داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

زنی عاشق آنال سکس 6

کیر سامان کونمو می شکافت و کیر سهیل دهنمو . راستش برای اولین باری بود که در همچین شرایطی گیر می کردم . با این که از حال کردن پسرا بی اندازه حال می کردم ولی کیر سهیل که رفته بود توی دهنم اولش یه جوری شدم . نمی دونستم خودمو با کدوم هماهنگ کنم با اون کیری که توی کونمه یا اونی که داره با دهنم حال می کنه . سهیل : عجب چیزیه این . سامان از اولش هم باید رو همین کار می کردیم . اون بچه ننه ها رو باید ترشی انداخت . سامان : من اگه دیگه عمرا کیرمو بکنم توی کونشون . اگه خودشونو پاره پاره کنن . .. سحر : کسی رو به ده راه نمی دادند سراغ کون سحرو می گرفت . افاده ها طبق طبق سگها به دورش وق و وق …. کیف می کردم از این که پسرا دارن با من حال می کنن و ازم لذت می برن . این جوری احساس غرور می کردم و این که دفعه دیگه به من توجه بیشتری می کنن . سامان که دستاشومیذاشت رو قاچای کونم و اونا رو به پهلو ها بازشون می کرد انگاری  داشتم جر می خوردم . یه سوزشی در قسمت سوراخ کونم   خیلی منو اذیت می کرد که بی اختیار می خواستم لبامو رو هم فشارش بدم و گازشون بگیرم که  متوجه می شدم کیر  سهیل بین جفت لبام قرار داره . وقتی که لبام به کیر حال نمی دادند سهیل کیرشو توی دهنم حرکت می داد طوری که نزدیک بود سرفه ام بگیره . واسه همین تر جیح دادم خودم به کیرش حال بدم و واسش ساک بزنم تا این که دهنمو مثل یک کوس بکنه . اون طرف صحنه های عجیبی رو می دیدم . سحر و مونا افتاده بودند روی هم و داشتند با هم ور می رفتند .. نهههههه مونا پاهاشو باز کرده بود و سحر هم لباشو گذاشته بود روی کس مونا و داشت واسش زبون می زد . یعنی این دخترا تا این حد ;/; وقتی دیدند که پسرا تحویلشون نمی گیرن خودشون دست به کار شدن ;/; اصلا باورم نمی شد .  که اون دو تا در حال ور رفتن با هم باشن . خیلی درد ناک بود ولی خیلی هم حال می داد . من هنوز تجربه شو نداشتم . ولی فکر نمی کردم سحر و مونا تا این حد پیشرفته باشن . اصلا ازشون تعجب می کردم . شاید واسه این بود  که هنوز خودمو اسیر تابوهای دست و پا گیری می دونستم که خونواده واسم درست کرده بودند . سامان گاهی کیرشو آروم توی کونم حرکت می داد و گاهی هم تند تر . وقتی که حرکتش با یه کشش نرم همراه بود که در واقع کیر در همون جای ثابت قرار داشت و همراه با پوست  سوراخ کونم به عقب و جلو می رفت درد کمتری داشتم . -سامان زود باش -بذار حال کنم سهیل . می دونم اگه الان بدم به دست تو یه ساعت هم بست نیست . -راست میگی .. نمی دونستم این جور ساک زدن نرم هم خیلی به پسرا حال می ده . یه لحظه دیدم یه چیزی مثل فرنی داره می ریزه توی دهنم اولش متوجه نشدم چیه . بعدش حس کردم یه چیز بد طعم و بد مزه ای داره دهنموجمع می کنه .. اووووووییییییی آب کیر سهیل داشت توی دهنم خالی می شد . راستش من می خواستم دهنمو بکشم عقب تا بیشتر از این آبش نره سر حلقم گیر نکنه . ولی اون با یه حرکت رو به جلو کیرشو فرستاد سر حلقم دو طرف صورتمو  محکم نگه داشته بود . چشام داشت از حدقه در میومد . از اون طرف سامان هم فشار کیرشو روی کونم زیاد کرده بود . نمی دونستم کدوم درد رو باید تحمل کنم . پس کی نوبت لذت بردن من می رسید . ولی عیبی نداره . بذار فقط منو بخوان . ولی حالم داشت بهم می خورد . بیشتر آب کیر سهیل رفت توی شکمم . .همه رو خوردم . عادت نداشتم واسه اولین بارم بود .. از اون پشت هم حس می کردم  یه چیز داغی داره توی کونم حرکت می کنه قبلش هم چند بار حرکات پرشی جهشی کیر سامان هم منو به خود آورده بود و وقتی سهیل کیرشو از دهنم بیرون کشید جای این که لب و لوچه امو پاک کنم داشتم به خودم فشار می آوردم که درد کونو تحمل کنم . ولی وقتی آب کیر سامونو توی کونم حس کردم لذت و آرامشی رو با یه سوزش خاص توی سوراخ کونم تجربه کردم . منی داغ سامان کونمو می سوزوند . هر چند حال می کردم از این که اون خودشو سبک کرده و بهش لذت دادم . کیرشو وقتی کشید بیرون یه حس داغی و خنکی خاصی بهم دست داد . حس کردم یه چیزی داره روی سوزش من باد می زنه . سامان که  یه پهلو کرد و اومد کنارم قرار گرفت تازه تونستم کیرشو ببینم . نهههههه رگه هایی از خون روی کیرش نشسته بود .. یعنی کونمو جرش داده ;/; اون که یه چیزی مالیده بود . نهههههه چقدر بیرحمانه .. آب کیر سامان هم از سوراخ کونم در حال بیرون ریخته شدن بود . وقتی حس کردم دیگه آبی نمی ریزه کف دستمو روی سوراخ کونم گذاشتم تا ببینم درد و سوزشی حس می کنم یا نه . چیزی حس نکردم ولی خیلی از درد ها تا بدن گرمه خودشو نشون نمیده . اگه نتونم برم دستشویی .. آبروم میره . سهیل که دیده بود من دارم با سوراخ کونم ور میرم فکر کرد دارم واسه اون این کارو می کنم و می خوام کونمو با کیرش تنظیم کنم . ….. ادامه دارد … نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها