یه شب سرد کویری

سلام بچه ها… میخوام واستون یکی از خاطراتم رو که واسه خودم واقعا لذت بخش بود و تعریف کنم.چند سالی هست تو انجمن کیر تو کس میچرخم. اما راستش هیچ وقت چیزی ننوشتم. اول از خودم بگم.
نازنین هستم. 21 ساله و تهرانی هستم.
پدرم عسلویه کار میکنه و مادرم مربی یوگاست. منم که یه دونم کلا.
تقریبا یه دختر هاااات و حشری. اما عشق بازی و به سکس ترجیح میدم. پسر زیاد تو زندگیم بوده از هر قشری اما خب 70 درصدشون به مراحل اولیه سکس بی توجه اند و هیچ تلاشی برا حشری کردن طرفشون نمی کنند بگذریم. 1 سال پیش تو فیس بوک یه تور کویر خورد به چشم و دلم خیلی میخواست برم.مادرم خیلی گیر داد که نباس بی اون جایی برم و بابام نیست و اون باس جواب پس بده اگه چیزی بشه و این حرفا. نمی دونم چرا این خونواده هامون فکر میکنند فقط شب میشه کاری کرد.
خلاصه با کلی اصرار قرار شد برم.
یه تور دو شب و سه روزه.
بهترین لباسامو تنم کردم و کلی به خودم رسیدم. میخواستم که با کسی آشنا شم اونجا چون از دست دوست پسرم واقعا ناراحت بودم. دلیلشم اینه که یه روز رفتیم کرج با دوستم روژینا .
ویسکی خوردیم و رقصیدیم. طبق معمول مادرم هزار بار زنگ زد و من مجبور شدم برم بیرون تو باغ صحبت کنم و حرفامون به مشاجره تبدیل شد و طول کشید مکالمه ام. وقتی برگشتم دوست پسرم ( آرش ) داشت با سینه های روژی ور میرفت و لباشون قفل هم بود. و آخرشم گفت مست بودم. اینم بمونه خلاصه رفتیم تو گروه کویرگردی و به لیدر گفتم که تنهام و اون منو با بچه ها آشنا کرد.
من 7 ساله مربی فیت نس هستم و هیکل تقریبا ردیفی دارم. قدمم 176 و وزنم 61 .
وقتی رسیدیم کویر والیبال زدیم و من خیلی خوب درخشیدم تو گروه و چند نفری میخواستن خودشون رو بم نزدیک کنند. که تو اینا من از یه آقای 32 ساله قد بلند به اسم پیروز خیلی خوشم اومد.
خلاصه شب که چادرا برپا شد و هوا سرد شد یه نمه سرد شد پیروز خیلی دورتر از بچه ها آتیش روشن کرده بود و تنها نشسته بود. رفتم پیشش نشستم و کلی حرف زدیم و از بی افم پرسید و جریان و تعریف کردم. خیلی سردم بود بش گفتم میرم تو چادر اما اون بی تعارف بم نزدیک شد و گفت بغلت میکنم… بم چسبید بوی سیگارش و عطر تنش حالم و عوض کرد آروم در گوشم گفت : قوس کمرتو دوس دارم… پلکام سنگین شد یه ذره از خستگی از حرارت از سرما… یه تناقض قشنگی داشت همه چی.
اما نمیخواستم تو کف نشون بدم خودمو و مثل همه دخترا دفعه اول ساده کشفم کنه اما سخت بود.
خواستم حرف و عوض کنم که دستشو آورد رو سینم از این همه گستاخی خوشم نمی یومد اما اشتباه فکر میکردم یه بوته کوچولوی خار و از رو بلوزم ور داشت اما بعدش گفت سایزش عالیه… یه لبخندی زدم و چیزی نگفتم در واقع بش اجازه دادم بره جلو. … آروم میمالیدش از رو لباسم سرم و گذاشتم رو شونش گرمای نفسش رو پیشونیم سنگینی میکرد بش گفتم پیروز بسه… گفت بزا خاص باشه رابطه بزا بیگدار به آب بزنیم.دلم میخواست واقعا… هیچی نگفتم. سینه هامو فشاااار میداد… شل شدم تو بغلش ولو شدم. تو چشاش نگاه کردم لباش و گذاشت رو لبام آروم خیسشون کرد زبونشو میکشید رووووش همراهیش کردم. زبونم و کردم تو دهنش. بین لباش میکش میزد دستشو برد لای پام شلوار ورزشی پام بود کسم داغ شده بووود.همین که لمسش کرد گفت آمپر چسبوندی خانوم.
گفتم مگه میزاری آدم راحت بشینه خندید و پوزیشنم و عوض کرد پاهاشو وا کرد نشستم بین پاهاش پشتم بهش بود بغلم کرد دستاش رو سینه هام بود محکم میچلوندشون دیوونم کرده بود موهامو زد کنار و لباش و گذاشت رو گردنم بوسه های ریز میذاشت رو گردنم و سینه هامو میمالوند کیر سفت شدشو بالای باسنم نزدیک کمرم حس میکردم. بش گفتم اینجا امن نیست ممکنه هر لحظه یکی بیاد بهتر تمومش کنیم…
گفت چادر لیدر خالیه گفتم زشته نمیخوام بفهمه خندید و گفت غریبه نیس. زنگ زد به لیدرمون و گفت برو بعواب پیش بچه ها من کشیک میدم جات اونم فبول کرد و رفت خوابید
رفتیم تو چادر ولو شدم خیلی خسته بودم پیروز از زیر پاهام اروم اروم اومد بالا و کسم و از رو شلوار گاز میگرفت و میبوسید و اوووووم اووووم میکرد حسابی خیس کرده بودم اومد بالاتر و بلوزمو داد بالا از رو سوتینم میبوسید سینه هامو وحشی کشیدش پایین نوک سینه هام حسابی درشت شده بودن با دندوناش گرفتشون از رو شهوت کمرمو بی اختیار دادم بالا اونم روم افتاد و سینه هامو گاز میگرفت و میلیسید اساسی داغ بودم زبونش و میکشید رو سینه هام و میومد پایین رسید به نافم خوب خیسش کرد واسم داشت میرسی به کسم اما نمیرفت پایین رونامو میلیسید گاز میگرفت اما سمت کسم نمیرفت هار شده بودم دستمو بردم تو موهاشو سرش و نزدیک کسم کردم تو چشام نگاه کرد و گفت جووووون خانوممم میخورمش الااااان…
یهو از پایین تا بالای کسم و یه لیس گنده زد هنوزم داغی زبونش و یادمه.
انقد خوردشو زبونش و کرد تو سوراخم. میلولیدم کاملااا…
نیم خیز شدم و زدمش کنار افتادم روش کمربندشو وا کردم سایز کیرش عال بود لبامو دورش حلقه کردم از تو زبونمو میزدم روش کم کم با لبام میرفتم عقب تر و کیرش بیشتر تو دهنم بود کل دهنمو پر میکرد لذتتتت بخش بووووود. تندش کرم تند واسش ساک میزدم که گفت کاندوم ندارم بسه میام الان افتادم روش دستشو کشید رو کمرم گفت بازه ؟
گفتم اوهوم.
گفت جرش بدم؟
گفت مال خودته
خندید و دمر خوابوندم یه بالش گذاشت زیرم و سر کیرش و مالید رو سوراخم و یهو همشو کرد تو صدام در اومد. اومد در گوشم و گفت هیسسسس تو که دوست داشتی.
نا نداشتم جواب بدم سایزش واقعا واسم بزرگ بود. طول کشید تا جا وا کنه. اما بعد چند دقیقه عادی شد دیگه واقعا لذت میبردم.بعد چند دقیقه ارضا شدم وقتی میلرزیدم واقعا لذت میبرد. بش گفتم نریزی توش گفت چشم و بعد از یه ربع تل زدن اومد و آبش و ریخت رو شالم و قول داد واسم یه دونه نوش و بخره الان که اینو مینوسم منو پیروز نامزدیم و اگه خدا بخواد تابستون عروسی میگیریم.
راجع به اوپن بودنم هم بگم که اوپن بودن یه دختر دلیل جندگی نیست. هرزه کسی که روزی دو.بار از کون میده اما باکره است …

نوشته:‌ نازنین