داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دانلود فیلترشکن oblivion برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
داتلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

دانلود فیلترشکن MAHSANG برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
دانلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

سکس در حالت قهر

اسم من امیر .بدنی دارم کاملا سفید.خیلی سفیدم.تنم مانکنی کون خوبی هم دارم.یه روز یکی از دوستام که کیری سیاه داشت بهش درکونی زدم.بعد اونم بهم زد.باهم تو این جور چیزا کل کل میکردیم.تا اینکه یه شب عروسیه همسایمون شد اونم اومده بود . وقتی یدونه بهش زدم لج کرد و بهم گفت جرعت داری بیا دنبالم.پشت خونه همسایمون گرفتم و رو شلواری میمالید .بعدم کیرش رو نشون داد.خواستیم انجام بدیم که یه نفر اومد.نشد…گذشت ،تا اینکه با هم سر همین چیزا دعوا وقهر کردیم.یه روز توی استخر دیدمش اونم منو دید حشری شده بودم،رفتم خونه، که از قضا خونه مون خالی بود.پیامش دادم که اگه خایه داری بیا خونه ما.ده دقیقه نبود که اومد.اول ترسیدم.بعد که اومد تو کفشاش رو کند بهم با حالتی جسورانه گفت پامو ببوس بلیس.منم از خدا نخواسته یهو همین کارو کردم.بعد داشت رو شلواری میمالید و انگشت رو روی سولاخم میکشد منم کیرش رو گرفته بودم.خواست شلوارمو بکشه پایین نداشتم و من شلوار اونو کشیدم پایین عجب کیری تقریباً سیاه کلفت انگار مال پیرمرد ۶۰ساله بود.نه بچه ۱۵ساله.گفت بخور منم تا تونستم خوردم .همه چیو خوردم تا ته کرد توی حلقم .بعد لختم کرد به زور.منم خوشحال شدم.هفتیم کرد.یه دونه مو هم نداشتم چون قبلش با پودر زده بودم.اول هرکار میکرد نمیشد نمی‌رفت تو سولاخم به من گفت وازلین یا کرم نداری.منم جوابشو ندادم.رفت از تو آشپزخونه ریکا آورد و زد دوسه بار آروم زد بعد دیگه تلمبه.داشتم میمردم از سوز و درد.بعد پنج دقیقه فرار کردم از زیر دستاش.ابش مگه میومد.گرفتم از پشت و خوابید روم و شروع کرد خیلی کیف داد اگر چه درد میومد می زد تو سولاخم.بعد گفت ساک بزن.کیرشو پاک کردم و شروع کردم.دو دقیقه لیس زدم که خوابید و گفت بشین روش تلمبه بزن.خیلی درد داشت اما حشرم دردو احساس نمی‌کرد دیگه خسته شدم و ولش کردم اومد باز خوابید روم.دوتا تلمبه زد و آبشو ریخت رو کونم .ومنم با انگشت خوردم مزش عالی بود…
حالا هم هر هفته میاد و می‌کنه بعضی وقتها هم دو نفر رو میاره و پارم میکنن.

نوشته: امیر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها