داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

داف پولی

سلام من علی 17 سالمه و تك فرزندم میخوام خاطره اولین سكسم رو تعریف كنم امیدوارم خوشتون بیاد خوشتونم نیومد به تخمم ^^
طبق معمول داشتیم از باشگاه برمیگشتیم با رفیقم مهران ، گفت یه داف پولی سراغ دارم خیلی خوبه كس تنگ مكان دار خوشكل جوان حرف نداره خلاصه ، گفتم چقدر میگیره انقدری كه تو ازش تعریف كردی لابد دویست تومن میگیره واسه دوتا سوراخ گفت دویست تومن بود که هرشب اونجا بودم گفتم چقدر میگیره مگه؟ – هیچی بابا 600 تومن ناقابل فراموشش کن پسر ، کیرم دهنت مهران برا تیغ زدن خوبی پسر -گوشیشو دراورد چندتا عكس ازش نشونم داد وای خدای من چقدر خوشكل و ناز بود این خانوم واقعا كس تشریف داشت ولی خب نمیارزه هرطور حساب كنی رفتم خونه یه دوش گرفتم رفتم تو تختم همش داشتم به عكس كس كون اون دختره فكر میكردم خلاصه هرجوری بود خودمو كنترل كردم كه دستم نره تو شورتم صبحشم رفتم سر كلاس برگشتم خونه تا شب با خودم كلنجار رفتم كه چیكار كنم بلاخره 600 تومن پول كمی نیست تو دوساعت بگا بدی دلمو زدم به دریا پولامو جمع جور كرفتم یه مقدار هم از پدرم گرفتم زنگ زدم به مهران قضیه رو بهش گفتم حقیقت خیلی تو كف بودم یكسال میشد كه كفدستی هم نرفته بودم بخاطر باشگاه باید یه مسائلیو رعایل میكردم بلاخره – مهران گفت كه شمارتو میدم بهش اسمش نیلوفر بود هروقت كیرش سیخ بشه بهت زنگ میزنه جنده خانوم مشكل مالی كه نداشت هیچ وعضشم توپ بود بخاطر نیاز جنسیش اینكارو میكرد اونم نه با هر كسی یه مدت پیش شوهرش خیانت كرده اینم زده تو كونش درش كرده تا الان سه چهار بار با مهران رابطه داشته مهران خیلی بچه خوشتیپ و تمیزیه بخاطر همینم هست مهرانو انتخواب كرده از اون روز حدود بیست روز میگذشت كه من امیدمو از دست داده بودم یجورایی سكس كردن با اون خانوم برام مثل آرزو شده بود بلاخره بعد دوسه هفته چشم انتظاری زنگ زد / الو سلام آقا علی – جانم بفرمایید شما؟ / نیلوفرم مثل اینكه میخواستین منو ببینید – ممممم بله خوب هستین نیلوفر جان منتظر تماستون بودم / اگه میخوای امشبت میتونیم همدیگرو ببینیم من وقتم آزاده – اممم البته با کمال میل خوشحال میشم قرارمون کجا باشه؟ ایمیل میزنم برات پس فعلا خدافظ – قربونتون خدافظ .** _ _.

رفتم یه دوش دبش گرفتم موها و پشمارم اصلاح كردمو لباس جدیدامو پوشیدم یه ادكلن تلخ هم زدمو یه نامه گزاشتم رو یاخچال كه میرم خونه مهران واسه تمرینات باشگاه ، نیلو آدرسو واسم فرستاد خونش تو بهترین جای شهر بود زنگ خونشونو زدم ساعت هشت و نیم غروب بود هنوز قلبم داشت از جاش كنده میشد استرس داشتم یه حال خوب نیلو اومد درو باز كرد باهم دست دادیم و منو برد تو پذیرایی نشستیم یكم گپ زدیم گفت قهوه میخوری یا آبمیوه چس كلاس گذاشتم گفتم یه لیوان آب برام بیار كلی میوه و خوراكی هم برام آورد بنده خدا مثل مادر بزرگا میموند این اخلاقش . رفتیم بیرون باماشینش قرار شد شام هم از بیرون بخوریم مهمون اون خیلی دلم براش میسوخت خیلی تنها بود زن مهربون و گنده دلی بود ، پژو 206 داشت در یه داروخونه زد رو ترمز با حالت خجالت گفت زود انزالی داری بهش گفتم كه بار اولمه هم ناراحت شد حرفه نیستم هم اینكه گفت یه حالی بهت بدم تا آخر عمرت یادت بمونه علی كوچولو ( دقیقا همینو گفت:) ) دوتا اسپری و چند مدل كاندوم و ژل نمیدونم چی گرفت و اومد افتادیم راه رفتیم یه رستوران خیلی باكلاس و دوتا پیتزا سفارش دادیم خوردیم و رفتیم به سمت خونشون گفت كه لباساتو در بیار بریم حموم بهش گفتم كه قبل از اینكه بیام اینجا حموم رفتم گفت خب دوباره میریم بدم نمیومد ولی دوست داشتم زودتر شروع كنم رفتم حموم جفتمون لخت مادرزاد زیر دوش منو این بچه دوساله داشت لیف میكشید شاید باورتون اما انقدر لیف و كیسه ام كشید كبود كبود شده بودم باور نكردنی بود واقعا از ی لحاظ هم بهش حق میدادم چون زن وسواسی بود اومدیم بیرون خودمونو خشك كردم همونجوری رفت یه شیشه شراب و تنقلات آورد خوردیمو یكم گپ زدیم در مورد سكس ازم پرسید چه مدلی دوس دارم مدل هایی كه خودش دوست داشت رو گفت بهم گفت كیرتو بشور با آب صابون بخاطر اسپری كه زده بود برا خانوما نباید به اون آغشته بشه بیا تا شروع كنیم انگاری دنیارو بهم داده بودن رفتم شستمش برگشتم نیلو اونجا نبود رفتم اتاقش دیدم داره آرایش میكنه رو تخت دراز كشیدم یه چرت ده دقیقه ای زدم تو مستی آی چه حالی داد بلند شدم دیدم كنارم خوابیده زل زده تو چشمام یه لبخند و ی چشمك بهش زدم با اشاره بهم گفت كه درست بشینم لباشو گذاشت رو لبام آخ یه حس خیلی خوبی داشتم قابل توصیف نیست بیست دقیقه ای لب بازی كردیم بهش گفتم كه اون مث من دراز بكشه یكم یا سینه هاش ور رفتم و لیسشون زدم و ماساژشون دادم ، اندامش خیلی زیبا بود كمر باریك باسن پهن سینه هاش كوچیك بود ولی سفتو گردالی ، بگذریم یكم زبون زدم به كسش حالم بد شد بو و مزه بدی هم نداشت ولی حال نمیكردم اینكارو بكنم به زور خودمو راضی كردم كه چند دقیقه ای اینكارو براش انجام بدم چون خیلی داشت حال میكرد سرمو به طرف كسش فشار میداد منم مجبور بودم بخورم براش به ساك بعدش فكر میكردم كه قراره برام بزنه نیلو گفت بسه علی جان بشین نوبت منه با این حرفش سالار سیخ سیخ اول چندتا زبون زد سرش بعد همشو كرد تو دهنش و میمكیدش و پایین بالا میكرد تمام جونم داشت از كیرم میزد بیرون یه حال توصیف نشدنی صدام از فرط لذت میلرزید نیلو زل زده بود تو چشمام منتظر این بود كه بگم تمومش كنه احساس میكردم اونم بدش از این كار میومد دیگه داشتم ارضا میشدم كه بهش گفتم اونم پاشد آروم نشست رو كیرم و بالا پایین میكرد بهش گفتم سرشو بیاره جلو یكم لب ازش گرفتم و بهش گفتم داره آبم میاد بلند شد از روم منو برد دستشویی كیزمو آب سرد شست اسپری زد رو تخمام و كیرم و بعد چند دقیقه شستش ، اینبار بهش گفتم به حالت داگی قرار بگیره از كیرمو گذاشتم در كسش آروم آروم هل دادم رفت تو بعد یه ربع نیلوفر ارضا شد منم هم زمان آبم اومد ریختمش تو كاندوم دونفری رفتیم حموم یه دوش دبش گرفتیم اومدیم بیرون تو بقل هم دیگه خوابیدیم تا صبح نیلو با بوسه بلندم كرد و رفتیم صبحونه خوردیم ی بار دیگه كردمشو رفتیم بیرون نهار خوردیمو تا غروب هم رفتیم بیرون یدونه ساعت برام كادو خرید اون شیشصد تومنیم كه بهش دادم ازم نگرفت قرار شد هر وقت دلش خواست بهم زنگه بزنه اما الان سه ماهه زنگ نزده بنظرتون خودم زنگ بزنم باشی

نوشته: علی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها