داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

زنی عاشق آنال سکس 216

نمی دونستم باید چیکار کنم … پر هام رفته بود .. من همچنان به استیل کونم نگاه می کردم . راستش خودم از تماشاش لذت می بردم . اگه شوهرم پژمان می خواست با من سکس کنه من باید چیکار می کردم ; چرا من اصلا متوجه نبودم اون لحظه رو که این دیوونه داشت هوسشو رو من این جوری خالی می کرد . واقعا که باید تنبیهش می کردم و اونو در تحریم قرار می دادم . خلاصه هر جوری بود  بی خیالش شدم و گرفتم خوابیدم . می دونستم باید چیکار کنم از این بد تر از اینا شم ردیف کرده بودم . این که دیگه پیشم کاری نداشت …
 پژمان که بر گشت خونه انتظار داشتم که خیلی خسته و کوفته باشه . ولی منی که خونه مونده بودم خیلی کوفته تر و خواب آلود تر نشون می دادم
 -عزیزم خوش گذشت ;
-مگه میشه بدون تو به آدم خوش بگذره آتنا ;
-راحت بودی از دست نق زدنای من دیگه
-این چه حرفیه که تو می زنی .. مگه من که پیشت نیستم تو راحتی ;
-اوووووهههههه فدای شوهر گلم بشم ..
 -چی شده همش داری  باسنتو می خارونی ..
-نمی دونم چرا خارش گرفته .. از بس خاروندم داره زخم میشه …
-یه چیزی می مالوندی بهش ..
-منتظر بودم تا تو بیای و یه چیزی بهش بمالی . اگه بدونی که آب تو چه دواییه براش  -ای کلک ..  چقدر کنار تو احساس آرامش می کنم آتنای عزیزم .. من نمی دونم این مردا چطور بدون زناشون میرن گردش و تفریح . اصلا چه جوری به اونا خوش می گذره و لذت می برن . من که از دیشب تا حالا که یه روز هم نشده ازت دورم  کلی احساس دلتنگی می کنم ..
-عزیزم .. منم همین احساسو دارم . از دیشب تا حالا حس  می کنم که یه چیزی رو کم دارم . جای خالی تو رو احساس می کنم . به سختی خوابم برد …
 وااااااییییییی این شوهرم شلوارمو کشید پایین …
 -ووووووییییییی این چرا این جوری شده … انگاری گربه بهش چنگ انداخته ..
پیش خودم گفتم اگه بدونی که این گربه همون پرهام خان برادرت بوده اون وقت چی میگی ..
رفت واسم  کرم آورد و روی باسنمو به آرومی می مالوند . از این مالش فوق العاده لذت می بردم . یه حس خوبی بهم دست داده بود . راستش از بس حرامی خورده بودم هوس یه کیر حلال کرده بودم . و غیر اینم که دیگه کیر حلالی نمی تونستم داشته باشم … کف دستای پژمان روی کونم قرار گرفته بود و طوری باز و بسته شون می کرد که هم سوراخ کونم و هم کسم لبه هاش به هم می چسبیدند و باز می شدند . عاملی که تمایل و هوس منو زیاد می کرد این بود که این دو روزه   از زیر کیر خیلی ها رد شده بودم و با خیلی ها حال کرده بودم بدون این که مشکلی واسم پیش بیاد و همین اعتماد به نفسمو  زیاد می کرد . برای همین می تونستم با لذت و آرامش خاصی خودمو در اختیار پژ مان بذارم ..
-آخخخخخخخخ پژ مان چقدر دلم واست تنگ شده بود .. اگه  بگم دیشب خوابت رو دیدم باورت میشه ; ..
 این حرفو طوری با احساس و نرم بر زبون آوردم که خودمم داشت باورم می شد که جز حقیقت چیزی نمیگم .
 پژمان : خواب ; نه اینو دیگه نگو .. تو باید حالا منو توی بیداری ببینی .. خودم نوکرتم …
-نههههه نکن سختمه … همه جا خط خطی شده …
-هرچی باشه مال خودمه . تو نباید این حرفو بهم بزنی عزیز دلم . بگو ببینم حالا خواب چی رو می دیدی ;
-سختمه عزیزم . نمی تونم بگم ..
-ببین آتنا نداشتیما  .. زن و شوهر که این جور از هم خجالت نمی کشن . قرار نبودکه ما حرف دلمونو به هم نزنیم . آره عشقم ;! این طور قرار گذاشتیم ;! ..
  ظاهرا شوهرم خیلی خوشش اومده بود از این که من گفنم که خوابشو دیدم . دوست داشت که واسش تعریف کنم که چی شده .
-خواب دیدم که دراز کشیده و کاملا لخت و از رو شکم رو تخت قرار دارم و تو هم افتادی پشتم .. وووووووییییییی انگاری داری به من تجاوز می کنی اولش ترسیدم … راستش اولش که متوجه نشدم تویی ولی وقتی که اون چیز تو رو توی بدنم حس کردم خاطرم جمع شد …
 -حالا اون چیز اسم نداره ; ..
 -عزیزم روم نمیشه که اسمشو ببرم . تو که می دونی آتنای تو چقدر خجالتیه ..
-آره خیلی خوب می دونم که اون چقدر خجالتیه .  ..
به ناگهان اون پژمان آروم دستاشو دور کمرم حلقه زد  منو خوابوند رو تخت ..  ..
 -آخخخخخخخخخ داری چیکار می کنی ..
-دارم خوابتو تعبیر می کنم …
 -پس زود تر این کارو بکن که می خوام حست کنم .
 از اون جایی که استراحت کرده بودم می تونستم پذیرای شوهر گلم باشم ..ولی دیگه کمی هم باید به فکر استراحت خودم می بودم …. ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها