خانومم و مردهای هیز (۳)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

با سلام خدمت همه دوستان

اول اینکه عذرخواهی میکنم برای ادامه داستان پوزش🙏

من و مینا رفتیم از کنار ساحل سمت خونه یکمی هم خسته شده بودیم رسیدیم خونه و اول دوش گرفتیم که شن و ماسه از تنمون بره ولی من تو فکر پسرا بودم همچنان و دوس داشتم سکس کنیم با مینا که حرفش رو بزنم تو سکس خیلی هیجان داشتم ببینم مینا چی میگه
خیلی خسته بودم ولی هیجان حرفهایی که قرار بود تو سکس به مینا بگم انرژی میداد بهم شام خوردیم و رفتیم رو تخت که بخوابیم شروع کردم به خوردن ،از لباش شروع کردم و همزمان سینه هاشم میمالیدم رفتم سراغ سینه هاش نوک بزرگشون رو مک میزدم و با فکر اون پسرا ولعم بیشتر میشد
یکم خوردم سینه هاش رو سرم رو هل داد به سمت پایین فهمیدم هوس کوس خوری کرده (عاشق اینه که کوسش خورده بشه از ته دل لذت میبره)
اول اروم لبای نسبتا بزرگ کوس باد کرده ش رو زبون میکشیدم روش یه اهی میکشید من کیف میکردم از لذت بردنش بعد اروم چوچولش رو با لبام گرفتم و اروم و یواش مک میزدم من عاشق مک زدن چوچول مینا جان هستم ،بعد زبونم رو میکردم تو کوسش و درمیاوردم کامل که خیس شد گفت کیر میخوام رفتم بغلش دراز کشیدم گفتم چشم کلفت پسند من اروم کیرمو میکشیدم رو کوسش ولی تو نمیکردم شروع کردم حرف زدن گفتم امروز خوب دلبری کردیا لب ساحل ،کیر همه رو راست کردی گفت اره بابا اون پسرا پرسیدی کی اومدن من دیدم ولی چیزی نگفتم که خوش بگذرونیم بعد تو هم سورپرایز بشی یکیشون همون اول تا رسیدن نشستن اونور زبونشو دراورد برام اون موقع یه جوری شدم باحال بود ،
منم کیرمو داشتم میمالیدم به کوسش و کیف میکردم از تعریف کردنش یهو گفت بکن تو دیگه کوس کش ،گفتم چشم جنده گفت جنده کی هستم من،
منم تا ته یهو کردم تو و گفتم جنده منی تو عشقم یه آه بلند کشید و گفت اخ جوون کیر خودم ،این کیر برای خودمه ها
گفتم عزیزم تو لیاقتت کیرای بزرگه ای کاش اون پسرا اینجا بودن میدیدن چه کوسی هستی
گفت معلوم نبود که کیرشون بزرگه یا نه ،من کیر بزرگ دوس دارم
گفتم اره اگه کیر بزرگ بود راااحت ۲ تا جا میشد تو کوست
گفت ۲ تا بزرگ یه قلمی جا میدم
گفتم، دیگه جنده هستی ولی انقدر جا نداری که عشقم
گفت سر کل کل با تو ۳ تا جا میدم ولی پاره میشم کوس خومه دوس دارم جا بدم
گفتم عزیزم میدونم تو همزمان ۵ تا کیر هم ارضا میکنی ولی ۲ تا جا بدی خوبه تو کوست( واقعا هم میتونه ارضا کنه چن تا کیر رو همزمان)
بلند شد گفت میخوام کیر سواری کنم کیرمو گرفت تو دستش و نشست روش کامل کرد تو کیف میکرد منم از لذت مینا عشق میکردم (مینا بیشتر تو این پوزیشن ارضا میشه عاشق این پوزیشنه)
همینطوری بالا پایین میکرد و لباشو گاز میگرفت دوباره شروع کرد ،من چیه توام؟گفتم جنده ای تو جنده کیرخواه
گفت دیدی چطوری سه نفر رو تو کف گذاشتم؟گفتم اره لذت بردم همچین فرشته ای دارم ،همه تو کفت میمونن
یهو داد زدن تکون نخور انگار داشت از ته دل ارضا میشد همچین تا ته میکرد کیرمو تو کوسش انگار کیرم میخورد ته کوسش ،یکمی درد داشت ولی همین که مینا ارضا بشه برای من عالیه یهو دراز کشید روم و محکم گرفته بود منو ارضا شده بود یه ۲۰&۳۰ ثانیه تکون نخوردم تا اروم بشه بعد گفتم دمر دراز بکشه خوابیدم روش و دم گوشش گفتم کیر راست کن منی تو عشقم
گفتم فردا هم میریم شیطونی یا نه گفت اره هرچی تو دوس داری انجام میدیم
یهو یاد نقشه ای که کشیده بودم افتادم و ابم اومد و همه شو خالی کردم تو کوسش مینا هم هی میگفت جانم عزیزم جووونم
(واقعا حرف زدن در مورد چیزایی که اتفاق افتاده لذت سکس رو چند برابر میکنه برا ادم)
…
صبح بیدار شدیم و یه صبحانه مختصر خوردیم و قرار شد برای ناهار بریم بیرون
به مینا گفتم نقشه ام اینه تو ماشین با نیم تنه بندی بشینی بعد بریم مثلا ادرس بپرسیم یکی از بندهای لباست شل بزاری نصف سینه ت مشخص باشه
گفت دیوونه سخته و اینا
گفتم برو اماده شو رفت لباس پوشید و اومد گفتم با مانتویی که
گفت تو ماشین میبینی با چی هستم، رفتیم تو ماشین و مانتوش رو دراورد همونی که من گفته بودم بود خودم دیدم راست کردم نه به خاطر اینکه سینه مینا رو دیدم با فکر اینکه قراره کیر بقیه رو راست کنه
تو خیابون داشتیم میرفتیم یکی بود کنار خیابون گفتم میریم از این میپرسیم رفتیم کنارش مینا شیشه رو داد پایین گفت ببخشید اقا فلان خیابون کجاست
مرده بنده خدا اول سرشو اورد پایین دید من پشت فرمونم چشمشو کرد اونور ادرس بده که مثلا حیا داره (تو دلم گفتم بابا اومدیم ببینی کیف کنی )
ادرس داد رد شدیم از ایینه دیدم چشمش دنبال ماشینه همینطوری داشت نگاه میکرد ،گفتم اون موقع که باید نگاه کنی نگاه نکردی
رفتیم یه خیابان اونورتر یه پسر جوون داشت قدم میزد از پیاده رو گفتم مینا ببینم چیکار میکنی کنار وایستادیم مینا گفت اقا ببخشید ،پسره همچین گفت جانم من کیف کردم مینا یه لحظه هنگ کرد ،پسره اومد جلو گفت بله
مینا گفت فلان خیابونو میخوایم پسره قشنگ چشمش رو سینه مینا قفل بود و ادرس میداد و پرو بود خوشم اومد فقط دست نزد به سینه های مینا الکی داشت کش میداد که بیشتر نگاه کنه منم یه طرف دیگه رو نگاه میکردم که راحت نگاه کنه سینه های سفید عشقم رو بعد راه افتادیم
منو مینا جفتمون خیس بودیم ،مینا گفت برو که اگه یکم دیگه ادامه بدیم همینجا وسط خیابون باید بکنی منو

پ.ن:مسافرت بهترین مکان و بهترین زمان برای شیطونی زوج هاست
پ.ن: داستان های فانتزی که با مینا تو سکس حرف میزنم هم مینویسم

ممنون از وقتی که گذاشتید.

پرسکس و موفق باشید🙏😍

نوشته: Yasharminajan