داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

تو اوج مستی..

تعریف میکرد از شب خاص زندگیش که یه بار از پارتی اومده بودیم. سگ مست. از کون آورده بودیم تصادف نکردیم. گندمم هنگ اور. تازه از فازش اومده بود بیرون.
رو لباس شب مشکیش یه مانتو کشیده بود و دکمه هاشم نبست. شالشو سر کرد گف بریم. ساعتو دیدم دو نیم بود. ماشینو پارک کردم.
سوار آسانسور شدیم دیدم ازون نگاه “کیر میخواما” تو چشاش بود.
تکیه داده بود به آینه. شالش رو شونش بود. داشت لب پایینشو گاز میگرفت.
خندم گرفته بود از قیافش. اینقد کیوت بود میخواستی بچلونیش بگیریش زیر بوس بارون.
گفتم امشب تا صب بیداریم؟
خندید. موقع پیاده شدن دستشو کشید به کیرم و یه چشمک زد.
بلد بود چطوری ترن آنم کنه.
یادم نمیاد بعدش چطور گذشت. فقط یادمه پاهاشو دور کمرم حلقه کرده بود.
دستاشو اهرم تنش کرده بود که ببینه چه هیولایی میاد و میره.
داغیشو حس میکرد. انگار فیت هم آفریده شدن. همیشه یه سری حرفا هست که با کلمه نمیشه بیانشون کرد.
تو نگاه منتقل میشن. یه سری احساسات هم هستن که فقط تو سکس اونم فقط یه لحظه منتقل میشن.
اونجایی که دندوناشو بهم فشار میداد موهاش ژولیده تو صورتش بود و لباشو غنچه کرده بود، داشتم به این فکر میکردم چقد خوش شانس بودم که زیبا ترین معماری کائنات تشنه ی رفت و برگشت کیرمه.
نتونستم دووم بیارم. دستامو از زیر بغلاش رد کردم تا پشت سرش. بلندش کردم خوابیدیم رو تخت. بوسیدمش بوسیدمش بوسیدمش.
گونه هاش گل انداخته بود. ریتم و تند تر کردیم. حالا ورق برگشته بود. سینه هاش از لای مشتم میزدن بیرون. صدامون خونه رو برداشته بود. دستمو گذاشتم رو گردنش. محکم تر تلمبه میزدم. صورتش قرمز شده بود. دوتا دستاش دستامو گرفته بود. چشماشو بسته بود.
مثه غزال لطیفی بود به دندون گرگ گرسنه. تو اوج سکس این غریزه و حیوون آدماست که نقش بازی میکنه.
تو‌ همون حال با اون یکی دستم زدم تو صورتش. لباشو خیس کردم. فورا با زبونش بقیه آب دهنمو جم کرد.
با حال تلمبه زدنم ازش پرسیدم تشنته؟
چشماشو بسته بود سرشو تکون داد.
دهنمو نزدیک گوشش کردم گفتم دوست داشتی الان وسط پارتی بودیم همه میدیدن چطوری دارم جرت میدم؟
سرشو تند تند تکون داد و تایید کرد.
گفتم خیلی لذت داره مثه جنده پولیای سر میرداماد داری بهم کص میدی؟
سرشو تند تند تکون داد.
گفتم دوس داشتی همه تو مهمونی به هیکل محشرت حسودی کنن که زیرم بالا پایین میره؟ سرشو تند تند تکون داد. به زور حرف میزد. گف داغی کیرتو حس میکنم. بیشتر میخوامش.
تو حال خودم بودمو نفهمیدم کی تموم شد و سر از حموم دراوردم. فقط وقتی زیر دوش بودم. از پشت بغلم کرد. دستشو گذاشت رو شونه هام. کتفم رو بوسید.
سرش رو گذاشت بین شونه هام. عمیقا احساس خوشبختی میکردم از وجودش.
گفتم یه شبایی خیلی اتفاقی شب خاص زندگیت میشه.
گفت همینطوره.

نوشته: دختر_شِرمغز

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها