سکس با همکار (۲)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

مشکل حمید حل شده بود ولی یه آتیشی تو من روشن شده بود . پر از شهوت بودم . تصور اون روز و کیری که تو دستم بود و من که از ترس کاری نکردم . داشتم دیوونه میشدم . شوخی های اون ادامه داشت . همون انگولک کردن ها و انگشت کردن ها ولی یه فرق عمده داشت . اونم این بود که من اعتراضی نمیکردم . هر از چندی یه بوس کوچیک هم میکرد گردنمو یا لبمو . من داشتم میسوختم از شهوت ولی هنوز میترسیدم .
باید یه برنامه میچیدم . معمولا موقعی که مست میکرد بی پروا تر بود . هم رفتارش هم شوخی هاش جسورانه تر می شد . معمولا آخر هفته ها مشروب میخوردیم . باید یه کاری میکردم .
پنجشنبه بود . صبح رفتم حموم و حسابی برق انداختم خودمو . بعدش با لوسیون پوستمو نرم تر کردم .
-جووووووووووووووووووووووووووووون

این واکنشش بود وقتی اومدم بیرون . حاضر شدیم و رفتیم سر کار . تو راه برگشت برای شب مزه خریدیم . انگار هر دومون بدون این که چیزی بگیم میدونستیم چه اتفاقی داره میفته . به طرز عجیبی (نه با شوخی ) کاملا جدی منو داشت عاشقانه خطاب میکرد و قربون صدقه ام میرفت . رو ابرا بودم . بدون این که کاری کنم بنده من شده بود . البته بیشتر بنده کون و بدن سفیدم که از صیح دیوونه اش کرده بود .
-چیزی از داروخانه نمیخوای ؟
از عمد با شیطنت پرسیدم ازش . فوری دوازیش افتاد و دم یه داروخونه وایساد . ندیدم چی خرید . من تو ماشین بودم .
رسیدیم خونه . ناهار و هر کی بعدش اتاق خودش . سر ناهار داشت خاطرات سکس اش با یه پسر شیرازی رو تعریف میکرد که چند سال پیش موقع ماموریت باهاش اشنا شده بود و برده بودش هتل . من داشتم عصبی میشدم از توصیفش . خیلی از پسره تعریف میکرد .
-خوب با خودت میاوردیش اینجا که وقتی اذیت میشی مشکلتو حل کنه .
با غیظ گفتم .
-چییییییییییییی میگیییییییییییییییییییی عشششششششششقم. انگشت کوچیکه شصت پای تو هم نمیشد .
-آهاااااااااان … پس من باید مشکلتو حل کنم اینجا ؟
بشقاب رو ور داشتم و گداشتم تو سینک . وانمود کردم ناراحت شدم . رفتم تو اتاقم در رو بستم و رو تخت دراز کشیدم . چند دقیقه بعدش در اتاقم باز شد . من به پشت دراز کشیده بودم و نمیدیدم چیزی رو . اومد کنارم روی تخت خوابید و از پشت بقلم کرد . مقاومتی نمیکردم . اگرچه خیلی بعید به نظر میرسید که خوابم برده باشه . از پشت خودش رو به من چسبونده بود و دستش رو انداختا بود دور گردنم . از صدای نفس هاش میفهمیدم که خیلی بهم نزدیکه . از عمد یه کم خودمو عقب دادم . اونم سریع گرفت موضوع رو و چند لحظه بعد داشتم سفتی کیرش رو که نیمه راست بود روی باسنم از روی شلوارک حس میکردم . دو تا بوس ریز از گردنم کرد و دستش رو برد از زیر شلوارک مالید به رونم … الان نه … نمیخواستم الان اتفاق بیفته . خودم رو جلو کشیدم و دستش رو کشیدم بیرون و گرفتم تو دست خودم . نا خود آگاه دستش رو تو بغلم گرفته بودم و داشت از روی تاپم با سینه ام بازی میکرد . بوسه ها و لیس زدن گردنم …داشتم دیوونه میشدم. اونم حسسسسسابی راست کرده بود . بین ما سکوت بود و سکوت و لذت … با دستش داشت با نوک سینه هام بازی میکرد . دستش روکشیدم برگشتم به سمتش :
-هیچ معلومه داری چی کار میکنی سعید ؟
-دارم یه کم شیطونی میکنم عزیزم . مشکلی هست ؟
از جام بلند شدم . خودمو جمع و جور کردم :
-پا شو بساط درینک و بچین تا منم برم یه دوش بگیرم .
-چشششششششششششم …
تو حموم تمام بدنم داشت میلرزید . خیلی هیجان زده بودم . میدونستم دارم اشتباه میکنم . در مورد حمید همه چیز رو میدونستم و کاملا هم درک میکردم که این هیجان و اشتیاقش از سر ناچاری ممکنه باشه ولی انقدر این حس شیرین بود که نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم .
از حموم اومدم . حوله رو دور خودم پیچیده بودم. از دور سینه تا بالای زانوم رو با حوله پوشونده بودم . یه کم با سوهان ناخن های پامو مرتب کردم (عکس پام رو که به گفته همه خیلی زنونه ست براتون میزارم همینجا ) با همون وضع رفتم تو حال . نزدیک غروب بود داشت میز مزه رو میچید . منم لیوان قهوه ام رو پر کردم رفتم تو اتاق لباس بپوشم . تو همین فاصله داشت با نگاهش منو میبلعید .
یه شلوارک کوتاه جذب (ورزشی) و یه تاپ گل و گشاد و اسپری و مام زیر بغل .
وقتی اومدم تو حال داشت کانالای ماهواره رو بالا پایین میکرد .

-بشین بریزم برات
داشت بطری مشروب رو باز میکرد
-یه فیلم باحال هم بزار
پا شد رفت نوت بوکش رو آورد . من رو کاناپه نشسته بودم به دسته کاناپه تکیه داده بودم و پام به سمت حمید دراز بود . پا شد رفت فلش رو به تلویزیون وصل کرد . برگشت روی کاناپه و پای منو بلند کرد و نشست . پامو گذاشت روی رونش و البته قسمتی از کیرش . تا اینجا داشت خوب پیش میرفت . اونم داشت پاهای منو نوارش میکرد و میمالید . منم گه گداری شیطونی میکردم و خیلی ریز پامو از روی شلوارک به کیرش میزدم . چند دقیقه ای از فیلم سوپر گذشته بود . دیگه کاملا راست کرده بود و پای من نا خوداگاه داشت به کیرش میخورد و باهاش تماس داشت . خودش هم داشت با پای من و دست خودش از روی شلوار کیرش رو میمالید . پیک سوم بود و فیلم به وسط های و هوی سکسی رسیده بود . حمید هم دیگه داشت از ساق پای من بالا میوند و رونم رو میمالید .
منو کشوند سمت خودش و یه بوس از لبم کرد .
-حمیییییییییییییید
-جانم
-نکن …
-من که کاری نکردم .
-نه منظورم اینه که …
نذاشت حرفم تموم شه و لبمو تو لبش گرفت . منم داشتم دیگه همکاری میکردم باهاش و داشتیم لب میگرفتیم از هم . با دستاش داشت سینه های منو میمالید و منم دستم رفته بود به سمت کیرش . تو همون حال تاپم رو از تنم دراورد و از جام بلندم کرد . تو همون حال با لبایی که توهم گره خورده بود منو برد سمت اتاق خواب . شلوارک و شرتش رو دراورد و منو انداخت روی تخت . دست انداخت و شلوارک منو دراورد . شرت نپوشیده بودم . چشمش که بو کونم افتاد رنگش سرخ شد . منم تسلیم بودم و البته داشتم لذت میبردم . کنارم خوابیده بود و داشت ازم لب میگرفت . منم دیگه داشتم کیرش رو میمالیدم با دستام . دلم داشت له له میزد برای چشیدن طعم کیرش . امدم روش و خودم رو آوردم پایین تر تا به کیر خوش تراش و تپلش برسم .
وااااااااااااااااااای … اول یه کم سرش رو با زبون لیس زدم و بعدش کیرش رو کردم تو دهنم . من عاااااااااااشق ساک ردنم . کیرش خیلی تمیز بود و خوش تراش . رو آسمون بودم . با زبونم با تخماش بازی کردم . صدای ناله هاش اتاق رو پر کرده بود .
-کاندوم داری ؟
-آره … امروز خریدم .
دست برد از قفسه کنار تختش کاندوم رو دراورد . درش رو باز کردم و کشیدم سر کیرش که دیگه سفت سفت شده بود . امدم بالا و از پهلو کنارش دراز کشیدم . یه کم تف زدم به سوراخم . از پهلو کیرش رو روسوراخم تنظیم کرد .
-ااااااااااااااااااااااااااااای .
صدای جیغم بالا رفت وقتی کیرش رو فرو کرد توم . سرش تو رفته بود . خیلی حرفه ای داشت آروم آروم میکرد توم . من غرق لذت بودم . تو آسمون بودم . داشت گردنم رو لیس میزد و گازای ریز میگرفت… بی شرف خیلیییییییییی حرفه ای بود .
دیگه کامل توم رفته بود کیرش و ریتم تلمبه هاش تند تر شده بود .
کشید بیرون کیرشو . بالش رو گذاشت زیر کمرم و پاهام رو داد بالا . با یه هل کوچیک کیرش رفت توم . پاهام رو شونه هاش بود . 5- 6 دقیقه ای اینجوری تلمبه زد و بعدش افتاد روم و شروع کرد ازم لب گرفتن .
-زنم میشی ؟
-ارررررررررررره …
شهوت و لذت امانم رو بریده بود .
-زن خوشگل خودمی تو ؟
-اره عزییییییییییزم …
بلند شد و منو برگردوند داگی کرد . آروم سر کیرش رو رو سوراخم بازی داد . این کارش داشت منو دیوونه میکرد . وقتی رفت توم با تلمبه سوم چهارمش صدای آه و ناله اش رفت بالا . داشت میومد آبش . خودم روکشیدم جلو تا کیرش در بیاد ازکونم .
سریع برگشتم سمتش و کاندوم رو کشیدم بیرون . میخواستم تو دهنم بیاد آبش . کیرش رو کردم دهنم و محکم مکیدم براش . با دستاش موهامو گرفته بود . یه ناله بلند و نبض کیرش تو دهنم و خالی شدن آبش …خیلی زیاد بود . از گوشه های لبم داشت میزد بیرون . وایسادم تا کاملا خالی شه …پا شد رفت یه دستمال آورد که بریزم تو دستمال . وقتی اومده بود بیشتر آبش رو قورت داده بودم. دلم برای این طعم یه ذره شده بود . کنارم دراز کشید و منو تو بغلش گرفت .
-پس دیگه زن منی ؟
-اره … هر چی تو بگی
از هم لب گرفتیم باز …

ادامه…

نوشته: هستی