داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

راز نگاه 96

شوخي  می کنی ;/; -نه خیلی هم جدی میگم . -اذيتم نکن . تو يهو چت شد ;/; باورم نمیشه . مثل این که من  تو زیاده روی کردیم . اصلا حالت درست نیست . بهتره هر چه زودتر بر گردیم تهرون . -کوروش من باهات شوخی ندارم . من به درد تو نمی خورم . -یکی دو دقیقه ای در سکوت منو نگاه کرد و هر لحظه منتظر بود که من بگم دارم شوخی می کنم ولي من عین خیالم نبود . -پس تو از اولش نقشه داشتی . می خواستی به خواسته خودت برسی . نتونستی اینو از اول بگی چون میدونستی من آدمی نیستم  که به این سادگی تن  به هر کاری بدم . خیلي خودمو پست کردم . پس واسه چی خودتو مثل عاشقا نشون دادی ;/; واسه چی منو تا به این حد از عشق و دوستی کشوندی ;/; خیلی پستی … از حرفاش خیلی عصبی شده بودم . به  اشتباه انتظار داشتم  که درکم کنه ولی  مگه  می تونستم . این یک  توقع بیجا بود . اون همش می گفت گذشته  تو برام مسئله  اي  نیست ولی این من بودم  که از عمق  فاجعه  خبر داشتم . نمی تونستم زندگی و پاکی اونو تباه کنم ولي این حرفايی که به من زد بهم بر خورد عشق من به عشق من توهین کرده بود با عصبانيت وآخرین توان سیلی محکمی به صورتش زدم . برق گرفتتش انتظار این یکی رو دیگه نداشت . بازم یکی دو دقیقه سکوت بین ما حکمفرما بود -خوب شناختمت ديگه نمی تونی منو گول یزنی . هرچی دوست داری و دلت می خواد منو بزن من دست رو تو بلند نمی کنم . توی بیمارستان هم یه یواش بهت دست زدم قصد انداختنت رو نداشتم تو خودتو خیلی شل کرده بودي . من به خاطر تو گناه کردم . فرشته تو  در حقم خيلی لطف کردی . یه روزی همه پولاتو بهت پس میدم اینو مطمئن باش ولی اینو میدونی که آب اگه یه جا بمونه گند میاد تو از یک مرداب گنديده  هم گندیده تري (اینو راست می گفت هر چند از روی حرص می گفت )به خاطر همه کارایی که واسه من و عاطفه کردی ازت ممنونم نمی تونم بدتو بخوام هرگز انتقام جو نبوده و نخواهم بود ولی نفرینت  می کنم  به همون  عذابی  که  منو دچارش کردی دچار بشي . یه روزی  عاشق کسی  بشي  که همون بلایی  رو که تو سرم آوردی اون سرت  بیاره .من  از بچگی بدشانس بودم . از زنم شانس نیاوردم . پدرمو از دست دادم . در مورد عاطفه اون همه عذاب  کشیدم و حالاتو .. مگه یه آدم چقدر تحمل داره ;/; .من تا کی مي تونم  همه اینارو تحمل کنم ;/; گناه من چیه ;/; خوش تیپم ;/; ساده ام ;/;نميخوام کسی رو بازی بدم ;/; اهل نارو زدن و خیانت  نیستم ;/; چون نمیخوام با احساسات  کسی  بازی کنم همه باید با احساسات من بازی کنن ;/; تو  بهانه میاری و میگی که لياقت منو نداری . هر چی که بودی بدتر از زلیخا که نبودی ;/; من که قبولت کرده بودم . روزگار سیلی های بدتر و سخت تر از این خيلی بهم زده تو هم منو بزن . من عادت دارم . از شرکتت از فروشگاهت میرم بیرون دیگه نمیخوام ریختتو ببینم دیگه نمیخوام مدیون تو باشم . نمیدونم از کجا شنيدم و کجا خوندم شایدم تو واسم نوشته باشی دیگه مخم کار نمی کنه .. مي تونی  دوستم نداشته باشی می تونی مجبور به رفتنم کنی می تونی بگی که دوستم نداري می تونی که عاشقم نباشی . می تونی وادارم کنی که واست اشک بریزم و به بدبختی خودم گریه کنم ولی نمی تونی مجبورم کنی که عاشقت نباشم که دوستت نداشته باشم که به ياد تو سرمو به بالين نذارم . نمی تونی مجبورم کنی که جزتو کس دیگه ای رو تو قلبم جابدم … لباساشو پوشيد و در حالیکه سرشو پایین انداخته بود و به بدن لخت من نگاه هم نمی کرد گفت به خاطر همه چیز ازت ممنون برات آرزوی خوشبختی می کنم و همون دعایی که امیدوارم یه روزی مثل من عاشق بشي … ميخواستم فریاد بزنم کوروش من فقط تو رو دو ست دارم . به خاطر تو و عشق به توست به خاطر روح پاک تو ست که من دوست ندارم آدم بی لياقتی که خیلي ها از تنش استفاده کردن نصیب تو بشه .. ولی نمی تونستم این حرفا رو بهش بزنم حس می کردم او ضاع رو بدتر کردم . هم ناراحتش کردم هم خودمم عذاب دادم . راستی این ایثار گری به این همه خرابکاری می ار زید ; /;  کف دست راستم  هنوز از سیلی که بر صورت کوروش نواخته بی حس بود و گز گز می کرد -کوروش یه دقیقه وایسا  بذار منم دو تا جمله بگم نرو به خاطر خدا نرو دوستت دارم ببین من شوخی نمی کنم کف همون دستی رو که بهت سیلی زدم میذارم رو میله های این بخاری تا بسوزه وهمین کارو هم انجام دادم . حق من هم همين بود که بسوزم . ناگهان کوروش با یک پرش فقط با يک پرش  که فکر کنم می تونست رکورد جهان را هم شکسته باشه خودشو به من رسوند دست منو از روي بخاری گرفت و هردو ی ما به زمین پرت شدیم -دیوونه  دیوونه .. دیوونه اگه دوستم داری پس چرا راضی ميشی هردو تامونو این قدر عذاب بدي ;/; یه دفعه گرمی نفسهای همو احساس مي کردیم . اون روز فهمیدیم که به هیچ وجه نمی تونیم دور از هم زندگی کنیم . یه چیزی رو میدوني فرشته نگات يه چیزی می گفت و زبونت یه چیز دیگه -اگه راست می گی پس چرا اون حرفا رو به من زدی و تا این  حد ازم ناراحت شدی ;/;-آخه من انتظارشو نداشتم این بر خوردو باهام داشته باشی و حرف دل و زبونت یکی نباشه ما تحمل جدايی از همو نداریم برای کوروش تو ضیح مختصری دادم که چرا اون حرفا رو بهش زدم … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها