داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

شب تو ویلا

سلام
این خاطره ک واستون دارم مینویسم دقیقا جهار روز قبل کنکور تجربی اتفاق افتاد اول ی اطلاعاتی بدم که من نویسنده ی خوبی نیستم
خب من خیلی وقت بود که تو کف بهار بودم یعنی از دوسال پیش خونواده ی بهار اینا فامیل دورمون میشن یک سال تو کودکی هم همسایه بودیم ک کار نبود منو بهار نکنیم اونموقع دو سال پیش باهاش طرح رفاقت ریختم ولی اون بیرون نمیومد چند بارم باهاش سکس تلفنی کردم ولی حضوری خیلی عنق بود و به رو خودش نمی اورد فقط هم تو مهمونیای خونوادگی همو میدیدیم…اروم اروم از رفتاراش فهمیدم داره از عنقی در میاد ولی هنوزم خودشو یکم میگرفت…چون کنکور داشت چند ماهی باهاش در ارتباط نبودم و بهش اس نمیدادم تا فک نکنه خیلی تو کفشم(ک بودم!) چند روز پیش رفتیم چادگون ویلا بیشتر بخاطر بهار ک کنکور داشت عصر رسیدیم ویلا رو از طرف شهرداری ک بابام کارمندشه داده بودن عصر رسیدیم یکم بازی کردیم رقصیدیم و شام .بهار خیلی نگاه میکرد و زیادم باهام حرف میزد همه خسته رفتن خابیدن من خابم نمیبرد

ساعت 2 بود با داداش بهار ک اسمش بهادره اومدیم بیرونو ی نخ سیگار زدیمو اون خابش گرفت و رفت خابید منم خاستم برم بخابم گفتم ی اس بدم بهار اس دادم بیداری؟؟ داشتم میرفتم تو ک دیدم ج داد اره چطور؟ طبقه بالا مردا بودن پایین زنا گفتم خابت نمیاد؟؟؟گف ن گفتم منم همینطور بیرون نشستم دیدم دو دقه بعد اومد کفم برید خب اومد اول بار بیشتر مشاوره کنکوریش دادم بعد اومد نشست کنارم گفتم هههههییی یادش بخیر ماهم روزی دوس دختر پسر بودیما اولین باره کنار هم میشینیم میحرفیم گف جی اف داری؟ گفتم ن (دروغی!) گف چ جالب منم ندارم! گفتم ما از اولشم تفاهم داشتیم! بعد یکم لاس زدن دستشو گرفتمو گفتم اولین باره دس عشقمو میگیرم ممانعت نکرد و گف واقعن من عشقتم؟ گفتم اره عزیزم بعد جفتمون شروع کردیم ب لبای هم نگاه کنیم اروم رفتیم سمت لبای هم شروع کردیم لب دادن وای ک چ لبای خوش فرمی داره با ی دس دستشو فشار میدادم و اونم شروع کرد دستمو فشار بده اروم با اون دستم شروع کردم گردنشو نوازش کنمو برم پایین ذوق مرگ بودم کیرم داشت راس میشد دستمو بردم رو سینه هاش…وااااااااااااااااااای دیگه کیرم داشت میترکید صداهای ریزش ب گوشم میرسید…یکم سینه هاشو مالیدم و گفتم بهار اینجا ضایس رفتیم پشت ی ویلای دیگه گفتم باید زود بریم تا کسی بیدار نشده گف باشه…دگمه های مانتوشو باز کردم…سوتینش یکم واسش گشاد بود…از زیر همون سوتین سینه هاشو زدم بیرونو شروع کردم مکیدنشون…واااااااااای ک چه ناز بودن این سینه ها…سینه هاشو ک میخوردم دیوونه میشد بعد ذیگه طاقت نیوورد و شلوار و شرت منو کشید پایینو کیره سفته منو گرفت و شروع کرد خوردن منم ک تو اسمونا بودم وای فکر اینکه بهار داره کیرمو میخوره داشت ابمو می اورد گفتم بسه منم شلوارشو تا زانو کشیدم پایینو کسشو یکم لیسیدم…همینطور ک زبون میزدم صدای ناز حشریش دیوووونم میکرد… گفتم برگرد برگشت دستشو گذاشت رو دیوار کوتاهی ک اونجا بود قمبل کرد واسم…واااااااااااااااای ک چ خوش فرم بود… یکم تف زدم سر کیرمو اروم گذاشتمش رو سوراخ کونش سر کیرمو کردم تو ک دستمو گرفت و فشار داد ک فهمیدم درد داره بعد دبگه اروم اروم سر کیرمو عقب جلو کزدم تا جا باز کرد کونش بعد اروووووووم کیرمو فشار دادم تو کونش…ایندفه دیگه تاته ی اوووووووووم گفت ک دیگه وخشیم کزد… دیگه خودش میگفت تند تر بکن و کسشو میمالید من دستمو گذاشته بودم رو کون خوش فرمشو فشارش میدادمو هی تند تر عقب جلو میکردم دیگه داشت ابم میومد… بهار میگفت تروخدا بکن…اروم حرف میزدیم کسی صدامونو نشنوه… من ی اه طولانی کشیدمو سینه هاشو گرفتمو همه ابمو ریختم تو کونش… اونم میگف جونم عزیزم…در نیار… منم چند ثانیه نگه داشتمو بعد دراوردم… بعد دیگه لباسامونو پوشیدیمو ی لب ابدار ازش گرفتمو رفتیم تو ویلا… دیگه من هر روز شق درد دارم… تا دوباره کی بهارو گیرش بکشم

نوشته: mst

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها