داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

ختنه و تحقیر

من تا سن ده سالگی به طریق مختلف از ختنه شدن فرار میکردم تا اینکه آخرای شهریور بود دیدم سه تا خاله هام اومدن خونه ما با مادرم داشتن صحبت میکردن بعد منو صدا کردن رفتم سلام گفتم و خاله بزرگم ببین امیر جان مادرت میخواد تورو ختنه کنه بسه دیگه هر چی حرفتو گوش دادن دیگه باید ختنه بشی من زدم زیر گریه الکی و لجبازی که خاله بزرگم داد زد سرم گفت یا مثل بچه آدم میریم مطب ختنه میکنی یا با تحقیر ختنه میشی کدومش منم با لجبازی گفتم هر کاری دوس دارین بکنین من نمیزارم ختنه ام کنین مادرم یه کشیده بهم زد گفت گم شو تو اتاقت تا ببینی چیکارت میکنم منم قهر کردم و رفتم تو اتاقم تا دو روز همه چیز عادی بود روز سوم ساعت 2 بود که زنگ خونه رو زدن و خاله هام بدون بچه هاشون اومده بودن خونه ما مادرم وخاله هام اومدن تو اتاقم بهم امون ندادن شورت و شلوارمو به زور در آوردن منو خوابوندن رو تخت دست و پامو با جوراب بستن به تخت منو مسخره میکردن دکتر بیاد دودولتو از ته ببره دختر بشی بشی یکی از خاله هام با دودولمو بازی میکرد بعد جوری فشارش داد که از درد گریه ام گرفته بود که خاله بزرگم گفت برین کادو هاتونو بیارین تا دکتر بیاد آمادش کنیم یکی از خاله هام منو آرایش کرد مث دخترا بعد هر کدوم به قول خودشون کادوشونو آوردن پستونک قرمز که خالم کوچیکم آورد انداخت دهنم یه چسبم زد روش که نتونم پرتش کنم من فقط با تعجب نگاشون میکردم اون یکی خالم واسم دامن و جوراب شلواری صورتی آورده بود که پامو باز کردن و به زور بهم پوشوندن و خاله بزرگم به گردنم پیش بند بست و شیشه شیر که توش شیر ریخته گفت اینم واسه بعد ختنه ات داشتن از خنده غش میکردن مادرم میگفت امیر نگفتم مث بچه آدم بریم پیش دکتر ختنه ات کنم همینو میخواستی نی نی کوچولو تو همین مابین زنگ در و زدن خالم گفت دکتر اومد منم که از تعجب آروم شده بودم دوباره شروع کردم تقلا کردن ولی فایده ای نداشت خاله بزرگم گفت ساکت باش نی نی کوچولو پستونکتو بخور در باز شد و دوتا خانوم که یکیشون دکتر بود اومدن تو اونا از قبل همه چی رو میدونسن دکتر اومد بالای سرم دودولمو گرفت گفت این که دختره دودولشم اضافست ببرمش دیگه کامل دختر میشه بعد شروع کردن ختنه کردن خاهامم داشتن فیلم میگرفتن و مسخره ام میکردن درد داشتم ولی نمیتونستم کاری بکنم بعد ختنه دکتر گفت خاله خانوم نمیخوای به نی نی کوچولو شیر بدی دودولشو بریدن خالم اومد پستونکو از دهنم در آورد و با شیشه بهم شیر داد تا دو هفته پستونک و شیشه بهم میدادن و دامن و جوراب شلواری پام بود الانم که 18 سالمه خاله هام هر وقت جمع میشن منو برده و لیتلبوی خودشون میکنن و تحقیرم میکنن حق ندارم اعتراض کنم چون فیلممو به همه نشون میدن . . .

نوشته: امیر لیتلبوی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها