سلام این داستانی نیست که بخوام باهاش حشریت کنم…
سال 90 بود که داییم شماره دوس دخترشو بهم داد تا مخشو بزنم که بتونه با این بهونه با دوس دخترش کات کنه
منم خیلی آدم زبون بازو بانمکیم (تیر ماهیم) زنگ زدمو رفتم رو مخش خلاصه مخو زدم
اونم با داییم کات شد چون رابطشون ب آخر رسیده بود
بعدش فریده خیلی بهم وابسته شده بود منم دبیرستانی بودم و بچه !
که منم بهش وابسته شدم
بعدش تازه فهمیدم فریده زن شوهرداره
البته جنده ای بود برا خودش
اینم بگم که اونا تو یه شهر دیگه بودن
تابستون شد ما رفتیم خونه مادر بزرگم
یادمه برای اولین بار دیدمش
اینم بگم که اون موقع من یه گوشی ویواز داشتم
هنوز وی چتو لاین نیومده بودش
من از اولش کامپیوتری بودم الانم برنامه نویسم
عکسای کیرمو براش آپلود میکردم لینکشو میفرستادم روش میزد و عکس کیرمو میدید و خیلی خوشش اومده بود
چون کیر تمیز و خوش فرم و سایز مناسبی دارم
ولی یادم نمیاد چرا هیچ وقت عکس خودمو براش ارسال نکردم !
الان سال 97 هستش
خلاصه ما تابستون رفتیم خونه مادربزرگم اونجا باهاش قرار گذاشتم خونه مادر بزرگم تو مسیرش بود بم ز زد که دارم از کوچتون رد میشم بیا ببینمت
اومدم دم در با شوهرش رد شد
و من اومدم خونه تو فکر بودم بدک نبودش ولی دیگه بهش ز نزدم اونم همینطور
بعد دو سه روز زنگ زد که خداحافظی کنه
اینجاش خیلی جالب بود
ی جوری حرف زد که مثلا آره تو منو دیدی ازم خوشت نیومده دیگه بهم زنگ نزدی
جالبش این بود که منم همین فکرو راجبش میکردم
جفتمون منتظر زنگ طرف مقابل بودیم
خلاصه فهمیدیم داستان چیه پشت تلفن کلی خندیدیم و قرار گذاشتیم
رفتیم یه جا کافی نت ، خلوت بود
یهو ازم لب گرفت ( من دهن زده کسیو نمیخوردم تا اون موقع هم لب نگرفته بودم، همین که اومد جلو منم جوگیر شدم همکاری کردم و کلیم خوشم اومد) حشری تر شدم بهش گفتم ساک میزنی درجا قبول کرد
از زیپ درش آوردم ساک خوبی زد آبمو خالی کردم تو دسمال و رفتیم
کیرمو که خورد حشری شد
ظهر خونه جاریشو ردیف کرد بهم زنگ زد که بیا منو بکن
منم زودی خودمو رسوندم اونجا همون بغل کردیم که خیلی بهم چسبید
بعدشم لخت شد داگی استایل شد
من کیرمو فرو میکردم تو خط کس کلوچه ایش داخل نمیرفت خخخخ که گفت سوراخش بالاتر نزدیک کونه خخخخ آبروم رفت خخخخ خلاصه کردم توش ولی بهم حال نداد
کسش خیلییییی خیس بود در حدی که آب کسش تا روی تخمام سرازیر شده بود اما کسش خیلی سرد بود !!
یه دور آبم اومد دوباره ادامه دادیم که وسطش بچش گریه کرد اینم رفتشو جاریشم هی میگفت که بگو بره
منم اومدمو بعد شیش ماه کات شدیم و تمام.
نوشته: علی