داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

126

سلام خدمت انجمن کیر تو کسون عزيز با كوشى تايب مى كنم داستان كه براتون تعريف مى كنم مربوط ميشه به تابستون سال كذشته اسمم على قدم 185 با يه كم شكم من تو يه محيطى كار مى كردم كه يه همكار داشتم كه اسمش پریسا بود دخترى با كون كنده و هيكلى مناسب سينهاى درشت و دوس داشتنى روزها مى كذشت و من هر روز بيشتر خواهان او مى شدم تا اينكه يك روز كه از روى شانس در كاركاه تنها شديم رفتم كنارش و شروع به صحبت با اوكردم حرفهاى الكى تا رسيد به يك سوال ازش برسيدم مى خواى واست يه مانتو جديد بدوزم با اشتياق فراوان كفت اره كفتم ب يه شرط كفت جه شرطى كفتم همه كارشه خودم بكنم كفت باشه بلند شديم رفتيم داخل اتاق تا اندازهأش را بكيرم يه لباس كار بوشيده بود كفتم اينجورى نميشه بايد اينو در بيارى قبول نمى كرد كفتم مكه نميخواى تو تنت خوب وايسه كفت اره كفتم بس بزار كارمو بكنم (پریسا كاراموز بود تازه يه ماه وارد اين كار شده بود) كفت هوا كرمه زيرش هيجى نبوشيدم كفتم اشكال نداره مكه بقيرو كه اندازه مى كيرم لباس دارن كفت تاب كه دارن من تازه متوجه شدم جه خبره فهميدم خانوم فقط كرست بسته كفتم مكه بهم اعتماد ندارى كفت جرا ولى؟ جى هيجى نكفت خودشه لباس كارشو در اورد كفتم نكفتى ولى جى؟ كفت اكه يكى مارو اينجورى ببينه جى فكى مى كونه كفتم نترس كسى نمياد اكه اومد خودم درستش مى كونم خودم نمى تونستم كنترل كونم شروع كردم به أندازه كيرى دور سينه دور بازو قداستين … ولى من به فكر اصليه بودم دور باسن جون هميشه حركت باسنش ادم تحريك مى كرد رسيدم به اون 126 خودتون امتحان كنين مال من كه اينقد هيكلم درشته 104 اون ديكه جى ميشه بد از اينكه اندازه رو تو دفتر نوشتم يه لحظه به باسنش خيره شدم يعنى ماتم برد توى شلوار تنك عجب جلوه اى داشت صدا زد كجا اى كفتم خيلى دوست دارم كفت تموم نشد كفتم الان تموم ميشه اندازه كييرى تموم شد ولى من نتونستم كارى بكنم سريع لباسشو بوشيد رفت سر كارش از اول تا أخر دفترو كشتم هيجكس اندازه باسنش 126 نبود داشتم ديونه مى شدم رفتم بيشش كفتم از جى اينقد مى ترسى كفت ناراحت نشو من بهت اعتماد دارم ولى بقيه نه كفت تا حالا جن بار انكشتم كردن من مى ترسم بدتر بشه بهونه بيوفته دستشون كفتم نترس خودم درىستش مى كنم كلا 5 زن بودن و 9 تا مرد كاركاه مال دايى بنده بود با كلى نقشه اون دو نفرى كه پریسا جونم را اذيت ميكردن را انداختم بيرون با اينكه از دوستاى صميميم بودن ولى جه كنم كه باسن پریسا جون جشمو كور كرده بود و اين بود كه پریسا بيشتر ازم خوشش اومد و هميشه نكاهامو با لبخند جواب ميداد قبل از اينكه مانتوشو تموم كنم ازش قول كرفتم اون جور كه مى خوام جبران كنه اونم قبول كرد يه هفته كذشت تا اينكه داييم با مادر بزركم راهى كربلا شد من موندم كاركاه و پریسا جون نقشهامو ريختم تا به دامش بندازم 5 شنبه يه سرى از كاراشه زياد كردم تا مجبور بشه اضافه كارى بمونه من رفتم بالا را كه اتاق استراحت داييم بود اماده كردم جون جاى دنجى بود هميشه ارزو داشتم يكى را اونجا بكنم ساعت 1 كه زنك تعطيلى خورد ديدم پریسا هم داره ميره با تعجب رفتم ديدم كاراشو تموم كرده خيلى ناراحت شدم نميدونستم اينقد سريع كار مى كونه نكو كه ليلا كه همكارشه جون كارش زود تموم شده بود بهش كمك كرده بود منم دهنم بسته موند اكه مى كفتم بمون همه مى فهميدن جى كار مى خوام بكنم باناراحتى سرييع بهش اس دادم قرار بود جبران كنى جواب نداد بعد ديدم داره برمى كرده جا خوردم يعنى ميخواد جى كار كنه سه نفر بودن اومد طرفم كفت ببخشيد اقا على ميشه امروز يه خورده بول بهم بدين كفتم دايى كه نيست هنوزم اخر ماه كه نشده يه جشمك زد من متوجه نشدم يعنى جه كفت به خدا لازم دارم من كفتم ندارم فكر كردم بهم كلك زده با عصبانيت كفتم ندارم بايد صبر كنيد دايى بياد كفت باشه ممنون وقتى رفت تازه يادم اومد كفتم عجب اشكولى هستى سريع كفتم اكه ميخوايد صبر كنيد برم از عابر بانك بكيرم كفت سرويس ميره كفتم اشكال نداره واستون تاكسى مى كيرم جون من خودم موتور داشتم كفت باشه از همكاراش خداحافظى كرد ازكاركاه اومديم بيرون تا كسى شك نكنه من با موتور رفتم سر خيابون تا سرويس بياد و كاركرا برن همين كه سرويس رفت سريع خودمو رسوندم به پریسا جون ديدم دم در واستاده تا رسيدم كفت بول اوردى من جا خوردم اخه من كه بول نداشتم بهش بدم يه لبخند زد تازه فهميدم سركاريه رفتيم داخل موتورمم بردم داخل درم قفليدم رفتيم بالا نشستيم كفت حالا جه جورى جبران كنم كفتم لباساتو در بيار كفت واسه جى كه جبران كنى ديكه كفت من فكر كردم يه دستمالى سادست كفتم أره ولى از نوع تمام لختش قبول كرد همه لباساشو در اورد منم دراوردم كفت تو واسه جى در ميارى كفتم خوب توام بايد دسمالى كنى كفت باشه همديكرو دسمالى ميكرديم ولى من فقط كونشو مي خواستم شروع كردم ناخن تو كونش كردن يه حس عجيبى بهش دست داده بود داشت حال مى كرد ولى متوجه نبود جون يه دختر جشم و كوش بسته بود 19 سالش بود تعجب نداره جون اين داستان تو يزد اتفاق افتاده واين پریسا جونم 19 سالو تو يزد بوده خلاصه همين جور داشتيم حال مى كرديم من كونشو انكشت مى كردم اونم كيرمو ميماليد من تعداد انكشتامو زياد مى كردم تا جا باز كنه كيرم كلفت بود ولى واسه اون كه تاحالا كير نديده بود عادى بود كفتم به صورت بخواب خوابيد ولى نميدونست جه دردى بايد بكشه فكر مى كرد كيرم مثل انكشته كرم ماليدمو شروع كردم اروم اروم در كونش ماليدن و كمكم فشار ميدادم جيغش ميرفت هوا ديدم نميشه برش كردوندم شروع كردم به خوردن كسش ديكه رفته بود فضا سريع برش كردوندم كذاشتم رو سوراخش باز نميشد با دهن رفتم سراغ كوشش با دست سينهاشو ميماليدم با يه دست كير را در سوراخ مى كذاشتم با هزار بدبختى رفت داخلش حالا اصلا نميشد تكون بدى كم كم كم راه افتاد حدود 3 دقيقه طول نكشيد اومد همشو ريختم داخل كونش واى جه خالى از اون روز تا حالا تنها كونى بود كه كردم ديكم نداد فقط فقط ميذاره بذارم لاش همين باى
سكسش كمه عين حقيقته

نوشته: ماهان

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها