سلام خیلی نه اهل کتاب خوندنم نه داستان سکسی اینجا میخونم
همون اول معذرت میخوام به خاطر غلط املایی و چیزای دیگه
من حامدم ۲۶ سالمه دو سال پیش وقتی اوج کرونا بود من به خاطر این بیماری حتی به یکی دونفری که مطمئن بودمم یه شش ماهی بود نداده بودم کلا میترسیدم ولی بد حشرم زده بود بالا اونا بهم زنگ میزدن حامد بیا هیچی نمیشه این چیزا منم بیخیالی طی میکردم تا…
اینکه یه روز رفتم زنجیر نقرمو بدم و یه چی جدید بگیرم اینو بگم که من کلا چون خیلی سفیدم بدن خوبی دارم خوب خیلیل تو کف میرن تا جایی که بعضی از دخترا بهم تیکه میندازن مثلا یه بار تو مترو یه زنه بهم گفت کاش کون تو رو من داشتم همینجوری که شوهرم همش دنباله پسره معلوم بود شوهرش فاعله .
بیخیال بریم سر اصل مطلب رفتم جایی که یکی از دوستان آدرس داده بود زنجییرمو عوض کن داخل مغازه که شدم یه مرد حدود ۴۰ سال خیلی خوب یه پسری هم بود شاگردش که میخورد اونم بده باشه من همون اول رفتم تو تصوراتم که به مرد بدم خیلی خوب برخورد کرد چندتا زنجیر آورد پیراهن تنم بود گفت دکمه اولش باز کن تست کنم یه دفعه سر یه زنجیرا گفت خیلی بهتون میلد روتون نشسته ماشااله اینقدر سفید خوبی هرچی بهتون میاد من واقعا بعد حدود شش ماه ندادن داشتم دیوونه میشدم تو تصوراتم با مرده بود که دفعه یه زنجیر آورد خودش از پشت برام چفتشو انداخت بعد گفت به به چقدر خوبید نمیدونم برای اولین بار تو عمرم خودم شروع کردم گفتم آره میخواد گفت چیو گفتم همون که اومدید اینور بهتر بببینید خندید یه دست زد به کونم گفت واقعا با شعوری
گفتم ولی کرونا من خیلی وقت ندادم تازه کلا خیلی کم کون دادم پسره شاگردش بیرون بود صداش کرد امید جان بیا اون اومد تو گفت ببین امید مثل زنه من میمونه تو این کرونایی هروقت خواستم یا ساک زده یا داده اونم قرمز شده بود ولی میخندید هیچی هم نشده گفت کاش یه چی دیگه از من میخواست چند روز پیش امید یادته میگفتی دوست دارم با یک پسر دیگه دونفری برات بخوریم ببین جور شد
من واقعا نمیدونستم چی بگم اینقدر بالا بودم گفتم باشه مکانتون کجاست خندید گفت امید این خیلی حشر گفت آره آقا رضا گفت بده دست جوون مردم تا نمرده از حشر ساعت پنج بود گفت امروز نمیشه زنم خونس اینجا نهایت بتونی ساک بزنی که ضایعست الان در مغازخ ببندم همسایه ها همینجوری رو من زوم هستن شمارمو گرفت گفتم بهت زن میزم فقط کمربند شل کرد زیپ کشید پایین منم برد گفت دست بزنم منم گرفتم دستم خیلی خوب بود گفت چرا خجالت میکشی گفت بزار یه جای درست گفت جمعه زنم خونه نیست میگم بیایی
من دو سه روز فقط ذهن رضا بود کیرش پنجشنبه صبح زنگ زد میتونی شب بیایی گفتم بهش مگه نگفتی خانمم گفت نه میره خونه خواهرش پردیس شنبه میاد گفت چه ساعتی گفت ۸ دیگه بیا این آدرس که فرستادم
منم مویی ندارم ولی همونقدر رفتم زدم خودم آماده کردم چرا دروغ از ۷ تو کوچه بکدم ولی نرفتم دیدم ۷:۳۰ اینا بود دیدم با امید رفتن تو خونه من خیلی بالا بودم پنج دقیقه بعدش زنگ زدم رفتم بالا تا منو دید خیلی چسبونتر پوشیده بودم گفت واقعا چیز خوبی هستی امید آماده کن بریم بالا گفت میزنی گفتم نه گفت پس بشین این فیلموببین امید آورده یه مرده دو تا پسرو میکرد
رفتن تو تراس بعد یه نیم ساعت اومدن امید رفت توالت به من گفت تو هم بعدش برو امیدم واقعا بات خوبی بود رفت با شورت فقط برگشت گفت نمیری حامد باشه رفتم فقط شلوارمو درآورم تیشرت شورتم تنم بود تا از توالت اومدم بیرون رضا داشت دیوونه میشد امید داشت براش ساک میزد من گیرشو دیدم یه جوری شدم نا خودآگاه رفتم سمتش وایساده بود امیدم نشسته بود میخورد براش شروع کرد بوسیدن من تیشرت از تنم در آورد امید شورتمو کشید پایین گفت آقا رضا تبریک میگم چه کونی داره رضا فضا بود کلا امید شروع کرد به لیس زدن من گفت قمبل کن داگی من کونتو لیس بزنم خودت کیر آقارضا بزار دهنت حالشو ببری من نمیدونم چرا ولی هرکاری میگفتن انجام میدادم کیره رضا کردم دهنم میخوردم بعد یه دو دقیقه امیدم اومد نشست یه ذره اون یه دره من یعنی واقعا کرونا اینا یادم رفته بود بعد گفت جفتتون قمبل کنید رفت کرم کاندوم این چیزا آورده بود منم با امید داشتم لب بازی میکردم شروع کرد با انگشت با کونم ور رفتن.
گفت آماده ای کرد دیگه منتظر ج من نشد فقط یادم جوری داد زدم امید بدبخت سریع یه متکی گذاشت دهنم گفت دیگه آقارضا باید حال کنه تو فقط درد بکش که میدونم باحاله بعدش دیگه نوبتی هی میکرد تو من میکرد تو کون امید گفت چه پوزی دوست داری گفتم ایستاده ولی درد داشتم گفتم میشه تمومش کنی گفت اختیار داری تا کامل شمارو نگاییم که نمیشه من وایسادم کونم دادم سمتش گفت امید بیا تو بکن من تورو بعد حامد خان آخرش خودم میکنم امیدم از خدا خواسته ءداشت تو کون من بدون کاندوم بعد دو سه دقیقه رضا کرد کونم بعد باز رو تخت خوابوند نگامو دادم هوا کرد لامصب آبش نمیومد آبه منم اومده بود و واقعا سختم شده بود دیگه کشید بیرون کاندوم انداخت دور
گفت بشینید کونیا گفت بخورید بیاد البته فقط حامد امیدم آبش نیومده بود من به حالت سگی کرد گفت اونجری بخور منم بزارم کونت آب امید بعد یه دو سه دقیقه تلمبه دیدم کونم داغ شد ولی کیر رضا سفت بود هیچ خبری نبود نمیدونم چی زده بودن یه پنج دقیقه بکوب زدم ازدستم کمگ میگرفتم دهنم خسته شد یه دفعه دیدم سرمو سفت گرفت آبشو ریخت تو دهنم رفتم رفتم توف کردم اومدم خیلی خوب میخواست شب بمونم گفتم رضا جان من راه نمیتونم برم دیگه گفت باشه عزیزم هر جور خودت میخواهی
اسنپ گرفتم واقعا درد داشتم رو کونم نمیتونستم بشینم ولی دست صبحش باز کیر رضا میخواستم
بعد از اون دوبار دیگه اونجوری سکس داشتیم قرار یه بارم یه زن بیاره سه تایی باهم مارو بکنه
رضا دوست دارم ❤❤❤
نوشته: حامد