داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

مامان تقسیم بر سه 64

خب پسرا حالا دیگه باید برین استراحت کنین . خستگی در کنین .. میلاد : مامان من هنوز خسته نشدم . من هنوزم دلم می خواد باهات باشم کنارت باشم . بازم اون جوری که دوست دارم باهات حال کنم یه دستی به کیرش زده گفتم عزیز دلم ببین این کیر حالا شل شده  .. خوبه دیگه دوباره منو کردی ولی اگه بخوای سه باره فرو کنی فعلا نمیره توی کوسم . -مامان میره میره . اگه یه خورده باهاش بازی کنی بازم سفت میشه . -ببین چی میگم وقتی مامان میگه استراحت یعنی استراحت .. -مامان راست میگه میلاد .. تازه معین هنوز نیومده . اون اگه بیاد معلوم نیست چه الم شنگه ای به پا میشه .. -بازم خوبه مبین جون که تو داداشتو خوب می شناسی . حالا دو تایی اگه سختتون نیست یه امشبو می تونین بیایین پیش من بخوابین .. هردو شون طوری ذوق زده شده بودند که  از خوشحالی نمی دونستن چیکار کنن . اولین کاری که کردیم سه تایی رفتیم دوش گرفتیم . پسرای خوب من دو تایی شون با یه مشت و مال حسابی تنمو داغ داغ کردند و پس از یک صابون مالی جانانه و ور رفتن با کسم دوباره تحریکم کردند خوابم گرفته بود . رفتیم توی اتاق خواب .  -بچه  ها خیلی دلم می خواد و هوس دارم ولی یادتون باشه در سکس مهم ترین عاملی که آدمو سر پا نگه می داره و می تونه از لحظه هاش لحظه های شیرینی بسازه اینه که آدم  خسته نباشه و خوابش نیاد من خوشم میاد لذت می برم از این که با من ور میرین ولی  از این که نمی تونم  باهاتون همکاری بکنم سختمه . میلاد : عیبی نداره مامان . قرار نیست شما کاری بکنی . من و داداش خودمون باهات ور میریم . -فقط بچه ها بهم فشار نیارین . خیلی نرم و با احساس  باهام حال کنین تازه اینجوری بهم کیف میده و راحت می خوابم . بی خیال چشامو بستم . فقط  چهار تا دستو روی کون و کمر و سینه هام حس می کردم و گاهی هم روی کسم . از بس خوشم میومد چند بار  نزدیک بود ازشون بخوام که منو بکنن ولی مگه فر دا رو از دستمون گرفته بودند . وقتی از خواب بیدار شدم دیدم دو تایی شون از دو طرف منو بغل زده و چه ناز گرفتن خوابیدن . در حالت خوابیده کیر میلاد کوچولو به نظر می رسید . ولی می دونستم که اگه چند بار دیگه ازش کار بکشم خیلی راحت می تونم اونو به اون اندازه ای که استعداد رشدشو داره برسونم . . با یه احساس لذت و آرامش زیر پوست تمام بدنم وسبکی خاصی که از حال کردن با دو تا کیر نصیبم شده بود شبو سپری کرده بودم . حالا من دلم می خواست که با اونا ور برم ولی دلم نمیومد خیلی خسته بودند . ولی با این حال یه دستمو گذاشتم رو سینه میلاد و یکی دیگه رو رو سینه مبین .. خیلی آروم نوازششون می کردم . دلم می خواست بیدار می شدند . دیدم هر دو تاشون خوابشون سنگینه دیگه ادامه ندادم ولی وقتی که چشامو بستم حس کردم لبای میلاد رو لبام قرار گرفتم و دهن مبین رفته رو کسم . دو تایی شون با یه هماهنگی خاصی چشاشونو باز کرده بودند و اعلام کرده بودند که ما بیداریم آماده پیکاریم . این میلاد هم خیلی دلش می خواست خودشو تو دلم جا کنه هر چی رو که تو فیلما دیده بود می خواست یه روزه رو من پیاده کنه و نشون بده که مرد شده و می تونه کاری کنه که مامانش متکی به اون باشه . شاید از اونجایی که مامانشون  باید عدالت بین سه نفررو رعایت می کرد اونا هم از یه زاویه دیگه قصد داشتند لیاقت خود شونو به مادرشون ثابت کنند و خودشونو توی دل من جا کنن . میلاد نوک زبونشو بین دوتا لبام مالید . داشت علامت می داد که لبامو بازشون کنم . زبونشو فرستاد داخل دهنم و با زبونم بازی کرد . چقدر از این کارش خوشم اومد وقتی که مبین هم با لیس زدن کسم مکمل این لذت بخشی اون می شد . تا می خواستم به مبین بگم که می تونه کیرشو بکنه توی کسم دیدم که حاج آقا خود کار شده کیرشو کرده توی کسم . ای بابا اینا اصلا نیاز به دستور گرفتن ندارن . ولی میلاد چرا لباشو از رو لبام ور داشته . همراه با گاییده شدن توسط مبین خیلی حال می داد که اونم همچنان در حال بوسیدنم باشه . حواسم بود به کسم ..-آههههههه مبین . چه شیطون با مزه ای هستی .. دیگه نتونستم حرف بزنم چون حس کردم که لبای میلاد که خیلی کلفت تر به نظر میاد رو لبام قرار گرفته ولی انگاری به هم چسبیده و یه سره شده باز نمی شد . ای بابا این که لب نبود . کیر بود .. خیلی خنده ام گرفته بود که میلاد با فرو کردن کیرش تو دهنم دیگه این اجازه رو هم بهم نداد که بخندم ولی از درون در حال خندیدن بودم . مهسا مهسا تو چت شده زندگیت شده کیر و کیری .. حالا دیگه تو دهنی می خندیدم -مامان چت شده . . با دست بهش اشاره می زدم که با این کیری که تو دهنمه چه جوری جوابتو بدم .. -مامان کیرمو از دهنت در آرم ;/; بااشاره دست بهش گفتم نه لازم نیست . ولی با این چند بار ارضاشدنش دیگه خیلی راحت کیرش توی دهنم مانور می داد . مبین هم که دیگه  از اون پایین مشغول بود …. ادامه دارد .. نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها