داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

خارتو , گل دیگران 166

میلاد با خودش فکر می کرد اگه اشتباه کرده باشه چی میشه ; ! موردی هم نداره می تونه همین مسیر رو بر گرده .. یا این که به اونا بپیونده . چه حالی می داد اگه می دید که اونا در حال سکس باشن !.. ولی اگه نخوان با اون کنار بیان ..  می دونم چیکار کنم .. سر و صدایی به گوش نمی رسید .. کم کم داشت نا امید می شد .. من باید هر طوری شده سر از کارشون در بیارم . ممکنه کجا رفته باشن ; یعنی معین و مهران دست منو خوندن ; نههههه … امکان نداره . اخه این جا جای دیگه ای نداره که اونا این قدر راحت بتونن با هم باشند .
 در همین حال سر و صدایی به گوشش رسید . همون جوری که دوست داشت و حدس می زد . با این که عمل سکس براش تازگی نداشت ولی از این که می خواد با دو زن متاهل حال کنه و تنوعی واسش داشته باشه لذت می برد . کون گنده  ماندانا و چهره سفید و براق و اندام موزون ویدا اونو وسوسه اش کرده بود ..  رفقا فکر کردین که من از دواج کردم دیگه بلد نیستم که خوب بخورم ; اتفاقا من تازه مزه حال کردن  رو حس کردم . .. حالا می تونم خیلی راحت تر حال کنم و حال بدم و می دونم که با  یک زن چه رفتاری داشته باشم که اون به خوبی حال کنه و شیفته من شه .. جوووووووون … نمی تونست خودشو به فضایی برسونه که اونا داشتند حال می کردند . چون همه جا تاریک بود . معین و ماندانا داشتن با هم حال می کردند و مهران و ویدا هم توی بغل هم بودن . درست مثل شروع سکس و حال کردن در بعد از ظهر ..
 میلاد مونده بود که چیکار کنه . آیا موقعیت مناسبیه که بخواد خودشو دعوت کنه ; یا این که اونا نا راحت میشن . بذار ناراحت شن . چرا اون بترسه . اونا هستند که باید وحشت  کنن . اگه نخوان با هاش کنار بیان اونم اونا رو تهدید می کنه به این که لو شون میده .  این دوره زمونه حق گرفتنیه ..  کسی حقت رو به تو نمیده . تو باید سهم خودت رو به هر شکلی که هست بگیری .
 میلاد با این که به اندازه کافی با زنش لیدا که جوون تر از اون دو زن بود سکس کرده بود با این حال شلوارشو کشید پایین و با کیرش ور می رفت .. یه حس تازه ای درش بیدار شده بود . اون هنوز زنشو به خونه بخت نبرده به این می اندیشید که باید به زندگیش رنگ و شکل و تنوع دیگه ای بده . و در اون لحظات فقط به خودش فکر می کرد . این که اگه از زندگی خودش لذت ببره  برای لیدا هم می تونه همسر مناسب تری باشه و کاری کنه که اونم حال کنه …
ماندانا : چه  هوای دلپذیریه !..
 ویدا : اوووووووخخخخخخ مهران .. بزن .. بزن محکم تر .  اصلا فکر نمی کنم که بعد از ظهر با هم بوده باشیم . شب یه جور حال میده و روز هم یه حال دیگه ..  
میلاد  شگفت زده شده بود . اونا بعد از ظهر چه جوری با هم بودن ; در حضور اون سه تا زن .. هر چی به مغزش فشار آورد چیزی دستگیرش نشد .  به من چه که بعد از ظهر چه جوری با هم بودند من باید حالا رو در یابم که با هم هستند و می تونن به من هم حال بدن . باید از اونا لذت ببرم .هر طوری که شده باید هر دو تا شونو بکنم .باید نشونشون بدم که کیر میلاد حرف نداره و درو می کنه ..
 معین : اوووووههههه .مانی جون .. همون کون قلمبه رو داری ..
ماندانا : مگه قرار بود از بعد از ظهر تا حالا آب بره ; ..
 میلاد تصمیمشو گرفت . باید خودشو نشون می داد . اگه می خواست حال کنه باید همین حالا این کار رو انجام می داد .  
معین : نه خب .. ولی خوشم میاد می بینم که  کونت هنوز داغ داغه ..
 ماندانا : از کیرت که داغ تر نیست که داره آتیشم میده ..  
مهران : ویدا جون هنوزم لرزش کونت رو حس می کنم . ..
میلاد : منم دوست دارم لرزش کونشو حس کنم . شما خانوما نونتون داغه .. یه کباب داغ هم خیلی می چسبه بره لای نونتون … ..
به محض شنیدن صدا .. چهار تایی شون به هم ریختند … با این که معین و مهران پس از چند ثانیه متوجه شدن که اون صدای میلاد بوده ولی خودشونو جمع و جور کرده و در اون تاریکی به دنبال شورت و شلوارشون می گشتند . زنا جیغ می کشیدن … میلاد رفت وسطشون و گفت
 -چه خبره ! اگه یه وقتی مهمون بیاد خونه تون همین رفتار رو با هاش دارین ;  
معین  که هنوز خودشو پیدا نکرده بود با ترس و لرز گفت
 – پسر تنهایی یا کسی هم با توست ;
-نه زن منم پشت سر منه و دیده که شلوارمو پایین کشیدم و می خوام کیر مو بکنم توی کس و کون این دو تا خانوم خوشگل …
ویدا و ماندانا به شدت ترسیده بودند ..
 مهران : میلاد دست بر دار .. تو زن داری ..
میلاد : درسته من زن دارم . ولی این دو تا خانوم هم شوهر دارند … ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها