داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

شب زفاف در 16سالگیم

سلام خدمت تموم انجمن کیر تو کس های عزیز.
اسم من بابک هست و 25 سالمه و زنم مژده 24ساله
میخوام براتون خاطرات سکس اول ازدواجمون رو براتون بگم.ما چندتا خانواده بزرگ بودیم توی یه آپارتمان زندگی می کنیم.طبقه اول پدربزرگم و مادربزرگم بودن دوم عمه هام و سوم عموم و ما بودیم کلا خانواده ما رسم به ازدواج یا تعیین همسر در سن کم خیلی اعتقاد داره و همیشه سعی به ازدواج فامیلی داره.الان عموی من با دخترعمش ازدواج کرده و پدرم با دخترخالش و من تو فامیل فقط 3نفر بودن که از سن می شد باهاشون ازدواج کرد یکی دختر عمم بود که 5ماه ازم بزرگتر بود یکی دختر داییم که 3سال ازم کوچکتر بود و دختر عموم که 1سال ازم کوچک تر بود.من و دخترعموم از بچگی با هم بزرگ شده بودیم و هم
یشه تو هم لول میخوردیم از 7سالگی از کنجکاوی دکتربازی میکردیم و تنها گزینه درست از نطر خودمم دختر عموم مژده بود.اون موقع من 16سالم بود و مژده 15سالش ما قرار شد که یه جلسه بزاریم و نشون کنیم و عقد بعد بزرگ شدیم عروسی کنیم.خلاصه یه مدت گذشت و ما عقد کردیم و برا آمادگی برا زندگی قرار شد تو زیر زمین که یه واحد کوچیک بود جندتا وسیله بچینند و ما زندگی کنیم.خلاصه ما منتقل شدیم و رفتیم تو واحد نقلیمون و شب اول از بس خسته بودیم سریع خوابمون گرفت و هیچ کاری نکردیم فرداش بعد از مدرسه رفتم مدرسشون دنبالش و امدیم خونه و ناهار رو از زنعموم گرفتیمو خوردیم.بعد چند ساعت در
از کشیدیم تا بخوابیم ولی هر کاری کردم خوابم نمی برد بعد چند دقیقه قلت زدن رفتم بالا سر مژده و آروم دست به کونش کشیدم تا یکم تکون خورد فهمیدم بیداره خودشو زده به خواب.آروم به کمر خوابوندمش و لبمو بردم رو لباشو شروع کردم لب گرفتن.محکم لبشو خوردم تا اونم شروع کردم از هم لب گرفتیم و بعد آروم زبونمو بردم تو دهنش و گردوندم.بعد یواش یواش رفتم رو ممه های سایز 65اشو و مالونمش و اونم آه میکشید و منو حشری تر میکرد و یدفه دیوونه شدم و لباس و شلوارو با هم کشیدم بیرون و سوتینشو باز کردم و شرتم در اوردم رفتم عین گشنه ها ممشو میخوردم و کسشو میمالوندم و اونم صداش رفته بود بالا تا دستمو انداختم رو دهنشو گفتم هیشششش.
بعد آروم تر شد و رفتم پایین و یه نگاه به کس خیس صورتی پف کردش انداختم و زبونو کردم توشو تا میتونستم خوردمش و بعدشم بلند شدم و خودمو لخت مادرزاد کردم و گفتم بیاد ساک بزنه که دیگه نوبت منه حال کنم.اومد زانو زد جلومو کیر17سانتیمو گرفتو محکم با ولع شروع کرد ساک زدن و خوردن کیرم داشتم دیوونه میشدم تو فضا بودم یه 2و3دقیقه همینطوری ساک زد که حس کردم آبم داره میاد گفتم بسه و خوابوندمش و کیرمو آروم مالدوندم به کسشو کردم توش.برا اولین بار بود تاحالا سکس نداشتم فقط دکتر بازی هامون بود و یه بار هم به یاد گذشته ها تو 14سالگی یه مالوندنی به هم داشتیم ولی هیچکدوممون حتی
یه ساک و اینا هم نداشتیم فقط یه بدی که بود منو مژده از زمانی که با جلق و اینا آشنا شدیم و سوپر دیدم بجوری معتاد این کارا شدیم ولی چون خجالتی بودیم جرات پیشنهاد به همو نداشتیم حتی وقتی هم یه بار همو مالدوندیم از جلق و سکس و اینا هیچی نمی دونستیم و فقط خوشمون میومد.در حدی هم معتاد جلق بودیم که مژده 1روز از حشر زیاد با خیار پردشو زد.خلاصه از ماجرا دور نشیم.کردم توشو و یه جیغی زد که گوشم کر شد و گفتم الانه بیان پایین.بعد چند ثانیه مکث شروع کردم آروم تلمبه زدن و آروم تند ترش میکردمو و دیگه از خود بیخود شدیم و آه و نالمون رفت تا آسمون و تند تند تلمبه میزدم دیگه
داشتم میمردم که یدفعه حس کردم آبم داره میاد و گفتم داره میاد کجا بریزم گفت بریز توش.اصلا حالیم نبود چی گفت و عینشو عمل کردم و آبم اومد و تا قطره آخر ریختم تو کسش بعد افتادیم رو هم از بیحالی بیهوش شدیم و خوابمون برد و طرفا شب بیدار شدیم و رفتیم یه دوش گرفتیمو و اومدیم لباس پوشیدیمو رفتیم پیش مادرم و اخر شب برگشتیمو و خوابیدیم.بعد چند ماه یه مدت بود مژده حالش بد بود و رفت یه چکابی کرد و بعدا معلوم شد حاملس که اصلا باورمون نمیشد بعد 9ماه پسرمون به دنیا اومد اسمشو گزاشتیم کیوان الان 9سال از اون ماجرا میگزره و کیوان بزرگ شده و کلاس سومه و ما هم عروسی کردیم که
امسال میشه 5سال از ازداجمون میگزره و خیلی زندگی خوبی داریم.
خب خیلی متشکرم که خوندید امیدوارم خوشتون اومده باشه.
پایان
نوشته: بابک سکسی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها