داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

بابا تقسیم بر سه 98

نونا نونا .. دختر خوشگل من .. کاش مهناز زنده بود و می دید که دختر نازش چه عروس خوشگلی شده ! نونا یه جوری نگام کرد که فهمیدم چه سوتی نانازی دادم . از اون سوتی های دو آتیشه .. دو تایی مون شکممونو داشتیم و می خندیدیم .. -بابا بااااابااااا …. با.. با… اگه مامان زنده بود که نمی ذاشت این لباسو تنم کنم . خودش می پوشید .. بغلش زدم . آروم آروم لباسو از تنش در آوردم . اونو مرتب گذاشتم یه گوشه ای تا فرداشب نینای خوشگلم اونو تنش کنه و ازش استفاده کنه . به دختر خودم نونای خوشگلم هم سکه ای داده و همون کاری رو که برای نونا کرده بودم واسه اونم انجام دادم . آدم نباید بین خانوماش فرق خاصی بذاره و بین اونا اختلاف بندازه . واسه همینه که یه مرد اگه می تونه عدالت بین  زنا رو رعایت کنه اون وقته که می تونه بره چند تا زن بگیره .  نورا رو تا مرز شورت و سوتین رسوندم . -بابا برم لباس خوابمو  تنم کنم بر گردم . واسه امشب ردیفش کردم تا دلتو بیشتر ببرم . -فدات گل نازم . اگرم نپوشیدی موردی نداره . همین جوریشم خیلی خوشگل و خواستنی هستی و می تونیم تا آخرشو ادامه بدیم -بابا تو هیجانو دوست نداری ;/; دوست نداری بیشتر با من حال کنی و لذت ببری ;/; -چرا عزیز دلم . من که می دونی خیلی کشته مرده دخترای گلم هستم . مخصوصا تو که وسطشون گیر کردی از هر دو طرف به تو فشار میارن . فدای دختر مظلوم خودم بشم . طوری باهاش حرف می زدم که فکر می کرد من بهش اهمیت بیشتری میدم . لبخند به لباش نشسته بود -خب بابا جون باید بسازم و تحمل کنم دیگه . کاری که اون دو تا خواهرم نمی تونن بکنن و خودشونو با این مسئله هماهنگ کنن ولی من خیلی راحت می تونم . باید خود ساخته بود بابا .. -حالا بیا جلو بیا جلو تر اون لبای خوشگل و ناز و یا قوتی تو رو ببوسم . از همین جا گرمای اونو حسش می کنم . چقدر نرم و لطیف و دوست داشتنی شدی . چقدر لذت بخشه که یک دختر جای این که شوهر کنه  تا واسه باباش عروس شه در اختیار باباش قرار بگیره و عروس شه . نمی دونی این چه لذتی میده . هیجان زده شده بودم . دخترام به تر تیب سن هیکل داشتند . نونا کمی لاغر تر از نورا بود ولی جذاب و خواستنی  بوده بدنی خوش فرم داشت . . لبامو گذاشته بودم رو سینه های ناز و آبدار نونا . دست نونا رفته بود روی کسش و باهاش ور می رفت .. -بابا بابا بابایی سینه هام آب شده .. چه باحال می خوریشون -عزیزم عزیز دلم این که بار اولم نیست . من همیشه دارم این سینه های داغ و آبدارت رو می خورم . جووووووون فدا فداشم من اون تن و بدن نازت رو . اون سینه هاتو .. اون کس کوچولو و لقمه ایتو . اون کون یه دست و خوش اندازه ات رو .. -بابا باجونم حرف بزنم . همش از اینا بگو .. کاش فقط به من می گفتی .. بابا تو مال منی . حالا مال منی . من عروس تو ام . هر کاری دوست داری می تونی باهام بکنی . من کسم برات باز میشه .. جووووون چه کیفی داره . به این میگن آخر حال کردن . امشب منم میشم مثل نورا .. -و فرداشب نینا هم میشه مثل شما دو تا -آره بابا آره بابا . باید اینو قبول کنم که ما بابا مونو باید بین خودمون قسمت کرده داشته باشیم ولی با همه اینها زندگی شیرین می شود .. می خوام بدونم . می خوام بدونم این چه هیجانیه که وقتی کیر وارد کس میشه و میره تا آخر انگاری که آدمو به مرزبی نهایت می رسونه و اونو هم رد می کنه ..  نمی دونم خدا چه جوری بی نهایت رو می بینه فقط می دونم که اگه می دونستم دیگه اون وقت بشر نبودم .. بابا بمال کسمو روی کسمو بمال .. -هیجان عجیبی رو در صورت نونا می دیدم . داشتم با خودم فکر می کردم که آیا نورا هیجان زده تر بوده یا نونا .. که دیدم فرقی هم نمی کنه هر دو در اوج هیجان قرار گرفتند . حالا شکل نشون دادنشون فرق می کنه . این که کیر لذت خودشو وارد قسمتی از از بدن آدم کنه  یه حرف و لذته و این که دو تا لذت در کنار هم یه آتیش بازی حسابی راه بندازن یه حرف و لذت دیگه ای . زن  دراز می کشه مرد کیرشو فرو می کنه توی کسش . کیر در یه حالت حرکتی خودشو به کس می چسبونه . کس نوعی گیرنده هست . یعنی این می تونه یه دلیل افزایش لذت بردن زن از سکس باشه ;/; نه این دلیل درستی نیست . این بسته به نوع ترشح هورمونهای جنسی و ساخت بدنی و احساسات و عواطف زن داره و پیچیدگیهایی که هنوز خیلی هاشون باید کشف شن ولی هر چه بود من و نو نا حالا دو تایی  مون هیجان و هوسمونو با هم قسمت کرده بودیم -پدر پدر   دوستت دارم .. لباس خوابمو یادم رفت بپوشم . شورت و سوتینشو هم در آورده اونو به بدن لختم چسبوندم . کیرم رفته بود به سر کسش چسبیده بود . لحظه به لحظه داغی و خیسی  سطح تماس کیر و کس بیشتر می شد -عزیزم  نونا جونم فکر نمی کنی برای پوشیدن لباس خواب باید از کست اجازه بگیری ;/; -بابا کیرت بهت چی میگه -همون چیزی که کست میگه . میگه باشه برای دفعه بعد -هر چی شاه من بگه -می دونم ملکه منم همینو می خواد … ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها