرد که فرداش حتی خجالت می‌کشیدم چتامونو بخونم و سریع طرفمو بلاک میکردم
من عادت داشتم هر هفته میرفتم نهج‌البلاغه خب سمت اسکیت پارک دختر و پسرای هم سن من زیاد بودن و منم چندین سالی بود که دوستانی پیدا کردم گذشت و من نگاه یه پسری رو روی خودم حس کردم
پسره خب دقیقا مثل بقیه ی پسرا بود موهای فر داشت ولی خیلی گنده بود گذشت و ما باهم دوستای معمولی شدیم و اون منو وارد اکیپشون کرد فقط تنها مشکل این بود که این پسره خیلی هول بود
همش به بقیه ی دخترا نخ میداد همین باعث شد ازش خوشم نیاد و دوباره نسبت بهش سرد شدم
ولی با بچه های اکیپشون کاملا گرم و خوب بودم
بهترین دوست این پسره اسمش مهرداد بود اون موقع وقتی دید من دارم سرد میشم و تنهایی می‌چرخم واسه خودم میومد کنارم و با هم راه می‌رفتیم بعد ی مدت دستمو می‌گرفت
زیاد حرف نمیزدیم ولی مسافت های طولانی رو با هم طی میکردیم و یه چی می‌خوردیم و بعد دوباره راه می‌رفتیم
کمی بعد توی تلگرام چت‌ کردیم و خوب از همه چی حرف می‌زدیم انگار حرفامون تمومی نداشت و خب آنلاین حرف زدن راحت تر بود برامون
دو سه بارم دوتایی رفتیم بیرون و بعدش شروع کردیم تلفنی حرف زدن
ساعت ها فقط تلفنی حرف می‌زدیم
گذشت و ما باهم اوکی شدیم ولی خب همچنان خبری از دست درازی و حرکت های عجیب نبود
این برام عجیب بود چون با هر پسری دوست میشدم از همون اول فقط دنبال یه چیز بود رابطه ی‌ جنسی
ولی مهرداد یکمم شوت میزد و انگار اصلا اهمیت نمی‌داد منم خیلی دوسش داشتم جوری که اولین بوسمونو من شروع کردم دقیق نمی‌دونم چند دقیقه ولی مدت زیادی توی تاریکی شب همو میبوسیدیم جفتمون مبتدی بودیم انگار ولی داشتیم باهم یاد می‌گرفتیم و این باعث شد من دیگه خجالتو کنار بزارم
بعد یه مدت از بوسیدن لب به گردن رسیده بودیم
از اینکه دیده بشیم ترسی نداشتیم و فقط اون لحظه و خودمون برامون مهم بود
دوباره یکم گذشت و رابطمون داشت به ماه می‌رسید
تازگی دستاشو به سینه هام میرسوند و از زیر لباس منو می‌مالید ولی بیشتر از این نمی‌خواستم پیش بره
تا اینکه یه شب گفت می‌خوام دستمو ببرم تو شورتت منم ترسیدم هول شدم گفت نه نکن گفت می‌خوام منم گفتم نه گفت الان می‌خوام اینکارو بکنم منم گفتم اگر الان اینکارو نکنی بعدا بهت میدم
در واقع نمی‌خواستم اینو بگم ولی هم حشری بودم هم ترسیده بودم
بعد از یک ماه یه شب که همینجوری داشتیم میک لاو می کردیم دستشو بی مقدمه برد تو شورتم و انگشتشو کرد توم
خیلی دردم گرفت و داد زدم درش بیار ولی اون هیچ تکونی به انگشتش نداد چند دقیقه که گذشت اشکم در اومد ولی اون آروم منو بوسید و گذاشت دردم کم شه با اینکه فقط ی انگشت توم بود ولی نمی‌دونم چرا درد داشتم آروم انگشتشو تکون داد و منم حشری شدم و لباشو میخوردم و دستمو به کیرش رسونده بودم که دیدم داره سعی می‌کنه انگشت دومو وارد کنه همونجا تمومش کردم و رفتم خونمون
تو خونه همش استرس داشتم که پردم پاره شده باشه ولی هیچ اثری از خون نبود
بعد ی مدت که دید من شل گرفتم انگشت دومو وارد کرد انقدر درد داشت که اصلا قابل تصور نبود ولی بازم بعد یه مدت دردش خوابید
یه شب یهو گفت می‌خوام بهم بدی
منم دلم نمی‌خواست ولی اون خیلی اصرار کرد و منم دوسش داشتم
گفتم باشه اون همراه خودش کاندوم داشت و کشید روی کیرش اولین بار بود کیرشو می‌دیدم تا قبلش فقط با دست حسش کرده بودم
بعدش سعی کرد بکنه توم ولی انقدر دردم گرفت که گریه کردم و اون سریع تمومش کرد
چند وقت بعد دوباره گفت می‌خوام بکنمت ما توی پارک بودیم منو برد یه جایی که به عقل جن هم نمی‌رسه بعد من گفتم بزار خودم بکنم تو یا بشینم روش ولی هرچی تلاش کردم فقط دردم گرفت و کیرش تو نرفت
گفت تو داگی شو من میکنم تو
منم داگی شدم براش و اون یهو کیرشو تا نصفه کرد تو از درد گریم گرفتم گفتم درش بیار توروخدا نفسم بالا نمیومد ولی اون درش نیورد و بهم گفت به کمر قوس بده بهتر میشی منم اصلا نمی‌تونستم تکون بخورم
وقتی دید خیلی درد دادم اومد درش بیاره ولی در آوردنش بیشتر درد داشت گفتم درش نیار توروخدا یه ده دقیقه فقط همون‌جوری مونده بودیم که دیگه خسته شد و شروع کرد تلمبه زدن منم خیلی درد. داشتم غیر از درد هیچی حس نمی‌کردم فقط حس میکردم کیرش روون تر می‌ره و میاد و آروم کمرمو قوس دادم
هیچ حرف بینمون رد و بدل نمیشد فقط داشت منو میکرد
بعد از ده دقیقه آبش اومد و ابشو ریخت رو زمین و با اینکه کیرش نخوابیده بود شلوارشو داشت کرد به منم کمک کرد و بعد منو بغل کرد و ازم تشکر کرد منم خیلی درد داشتم اصن هیچی نگفتم
ولی مهرداد و دوسش داشتم و از این بابت مطمئن بودم از کارمم پشیمون نبودم زنگ زدم و به دوستم گفتم و دوستم گفت برو قرص بخور
بعد گفتم خونی ازم نیومد و دوستم گفت حتما پرده ی ارتجاعی داری بعدا یه دکتر برو ولی خب نرفتم

ببخشید اگر غلط املایی داشتم اولین بارمه که مینویسم

نوشته: ستایش

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها