داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عشق بازی در هوای بارونی

سلام به همه ی دوستان
من خیلی خیلی زیاد داستان های این سایت رو خوندم بعضی هاشون خوب بود بعضی هاشون بد ! کلا بگم که از سکس فامیلی بدم میاد و متنفرم چون باعث میشه حریم از بین بره و پرده پاره شه ! منظورم از سکس فامیلی منظورم محارم بودن نه دختر خاله یا دختر عمو- عمه 😀
بریم سره اصل مطلب :
از خودم بگم من یه پسری هستم که حدود 21 سال دارم هیکلم درشت و اندامی هست ورزش نکردم ولی خانوادگی اینجور هستیم بدم کشیده و قد بلند با وزن مناسب این خاطره که میخوام بگم ماله دیروز هستش { 1390/3/12 }
حدود ساعت 10 صبح بود که جی افم که تازه باهاش دوس شده بودم زنگ زد بهم و گفت بعد از ظهر بریم بیرون گفتم باشه عزیزم بریم
بعد از ظهر به خودم رسیدم و موهامو درس کردم و رفتم بنزین زدم گه برم سره قرار وقتی رسیدم و خواستم جی افمو سوار کنم بارون گرفت یعنی هوا کلا نشون میداد که میخواد بارون بیاد خلاصه بارون گرفت و ما رفتیم آیس پک
بعد اینکه یه ذره نشستیم گفتم که پاشو بریم یه ذره بچرخیم
رفتیم سوار ماشین شدیم و به قصد حرف زدن بردمش تو کوچه پس کوچه های شهر
یه ذره که لب اینا گرفتیم ازش گفت که بریم بیرون شهر که راحت باشیم
گفتم باشه و بعد رفتیم بیرون شهر بعد اینکه رسیدیم نگه داشتم ماشین رو بعد حرف زدن اینا و ابراز محبت { واقعا دوسش دارم } لب گرفتیم از هم
دوس دخترم متولد 66 هستش و واقعا خودمم انتظار نداشتم که تا دس بزنم به سینه هاش سریع در بیاره بیرون
همین که دس زدم سینه هاشو بیرون اورد و من شروع کردم به خوردن واقعا خیلی خوشمزه بود
بعد سینه هاش رفتم سراغ پاهاش و بازیشون که دادم از رو شلوار بهش گفتم که میشه ببینم کوست خیس شده یه نه اونم شلوارشو کشید پائین و گفت که پریون هستم منم گفتم اشکالی نداره وای نمیدونید وقتی دیدم پاهاشو و اون کس بی موشو از خودم بی خود شدم داشتم دیوونه میشدم
یه ذره کسشو خوردم بعد رفتم سراغ کونش خیلی سفید بود
انگشتمو خیس کردم و فرستادم تو کونش خیلی درد داشت ولی چون واقعا دوسش داشتم رتضی نبودم درد بکشه سریع اوردم بیرون و گفتم که بیرون عقب ماشین بشینیم و راحت تر باشیم
اونم گفت باشه
رفتیم عقب و تا رسیدیم ازش لب گرفتم نمیدونید چه حالی داشت از یه طرف اینکه واقعا دوسش داشتم و از یه طرف لبای صورتیش که رژش کشته بودم منو
از یه طرفم صدای بارون که هیجان رو چند برابر کرده بود
یه ذره که لب گرفتم ازش بغلش کردم و گفتم که دوست دارم
بهش گفتم که میشه از پشت یه ذره حال بدی بهم چون واقعا حالم بده
گفت درسته درد داره ولی چون دوست دارم مشکلی نیست
انگشتمو خیس کردم تا سوراخ کونشو بازتر کنم
بعد انکه باز کردم سره کیرمو لیس زد که لیز بشه و راحت تر بره توش
بعد که کامل لیز شد گذاشتم روی سوراخش و ارون فشار دادم تا لیز بخوره و بره توش
همینه که رفت توش یه اه کوچولو کشید و احساس درد کرد فک کنم زیاد فشار ندادم یه ذره که تلمبه زدم احساس کردم ابم داره میاد و در اوردم و ریختم رو صندلی ماشین { درسته مصندلی ماشینم نجس شد ولی بهتر از اون بود که عشقمو ناراحت کنم }
ببخشید دوستان شاید زیاد سکسی نبود داستانم ولی به جون خودم واقعی بود!
پیشنهاد میکنم تو هوای بارون حتما از کسی که دوسش دارید لب بگیرید چون خیلی حال میده و روحیه ادم باز میشه !

دوست داره همتون ت.ج

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها