داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

خارتو , گل دیگران 158

ماندانا و معین هم به دیدن نهایت کار مهران و ویدا به هیجان اومده بودند و اونا هم تهییج شده بودن که زود تر کارشونو تموم کنن . معین ول کن با سن ماندانا نبود .  ولی یه نیم نگاهی به ویدا هم داشت . کمی هم دیرشون شده بود با این حال دوست داشت که به سراغ ویدا بره و تا با اون طرف نشده این جا رو ولش نکنن . مهران  که کیرشو از توی کس ویدا بیرون کشید  اونم دهنشو فوری گذاشت روی سر کیر مهران و ساک زدنو شروع کرد . نوک زبونشو روی کیر می کشید ..
 -آخخخخخخخخ نهههههههه نهههههههههه …  منو دوباره هیجانی نکن …. ..
معین هم حس می کرد که باید بجنبه و زود تر خودشو به بدن براق ویدا برسونه … با ضربات سریع کیرش کون ماندانا رو به لرزه در آورده بود ..
مهران : دیرمون نشه ..
 معین : به فکر این چیزا نباش . اونا خودشون رفتن . اصلا دیگه کسی به ما و سمت ما نگاه نمی کنه . .. بذار دیرمون شه … وقتی که برسیم همه چی حله و کسی دیگه به این فکر نمی کنه برای هر چیزی میشه یه بهونه ای آورد .
 ماندانا : حالا بچسب به این . فقط این بهونه تو باشه .. فقط این خواسته تو باشه . نیاز من همینه …
 -شما پسرا یکی از یکی آتیشی ترین …
ماندانا حالا خودشو به سمتی بر گردوند که بتونه کیر مهرانو ببینه . اون عاشق تنوع بود . شاید بیشتر از خود سکس به اون حالتی اهمیت می داد که در بر دارنده هیجانی باشه . حالت انتظاری که اونو به لحظه های شروع برای رسیدن به اوج دیگه ای برسونه . کیر مهران از دهن ویدا بیرون اومده بود . دور و بر کون ماندانا کاملا خیس شده بود … مهران دوست داشت بره و اون کونو لیس بزنه ولی از این بیم داشت که معین به اون بگه که آرومش بذاره …
 ماندانا : همین جور پیش بری تا دو دقیقه دیگه کاملا ریلکس میشم …
 معین هم سرعتشو زیاد کرد و سعی داشت در حالتی که کیرش رو به طرف عقب می کشه فشار کیر روی کس و چرخش اونو زیاد ترش کنه . یه لحظه ماندانا جیغی کشید و آروم شد و معین متوجه شد که تونسته اونو ار گاسمش کنه .  مهران  می خواست ببینه کار اونا به کجا می کشه تا زود تر خودشو برسونه به اونا . ویدا هم محو صحنه شده بود . معین همچنان کیرشو می فرستاد تا ته کس ماندانا و برش می گردوند و به آرومی کون رو هم به دو سمت بازش می کرد تا به دیدن جفت سوراخای کون لذت ببره .  حالا این معین بود  که صداشو بالا برده بود و طوری فریاد می کشید که انگار این جا بیا بونه ..
مهران : پسر یواش تر چه خبرته !  یهو دیدی از جاده صدا ی ما رو شنیدن و اومدن سمت ما ..
ویدا : چی داری میگی ماشینا که همه در رفت و آمدن …  
معین وقتی کیرشو کشید بیرون آبش به سرعت از کس ماندانا  به سمت عقب برگشت کرد … ماندانا دستشو گذاشته بود رو لبه های کسش و آب معینو که در حال پس ریزی بود  رو انگشتاش جمع کرده و اونو به دهنش برد و چه جورم انگشتاشو میک می زد  معین : اووووووهههههه نههههههه داری چیکار می کنی … بدت نمیاد ; این بهداشتی نیست …
  ماندانا : اوووووخخخخخخ عشقم … یه سری کارایی که به وقت سکس انجام میشه خود جوش و اتوماته … یهو دیدی همه چی جوش اومده … لذت می برم کیف می کنم .. خوشم میاد .. میره توی معده ام یه جورایی هضم میشه آخیش کیف کردم .. چه حالی میده …. از وجودم میاد بیرون و بازم میره توی وجودم … اصلا وقت سکس خود به خود خیلی از میکربها می میرن .
  ویدا هم خودشو رسوند به اونا و گفت  خسته نباشی زن داداش …
  و از همون سمت در حالی که دستاشو گذاشته بود روی کون ماندانا و اونا رو به دو سو بازشون کرد زبونشو کشید روی کس زن داداشش و لیس زدنو شروع کرد و بقیه آب رو خورد …
 مهران اومد سمت ماندانا . حالا معین و مهران قصد داشتند که دو تایی شون با ماندانا حال کنن .
 مهران :  ماندانا  جون خسته ای ;
ماندانا :  تا باشه از این خستگی ها از این  کارا . من هیچوقت برای لذت بردن و خوشی کردن خسته نیستم .
مهران و معین دو تایی شون رفتن سراغ ماندانا . ماندانا کمرش کمی خسته شده بود . چون مدام به یک حالت بود . اما به خاطر این که پسرا ناراحت نشن چیزی بر زبون نیاورد …
 معین هم دوباره طبع حرف زدن و مخ به کار گیریش گل کرده بود . هر چند زنا هم حالیشون بود که ریشه این بحث ها چی می تونه باشه ..
 معین : پس این مدل زندگی می تونه آرام کننده باشه ..
ماندانا : البته اگه اصولی باشه ….. ادامه دارد …. نویسنده …… ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها