داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

مادر فداکار 3


امیر دوست داشت از هر فرصتی برای دید زدن خاله اش استفاده کنه . خاله الهام خیلی به خودش می رسید . المیرا دلواپس امیر بود . دوست نداشت پسر دلبندش با جلق زدن دچار سردرد و ضعف بینایی و ضعف جسمانی بشه . البته یه جایی خونده بود که اگه جلق زدن اصولی انجام بشه اون هم هر هفت تا ده روز یک بار برای جلو گیری از انقباض بیضه و آلت تناسلی مفیده ولی در کل اگه یه جوون شورشو در بیاره و وقت و بی وقت اقدام به این کار بکنه گذشته از این چند تا ضعف ناراحتی اعصاب هم میاره . اون میدونست که امیر واسش سخته که بره دنبال کوس و تازه درس هم داره و از طرفی دخترای این دوره و زمونه معلوم نیست که چه جوری باشند خیلی پرروتر از پسرا شدن و اون حجب و حیای دوره اونارو ندارن . یه فکر عجیبی به سرش افتاد -الهام جون -چیه المیرا ببینم تو الان چند ساله بچه دار نمیشی این قرصا اطمینانی هست ;/; -رد خور نداره خواهر . تازه اگه یه در میلیون هم کارشو انجام نده هزار راه برای رد کردن بچه هست . دردسر میخوام چیکار . کیف و تفریح خودمو می کنم همین دو تا بچه ای که دارم بسمه -ببینم دوست پسرم داری -ای خواهر جان دست رو دلمون نذار که خونه . تو این دوره و زمونه مردای پیر دنبال دخترای جوونن کدوم پسر جوون میاد دنبال ما باشه . گاهی یه مرد مطمئنی پا بده یه ناخنکی می زنه و یه حالی می کنیم . نمی دونی چقدر هوس یه کیر جوون و تازه و آک رو دارم . من و تو هیچکدوممون نتونستیم از اول جوونی خودمون خوب استفاده کنیم . تا بیاییم بجنبیم ما رو شوهر دادند .-الهام جون امیر واسه ما یه مشکل شده . این روزا همش با دستای خودش آب کیرشو بیرون می ریزه و من می ترسم پسرم ضعیف شه و از دستم بره . اون تمام زندگی و هستی منه . در سن و وضعیتی هم نیست که واسش زن بگیرم -راست میگی المیرا . یه جایی خونده بودم که کیر وقتی میره تو کوس یا با هر جای دیگه بدن زن تماس می گیره اون آرامش عصبی و استارت بدون فشاری که برای تخلیه زده میشه مرد رو اذیت نمی کنه و تازه در حد معمول سر حالش می کنه ولی جلق زدن خیلی ضررداره . دلم برات می سوزه المیرا . منم تازگیها از نگاههای عجیب و غریبی که به من مینداخت یه چیزایی رو احساس می کردم . حس کردم میخواد بپره رو من و با عرض معذرت المیرا جان فکر کردم الآنه که می خواد بپره رو خاله الهامش و کیرشو فرو کنه تو کوسش -ببینم الهام اگه این کارو می کرد تو چیکار می کردی -من خاله اش بودم و هستم و به احترام تو کنار می کشیدم -خب خودت چی از ته دلت دلت می خواست ;/;-راستشو بگم امیر خیلی خوش تیپ و چهار شونه هست و یه هیکل مردونه پیدا کرده -طفره نرو دوست داشتی یا نه .. الهام سرشو به علامت رضایت تکون داد . بعد از چند لحظه گفت المیرا جان تو خودت چی . راضی هستی که من با پسرت باشم ;/; -من واسه پسرم و جلوگیری از انحراف و سلامتی اون هر کاری می کنم . اینو که گفت الهام از هوس و هیجان به خودش می لرزید -المیرا منم واسه کمک به تو و خواهر زاده گلم حاضرم هر کاری انجام بدم -وهوس و حال کردن خودت -دروغ چرا منکرش نمیشه شد که این کار به منم خیلی کیف میده . فقط باید کاری کنیم که امیر رو خیلی طبیعی به طرف خودمون بکشونیم -خب اون این روزا خودشو با مطالعه داستانهای امیر سکسی خیلی مشغول می کنه . داستانهای سکس خانوادگی با عمه خاله زن دایی .. اینارو می خونه . به هر حال حتما ذهنش یه آمادگیهایی پیدا کرده .-خواهر جان تا دیر نشده باید بجنبیم . از همین الان باید کارو شروع کرد . اول تو میری قلقشو می گیری و باهاش حرف می زنی یا من برم ;/;-نه من برم بهتره قبلا یه جورایی ذهنشو آماده کرده دارم . میدونم چیکار کنم . المیرا به اتاق امیر رفت . درست موقعی رسید که کامپیوتر امیرروشن بود و تصویر سایت امیر سکسی پسرشو لو داد -امیر تو که بازم داری از این داستانها می خونی -مامان چرا در نزدی -موضوع رو عوض نکن سکس با خاله عمه زن عمو اینا چیه -مامان برم خودمو آلوده به گناه کنم بهتره ;/;خدا پدر امیر سکسی رو بیامرزه که این جوری سرگرممون می کنه -چی ببخشیدا با جلق زدن ;/;-نه مامان همش که از این کارا نمی کنم . چیکار کنم زن که نمیشه گرفت . با دخترا که نمیشه رابطه داشت . – ببینم تو این داستان سکس با خاله رو که می خونی خودت حاضری وجدانت اجازه میده با خاله ات یه همچه کاری بکنی -من اولا به فکر همچین مسئله ای نیستم ولی این چیزا در جامعه امروز حل شده . آرامش فکری و اعصاب و دغدغه خاطر نداشتن از همه چی مهم تره -پس میگی خاله وخواهرزاده می تونن با هم ..-اگه هردو راضی باشن و از این کارشون به نهایت لذت و آرامش برسن چه ایرادی داره -تو هم راضی هستی ;/; -اگه اون پسر یه مادری داشته باشه که درکش کنه ویه خاله ای که راضی باشه و بخواد کمکش کنه چرا که نه . المیرا به طرف امیر رفت و اونو در آغوش گرفت . حس کرد دچار یه وسوسه عجیبی شده ولی خودشو کنترل کرد -پسر عزیزم خاله ات تو رو خیلی دوست داره . اون درکت می کنه . شاید بیاد بخواد باهات حرف بزنه . اگه اومد این جا و خواست در مورد این مسائل باهات صحبت کنه آمادگیشو داره و سعی کن از دستش ندی و باهاش طرف شی تا تنور گرمه نونو بچسبون و میخو فرو کن .-مامان این تویی که این حرفا رو می زنی;/;  مامان جون مامان سختگیر من .. مامان دوست داشتنی من دوستت دارم عاشقتم می میرم برات -نمی خوای واسه مادرت بمیری . این قدر فیلم بازی نکن . تو عاشق همین یه تیکه کوس هستی که وقتی پای کوس خالت اومد وسط این جوری داری قربون صدقه ام میری .. این بار امیر بود که مادرشو بغل کرد و اونو به سینه اش فشرد . المیرا که نمی دونست هوسشو چیکار کنه زود خودشو از بغل امیر جدا کرد و گفت پسرم خاله ات الان میاد اتاقت خودت دیگه باید خوب بدونی چیکار می کنی این امیر سکسی دیگه حسابی زرنگت کرده .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 
language=javascript> function noRightClick() { if (event.button==) { alert(“! حق کپي کردن نداري “) } } document.onmousedown=noRightClick

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها