سلام اسم استاد … دوستام میدونن کیرم بلنده کلفت سربه سر میزارن ابرو تو محل برام نذاشتن تا اینکه یک روز یه زن اومد سراغم برا نصب گفتم باشه سرم شلوغه اگه شد کارگر میفرستم بیاد سرکار ادرس بده تا بفرستم گفت خودتون بیاد نه کارگر گفتم نمیتونم الان گفت هر وقت تونستی بیاد حتی شب من تنها هستم شب تا دیر وقت بیدارم تا این حرف زده به جوری شدم انگار خوش بیاد نگاه چشاش کردم دیدم با ناز سکسی نگاه میکنه گفتم باشه شمارو میدم تک بزن شمارت بیوفته خواستی پیام بده یادم نره
فردا ظهرش بود ساعت یکو نیم پیام داد رفتم گوشی رو دیدم دیدم همون زنس نهارو با هول خوردم رفتم وسایل بردشتم رفتم به ادرس رنگ زدم اومد دم در در حیاط باز کرد رفتم داخل درو بست پشت سرم اومد گفتم کجاست کمد گفت تو اتاق خواب رفتم دیدم کار جزی لولا کمد شکسته دوتا لولا باهام گفتم بای عوض شه نگاهش کردم دیدم خیلی ارایش غلیظ کرده عطره زیادی هم زده من یه خورده شیطون و خیلی راحتم چون قیافم خوبه هیکلم خوبه اعتمادم به این خاطر زیاده بهش گفتم خوشگل شدی با اون روز خیلی فرق کردی خندید به خورده استرس شهوت گرفتم تا لولا عوض کردم تو دلم میگفتم چطور سر حرف باز کنم که بعد نشه لولا عوض کردم گفتم تموم شد در وبازو بسته کردم مثل روز اولش شده بود خوشحال شد تشکر کرد گفت چقدر میشه منم گفتم ارزشی ندار چکار کنم تخت خوابی تو اتاق بود نشتم روش با استرس گفتم میشه بیا بشینی اینجا اونم مکثی کرد اومد کنارم نشسته باقلبی تند وبا استرس دستشو گرفتم نگاه چشاش کردم گفتم یه بوس به جا دستمزد خجالت کشید حرفی نزد ولی کنارم بود من رفتم به سمت صورتش بوسش کردم قلبم از جا درومد بهش گفتم میا رو پاهام بشینی اومد به بغل نشت ولی راحت نبودم تو بوس کردن گفتم بیا پاهاتو باز کن بیا تو بغلم اومد نشست بغلش کردم استرس داشتم شروع به بوس کردن لباش وگردنش کردم فشارش میادم تو بغلم گفتم لبا سامنو دراریم بدنتو حس کنم زودی تیشرتمو دراوردم اونم با خجالتی پیرهنشو درورد با رو زدن سوتینشو درواردم سینه کوچیک داشت وهیکل ناز شرو کردم به خوردن سینشه دیدم به زو نفس میکشه شهوتی شده بود به ارومی رو تخت خواب درازش کردم سینه هاشو میخوردم تا اینه دیگه تحمل نکردم با دست بواش شلوارشو دروردم درهین خورد دستکردم تو شرتش تمام اب کسش بود زودی پا شدم شلوار شورتم دروردم شرتشو دروردم کیر کلفتم گذاشتم لبش کسش کوچیک بود کیرم با فشاره به ارومد کردم ت کسش دیدم صدا بلندی دا ترسیدم دیم داره میلزه مگی تند تند بکنم وقتی میکردم حس کسش برا عجیب بود کسش بام خیلیتنگ وجذاب بو داشتم دیونه میشدم زودی ابم اومد زودی ابمو ریختم بیرون صدا دوتامون برید شد بوسش کردم بدون هیچ حرفی لباسمو پشیدم حتی بدون خدا حافظی رفتم تا مغازه رفتم خیلی خوشحال بودم چون این سکس از هزار سکس با جندها بهتر بود گذشت.
هر وقت ببینمش تو خیابان انگار اتفاقی بینمون نیفتاده رده میشیم از کنار هم ولی تو دلم غوغاست
دوست دارم اینجور سکسی داشته باشه. لذتش خیلیه
نوشته: سیاه نرمه نرمه