داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

تولدی دوباره 49

آخیش دلم خنک شد .  حالا یه چیزی هم دستی بده شدیم . -دلت اومد این جوری گوشمو بکشی ;/; -اوخ که چقدر مثل دختر بچه ها واسم ناز می کنی . اون رگ هدیه ایت دیگه داره میاد جلو . من به تو چی بگم هانی . چی بگم که بتونه یه خورده از اون اذیتی که منو کردی روجبران کنه .. این بار سرمو به طرف خودش کشوند و گفت نمی دونی چقدر از ت طلب دارم -همه رو می خوای یه جا بگیری ;/; -اگه وصول نکنم بدهیت سنگین میشه -سمانه منم طلب دارم .. -تو یکی دیگه پیش من از طلب صحبت نکن . باورم نمی شد . یه آدم اگه یه روزی خودشو بد بخت ترین آدم دنیا بدونه وقتی  که اون رنجهای عامل بدبختیش تموم شن یهو خودشو خوشبخت ترین آدم روی زمین می دونه . منم همچین حسی رو داشتم . من و عزیز دلم اصلا معلوم نبود چی داریم به هم می گیم . از آینده از گذشته از حال از دیروز و امروز حرف می زدیم . یه ساعتی گذشت -راستی سمانه می تونی بگی در مورد چی حرف زدیم ;/; -ببینم هانی تو اصلا یادته این سی چهل ساعتی که توی مطب اومدی و داشتی واسم روضه می خوندی یه ساعتشو دوباره بخونی ;/; -ببینم چطور حالا یادت اومده ;/; -راستش همون موقع هم یادم بود . از بس حرفای تکراری می زدی . ولی راستش چون دوست داشتم بازم بیای بری واسه همین خوشحال می شدم که بیای . -پس تو هم دوستم داشتی -نه دوستت که نداشتم ازت خوشم میومد .. از صورتش یه گاز کوچولو بر داشتم -ببینم اگه لکش انداختی مال خودته ها دیگه ایراد نگیری که یه عروس بد تر کیب نصیبت شده . -ببینم مگه ما باهم باید ازدواج کنیم ;/; -نمی دونم من که نمی خوام تو اگه دوست داری باید بیای خواستگاری .-ببینم جوابت چیه .. -با اجازه بزرگترا بله .. آخ که یه آشتی داغ پس از یه قهر سرد و البته داغ چقدر که می چسبه . با بدنهایی که به هم چسبیده بودند و عشق و هوسو با هم تحریک می کردند .. -میگم سمانه خونواده ات موافقن که من بیام خواستگاریت ;/; تو رو بهم میدن ;/; اگه مثل تو مغرور باشن چی ;/; -مثل این که گوشات هنوز نرمش می خواد . راستی خونواده تو چی آخه من قبلا ازدواج کردم و یک بیوه هستم . یا همون مطلقه .. -ببینم عزیز دیگه از مد افتاده که ریش و قیچی خودمونو تا اون حدی بدیم دست خونواده ها که کچل شیم . خب مثلا بگن مخالفیم چیکار می تونیم بکنیم . بگیم چشم و بریم پی کارمون ;/; یه خورده تلاشمونو می کنیم که رضایت اونا رو جلب کنیم . اگه نشد خودمون اقدام می کنیم . دیدی که من و تو طاقت چند روز جدایی رو نداشتیم -سمانه تو طاقتشو داشتی . اصلا خیالت نبود . -خیلی رو اعصاب من راه میری اگه بازم شلوغ کنی از دواج نکرده طلاقت میدم ها -توکه چند روز پیش طلاقم داده بودی حالا که رجوع کردیم دیگه نمیشه به این زودیها از هم جدا شیم -ببینم پسر براخودت فتوا صادر می کنی ;/; -من چه می دونم فقط بیا تو بغلم که خیلی بهم بدهکاری . این دیگه چه جورشه که بدهی و طلب هر دو تاش یکیه . -خب یه عاشق همیشه بدهکاره و همیشه طلبکار . اگه خودشو بدهکار حس کنه یعنی هر عاشقی این حسو داشته باشه خود به خود همه شون احساس خوشبختی می کنن . می تونه طلبشو خیلی راحت بگیره . -میگی من حالا بهت چی بدم . -عشقتو . حرفای قشنگتو . لبخند لباتو .. خنده های نگاهتو ..-اوخ هانی نگو دیگه دلم رفت . ببینم اگه بیام خواستگاریت جوابت چیه . -این دیگه تکراری شده . یه اطوار دیگه ای بریز که حال کنیم . -ببینم دختر باورم نمیشه تو همون سمانه لجوج باشی -و تو هم همون هدیه شرور .. -اون وقتا زیاد حاضر جواب نبودی -الکی مشاور نشدیم و الکی هم نمی خوایم دکتر بشیم . فقط حواست باشه که من درس هم دارم . دیگه آخراشه .. -ببینم بچه محصل من ! اون وقت پیش من قیافه نگیری که یه شوهر دیپلمه داری ها . آخه این روزا همه از تفاهم اخلاقی صحبت می کنند . -اون برای اون از دواجاییه که هدف از از دواج فقط از دواجه و عشق درش مفهومی نداره .. . -ما در این جا مصاحبه ای داریم با سوپر روانشناس قرن . شما به عشق اعتقادی دارید ;/; وجود خارجی داره ;/; .. یه نگاهی بهم انداخت و گفت ببینم حرف دیگه ای نداشتنی که بزنی ;/; . چرا من به عشق اعتقاد دارم ولی به آدمای عاشق نه .. صدامو آوردم پایین تر . -چی داری میگی سمانه الان داره پخش مستقیم میشه . پس من این جا چیکاره ام . تو به منم اعتقادی نداری ;/; -از دست تو یکی اگه دق نکنم خیلی کار کردم . -ببینم بالاخره نفهمیدم تو بدون من دق می کنی یا با من .. -ولی هانی خیلی خوشگلی . شاید واسه اینه که از اولش هدیه بودی .. حالا دیگه از این که اسم هدیه رو ببره ناراحت نمی شدم . چون این یه واقعیت بود و اونم داشت جدی می گفت . -هانی اینو هم فراموش نکن که من قبلا از دواج کردم و یه موقع واسه دختر نبودن من جنگ و دعوا نشه . اصلا خودت قبولم داری ;/; -حیف که دلشو ندارم گوشاتو بکشم …. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها