سلام دوستان میخوام براتون تعریف کنم که چه جور شد که به کس دادن علاقمند شدم و به چه کسایی کس دادمو‌چقد حشری هستم هنوز هم داستانهای واقعی سکس های من…از اسم های مستعار استفاده شده.
من ی دختر 24 ساله هستم اسمم ایلنازه قدم 160 وزنم 53 پوستم سفید سینه های گرد و متوسطی دارم از همون اوایل سن بلوغم خیلی داغ بودم و همیشه با خودم ور میرفتم خودارضایی میکردم روزی ده بار بیست بار پشت سر هم میزدم.18 سالم بود که تو حموم با یه شامپو که درش ازین باریکا بود داشتم با خودم ور میرفتم نشستم روش که بره تو کونم یهو از کوسم خون اومد‌و فهمیدم که پردمو زدم…تو این مدت که هنوز پرده داشتم رل هم داشتم یه چند باری از کون داده بودم ولی هیچی کص دادن نمیشه.دانشگاه که رفتم خوابگاه بودم اونجا هم دوست پسر داشتم اسمش امیر بود روزی سه چهار بار باز هم از کون میدادم هنوزم جرات نکرده بودم کوص بدم یکسال که گذشت با یه پسری به اسم شاهین دوست بودم خیلی رو مخم میرفت که پردتو بزنم و ازدواج سفید و ازین داستانا منم نگفته بودم ک پرده ندارم قبول کردم که از جلو بکنه تو تولد پسر خالش بودیم خیلی مست شده بودم رفتیم اتاق که بخوابیم همش خودمو میمالوندم بهش و کم کم عشق بازیو شروع کردیم و کیرشو کرد تو کوصم خیلی درد داشتم باز اول ولی خب خون نیومد چون قبلا زده بودمش.
اون شب چهار بار بهش کص دادم و همین شروع کص دادنای من شد.ی خونه مجردی داشتن رفتم پیشش اونجا دوستاش نبودن تنها بود و تنها کارو زندگی ما شده بودسکس از صبح که بیدار میشدیم تا شب تقریبا یکساعت یکبار کصمو میگایید گذشت و گذشت بعد یه مدت باهام کات کرد و منم به شدت حشری بودم سریع با یکی دیگه دوست شدم هرروز میرفتم خونش. بهش کص میدادم ولی بازم دلم میخواست قرار بود بخاطر کارش یه مدت ازون شهر بره منم سریع با یکی دیگه دوست شدم و همین داستانا ادامه داشت رل میزدم فقط واسه اینک کصمو بگاد ولی همچنان حشری بودم بعضی وقتا تا بیست بارم کص میدادم دیگه پسره ارضا نمی شد چون آبی تو بدنش نمونده بود فقط منو میکرد که من ارضا بشم و من باز هم دلم میخواست کم کم داشتم به تریسام و گروپ فکر میکردم تا یه روز یکی از دوستای پسرم به اسم آرتام بهم پیشنهاد شو داد اولاش یکم تردید داشتم یعنی خجالت میکشیدم گفتم الان در موردم بد فکر میکنن ولی خوب خیلیم دلم میخواست که کص بدم قبول کردم چند روز بعدش بهم زنگ زد گفت شب با دوستام بریم بیرون عرق بخوریم منم گفتم بریم اومد دنبالم رفتیم کافه ی دوستش.پنج تا از رفیقاش بودن اول نشستیم یکم بازی گردیم ورق بازی.دیگ اخر شب شد در کافه رو از داخل بستن و بساط عرق خوری و راه انداختیم شروع کردیم عرق خوردن بعد چهار پنج پیک هر کدوم از پسرا پا میشدن یه جورایی خودشونو میمالیدن به من یا یه دستی به کونم میکشیدن منم داغ شده بودم از آرتام لب میگرفتم اونم باهام ور میرفت کم کم لباسامو در اوردم فقط لباس زیرام مونده بود داشتم کیر آرتامو میمالیدم اخ ک چقد کلفت بود داشتم میمردم واسه اینکه بکنه تو کصم یهو دیدم همشون لخت شدن دورم حلقه زدن منم وسطشون ب کیر همشون دست میزدم و می چرخیدم و ساک میزدم داگی شدم گفتم تا من دارم ساک میزنم یکیتون کیرشو بکنه تو کصم خیلی داغم ولی نمیکردن دیگه داشتم التماسشون میکردم که ممد کیرشو کرد اروم اروم کرد تو کونم اخ چ حالی میداد ولی دلم میخاست کصمو بگاد یه بیست دیقه همینجور داشت میکرد و منم داشتم برا بقیه ساک میزدم یهو کیرشو کشید بیرون ابشو رو کمرم خالی کرد نفر بعدی سعید رفت بازم کرد تو کونم منم داشتم ب کارم ادامه میدادم و ساک میزدم نوبتی همشون میرفتن کونمو میکردن حال میداد ولی دیگه کلافه شده بودم دلم میخواست کص بدم.چند بارم حین کون دادن ارضا شده بودم.به همین روش نفر ششم هم کونمو گایید دیگ کامل باز شده بود سوراخ کونم ابشو خالی کرد توش از کنارش زد بیرون.همشون نشسته بودن منم حشری بودم جلوشون دستمو گذاشته بودم دهن با یه دست دیگم کصمو میمالیدم و ول میخوردم آرتام گف بیا بشین رفتم نشستم بغلش گفتم دلم میخاد کصمو جر بدین گف عجله نکن تا صبح باید بدی.مانی رفت یه اسپری تاخیری اورد ریخت رو کیر همشون منم رفتم جلوشون براشون میمالیدم ک راست کنن من کلا پوزیشن داگی دوست دارم.دوباره داگی شدم از اول نوبتی اومدن ایندفعه اول ارمین اومد کیرشو رو کصم تنظیم کرد سرشو گذاشته بود رو سوراخ کصم اینقد دلم میخاست خودمو کشدم عقب که بره تو کصم کامل تا ته رفت اخ چقد خوب بود هنوزم یادم میفته کصم نبض میزنه چقد خوب میکردن هرچقد میکردن بیشتر دوست داشتم کیر کلفت تر دلم میخواست.هرکدوم نیم ساعت تلنبه میزدن تو کصم دیگه دم صبح بود گفتم کیر کلفت تر میخوام بیاین دونفری بکنین حال میده.مانی دراز دراز کشید رفتم روکیرش نشستم سعید هم سرپا پشتم وایساد کرد تو کونم سعید کیرش خیلی کلفت بود اصن شاه کیر بود لامصب همزمان داشتم هم کص میدادم هم کون جیغ میزدم جووون دوتا سوراخمو پر کردین با کیراتون کص و کونمو جر بدین پارم کنین کص و کونمو یکی کنین تندر بکنین کیرتون تو کص و کونمه یهو یکی کیرشو کرد تو دهنم دیدم ممده گف حالا سه تا سوراختو پر کردیم بیشتر لذت ببر سه تاشون باهم ارضا شدن پر دهن و کوصو کونم اب شد اونا رفتن بعد آرتام و آرمین و علی اومدن بازم به همین روش نیم ساعت کردن منو دیگ کصو کونم داشت میسوخت همونجا رو زمین خابمون برددیگ دم ظهر بود پاشدم دیدم خوابن منم وسط شش تا پسر لخت بودم چشمم به کیرشون بود ک باز حشری شدم رفتم با کیرشون ور رفتم میمالوندم که راست کنن باز دیگ بیدار شدن علی و آرمین وممد و مانی گفتن دیرمون شده رفتن من موندمو آرتام و سعید که خسته بودن حال کردن نداشتن گفتم خب باشه من میکنم آرتام دراز کشیده بود رفتم روکیرش نشستم تلنبه میزدم میزدم میزدم ولی انگار چیزی توکصم نبود اینقد‌گشاد شده بودم ارضا نمیشدم سعیدو صدا زدم گفتم تورو خدا بیا بکن دارم میمیرم اخرش اومد اونم کرد تو‌کونم یکم که تلنبه زدن ارضا شدم یکم بعدش اونا هم ارضا شدن دیگه لباس پوشیدم رفتم…دیگه یجورایی عادت کرده بودم به کص دادن همیشه جلو چشمم بود که چند نفری میکنن منو.گذشت یه ده روز بعد اون ماجرا هنوز کص نداده بودم.پریود شدم اونم یک هفته بعد پریودیم حشری شده بودم بد داشتم میمردم واسه کس دادن چند بار خود ارضایی کردم ولی بی فایده بودم دلم کیر میخواست زنگ زدم آرتام گفتم میتونی اوکی کنی بازم با رفیقات بریم بهتون کص بدم آرتام هم یکم من من میکرد فهمیدم رل زده نمیتونه.ی چند روز گذشت گفتم باید خودم دست به کار بشم تو این سایت ها و برنامه ها میگشتم تا با یه پسری به اسم امیر آشنا شدم و بقیه ماجرا رو تو داستانهای بعدی براتون تعریف میکنم
نوشته: ایلناز