داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

سارای زیبا

همه رفیق دارن ماهم رفیق داریم…بلیط سینما گرفته بود واسه ساعت ۲ تو اون گرمای تابستون با چشای خوابالود منو برده بود سینما…
تو سالن انتظار کلا فک نکنم ۱۵ نفر هم میشدیم
تو این جمع ۳تا دختر تازه به بلوغ رسیده که سنشون بنظرم ۱۷،۱۸ سال میومد خیلییی امار میدادن…درسته تقریبا ۱۰ سال ازم کوچیکتر بودن ولی.بهرحال از هیچی بهتر بودن…حداقل ۲ ساعت سرگرم میشدیم…خرجی هم نداشتن
وقتی در سالن سینما باز شد رفتم پیششون و گفتم که کجا برن بشینن…ما هم رفتیم پشت سرشون نشستیم
همون اول کار مسئول سالن اومد به ما تذکر بده که با یکم پول قرار شد کاری به کارمون نداشته باشه
پنج دقیقه ای از فیلم گذشته بود که ما هم کم کم لاس زدنمون رو شروع کردیم…جالبیش این بود که اونا هم پا به پامون میومدن…خوراکیامونو برمیداشتن…جواب متلکامونو با خنده میگفتن
یکم گذشت دیدم اینجوری فایده نداره…ولشون کنیم از دست میپرن…رفتم بغل گوش اونیکه بهم نخ داده بود بهش گفتم نمیخوای بیای پیش من بشینی؟
نه…گفتم چرا
واس اینکه راحت ترم اینجوری
ناز داشت میکرد .منم با یکم زبون ریختم اوردمش پیش خودم…رفیقمم فرستادم پیش اونا
اولین کاری که کردم موقعی ک نشست کنارم این بود که بغلش کردم…تا اومد حرفی بزنه انگشتمو رو دماغش گذاشتم که یعنی اروم…نمیخوام کسی بشنوه
چند دقیقه ای همینجوری فیلم رو تماشا کردیم تا اینکه شروع کردم دستشو مالوندن…
اسمت چیه؟
سارا
ولی من فکر کردم اسمت زیباس
چراااا؟؟؟
چون خیلی خوشگلی
واقعا؟
اره…
چند سالته زیبا؟
سارا بابا…زیبا کیه.
تویی دیگه
چی میکشن دوست دخترات از دستت
ولشون کن…چند سالته؟
۱۸
دوست پسر داری؟
ارههههه…
فابریک؟؟
تقریبااا
خب من میتونم ببوسمت؟
پررو نشو دیگه…نه
بعد اینگه نه گفت لپشو ی دونه بوس کردم
گفتم نه هااا…
میدونم …ولی من قرار نیست به حرف تو بمونم که
عجببببب
دوباره لپشو بوس کردم…اینبار طولانی تر و ابدار تر جوری که دوستاش فهمیدن و برگشتن
خیلی پررویی بخدا
شهوتم زده بود بالاااااا…کیرم داشت شلوارمو پاره میکرد
خب توهم خیلی عسلی
یکم خندید و خودشو تو بغلم کشوند
منم واسه اینکه راحت تر باشه دستی که دور گردنش انداخته بودم رو رو دست و پهلوهاش میکشیدم…داشتم اروم اروم تنش رو میمالیدم
نکن بذار فیلم رو ببینیم…عجب غلطی کردماا
نکردمت که…الکی حرف درنیار
خیلییی پررویی بخدا…کم نیاریا
نوچ.زیاد میارم
سارا؟؟؟؟
چیه؟
لب میخوام
خفه شو بابا…
دستمو رو صورتش بردمو صورتشو برگردووندم سمتم و لبشو بوس کردم…اوووومم
نکن
نکردم
همیشه انقدر پررویی؟
اره…دوباره لبشو بوس کردم …این بار لبشو خوردممم
اخششش…
تموم شد؟؟
اره زیبای من
خداروشکر
ولی خب این حرف بود فقط…واقعیت این بود که من دنبال چیز دیگه ای بودم…دستمو اروم داشتم رو تنش حرکت میدادم…شاید نیم ساعت طول کشید تا اروم اروم بتونم دستمو تو لباساش ببرم…مثل ی زوج عاشقونه بغلم بود و منم داشتم تنشو میمالوندم براش…
مانتوی جلو بازش خیلی کمکم کرد و دستمو از زیر بولوزش بردم رو شکمش و اروم دستمو به سمت سینه هاش هول میدادم…دمای بدن جفتمون داشت بیشتر و بیشتر میشد…وقتی سینه های سفت و کوچیکشو تو دستم گرفتم کاملا شل شده بود و روم ولو شده بود به اصطلاح
دستمو اروم اروم داخل سوتینش بردم و با یکی سینه هاش بازی میکردم…اونم لحظه به لحظه داغتر میشد…دستمو از زیر بولیزش دراوردم و گذاشتم رو ساپورتش‌…چون لم داده بود فقط میتونستم کونشو بمالم که اونم غنیمت بود‌…دستمو که رو کونش کشیدم برخلاف انتظارم یهو بلند شد و نشست.
نکن بخدا اذیت میشم
چیو اذیت میشی؟
همینا دیگه
خب باشه…کاریش ندارم.ولی شرط داره
چی؟؟
لب!!!
باشه
بعد این باشه لبمو ب لبش چسبوندمو شروع کردم خوردن لباش
انصافا هم شیرین بود و هم کار بلد
موقع خوردن لبش سینه هاشو میمالیدم…
نمیدونم چقدر دیگه زمان داشتیم…ولی نمیتونستم اینو نکنم…دمای بدنم با اینکه سالن تقریبا خنک بود ولی به هزار رسیده بود
وسط خوردن لباش دستشو گرفتم و گذاشتم رو کیرم
اینو که فهمید جا خورد و خواست دستشو بکشه…ولی من دستشو سفت رو کیرم گذاشته بودم
نکن بخدا میبینن ابروم میره
ما این تهیم…هیچکی نمیبینه…
دوباره تو بغلم کشوندمشو این بار مستقیم دستمو رو کوسش گذاشتم
اول پاشو جفت کرد‌ولی بعدش وقتی دید اخمام تو هم داره میره دوباره پاهاشو باز کرد
دستم رو کوسش بود و داشتم اروم میمالیدمش
با اینکه دیگه زوری در کار نبود ولی اون همچنان دستش رو کیرم مونده بود…انقدر مشتاق کوسش شده بودم که طاقتم از بین رفته بود‌‌…دستمو داخل ساپورتش بردمو کوسشو لمس کردم…با اینکه نمیدیدمش ولی ازش داشتم لذت میبردم…انگشتمو داشتم لای کوسش میکشیدم.با هربار مالش کوسش حس میکردم کوسش داره گرمتر و خیس تر میشه
دیگه درنگ جایز نبود
با اون یکی دستم ب سختی کمربند و دکمه شلوارمو باز کردمو کیرمو از تو شرتم ازاد کردم…سارا فقط داشت نگاه میکرد…وقتی سرشو به سمت کیرم هول دادم فهمید باید چیکار کنه
همونجوری که رو صندلی نشسته بود رو کیرم خم شد و سر کیرمو تو دهنش برد
اوووففف…چه لذتی داشت
دیگه نمیخواستم بهش اجبار کنم…گذاشتم خودش پیش بره
میتونستم بفهمم که تازه کاره.ولی خب تو اون شرایط واسه من حکم ی حوری بهشتی رو داشت
سخت بود واسم که تو اون حالت کوسشو بمالم…واسه همین مانتوش رو جمع کردم تا بیاد بالاتر و بتونم کونشو بمالم
یه دستمو رو سینه های کوچیک و کون نرمش حرکت میدادم و یه دستم‌و هم تو موهاش برده بودم و گه گداری به کیرم فشار میدادم تا بیشتر بخوره
با زبونش رو کیرم میکشید و دوباره دهنش میکرد
اینقدر اینکارو کرد تا حس کردم ابم داره میاد…کیرمو دراوردمو همه رو کف سینما خالی کردمم
اوووووفففف
خیلییی خوب بود…
سارا فقط داشت با تعجب منو نگاه میکرد…لباسمو درست کردم دوباره بغلش کردمو ازش لب گرفتم…

اگه شکل و شمایل داستان نبود من عذر میخوام از همتون…اگرم خوشتون نبود بازم عذر خواهی میکنم

نوشته: ؟

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها