داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

هرکی به هرکی 119

نمی دونم چرا من و آهو وقتی که در کنار هم بودیم نمی تونستیم مدتی طولانی رو حتی چند دقیقه با هم قهر باشیم . -آهو هر وقت می کنمت فکر می کنم تازه هستی . تازه و با نشاط . -هنوزم دوست داری زنت باشم ;/;  راستش دوست داشتم ولی از اونجایی که زیر چند تا کیر خوابیده بود یه جوری شده بودم ولی دیگه چون می دونستم چه بخوام و چه نخوام فایده ای نداره گفتم آره عزیزم آره عشق من با تمام وجودم مثل همیشه .. تو مال منی . وقتی که قلبت مال من باشه هوس واقعی تو هم مال منه به خاطر منه .. به منه .. یه سری از این حرفای مثلا عشقولانه تحویلش دادم که دوباره حالی به حالی شده بود . اون طرف مسابقه رقص راه انداخته بودند . هر چند کاملا سکس می رقصیدند ولی طوری به بدن خودشون حالت می دادند و  با قر کون و  کمر خودشون مردا رو به وجد می آوردند که آدمو به یاد فیلمهای قدیم فارسی می انداختند . مردای مسن تر به دیدن این فیلمها حال می کردند و خودشونو زیر کون  زنای رقاص که از هر سنی بودند پلاس کرده  دهنشونو می ذاشتن رو کون اونا .. خیلی دلم می خواست که این دختر عموی ناز ما یه خورده رضایت می داد و آزادم میذاشت تا با هم این بر نامه رو از نزدیک ببینیم .. دیگه سکس داشت یه حالت فرسایشی پیدا می کرد . واسه همین دسته جمعی رفته بودیم کنار سالن رقص . آخ که چه کون و بدنی .. منو یاد بر نامه اون دفعه انداخته بود که آرمیلا واقعا سنگ تموم گذاشته بود ولی این بار زیاد حال و حوصله رقصیدنو نداشت . در عوض مامان یه بابا کرم حسابی اومد که هر بار که کونشو قمبل می کرد  زاویه حاده می شد  چند تا مرد میومدن جلو و کیرشونو به کونش می مالیدن .. مادر بزرگ هم که با اون هیکلش رفته بود اون وسط و با اون هیکل و اندام داشت با آهنگ گل پری جون می رقصید . یه خوش صدای باذوقی دم گرفته بود و اونم دیگه به یاد جوونی هاش با تمام وجودش می رقصید . ولی خیلی دلش می خواست که باهاش همراهی کنم .. ازم خواست که برم پیشش . مجبور شدم از کنار آهو پاشم . ناسلامتی  مادر بزرگ من و آهو هر دو بود و اونم دیگه نتونست چیزی بگه . حالا من واسه پری جون می خوندم .. وقتی که می گفتم زنم میشی می گفت چرا نمیشم خوبم میشم .. یهو  آهنگ رقصو تند کرده و من و اون چند مدل رقص جدید ایرانی رو به خوبی و خیلی هماهنگ شده اجرا کردیم .. آخرش هم این رقص با فرو رفتن کیر من توی کس مامان بزرگ الیا تموم شد . بعد از اون مردا نشستند ورق بازی کردند . هر کی برنده می شد می تونست بره سراغ زن اون یکی . هر چند این جوری و بدون ورق بازی هم می تونستند این کارو بکنند و زن همو شایدم تا به حال بیش از ده دفعه هم گاییده بودند ولی می تونستند با فانتزی سازیهای دیگه به این بر نامه های سکسی خودشون یه شور و حال دیگه ای بدن .. واقعا که این کس خلها که منم جزوشون بودم از هر فرصتی استفاده می کردند تا خوش باشن . تا اعصابشون آروم شه و غمهاشونو فراموش کنن . در آخرین پوزیشن سکس من و مامان بزرگ در وسط سالن من و اون از روبرو همو بغل زده بودیم و بازم جفت شده بودیم . در حالت ایستاده و از روبرو کیر من تا ته رفته بود توی کسش و هیچی هم مشخص نبود . دستامو دور کمرش بغل زده و طوری اونو بوسیدم که مجنون لیلی رو این جوری نمی بوسید . تن پری جون داغ داغ شده بود . می دونستم که در یه حالت عشقی احساسی قویی قرار داره که هوس هم بهش اضافه شده .. ولی شرایط طوری بود که نمی شد حداکثر استفاده رو کرد هر دو مون یه سری کارای دیگه هم داشتیم . -پری جون به خاطر همه چی ازت ممنونم . من یکی نوکرتم پری جون کسی قدرتو نمی دونه . ولی من یکی می دونم .. -اووووخخخخخخ آریااااااا خوب می دونی چه جوری دل منو به دست بیاری .. -یعنی پری جون همین جوریشم دوستم نداشتی ;/; -تو رو از هر کی و هر چی تو دنیا بیشتر دوست دارم -واسه اینه که با کیرم بهت صفا میدم ;/; -اونم شاید بی تاثیر نباشه ولی تو نوه امی .. مثل پسر و شیرین تر از پسرمی و حالا بهتر از شوهرم .. وجودمی خودمی .. با این حرفای عاشقونه و آرام بخش خودش طوری منو به هوس آورده بود که اونو همونجا خوابوندمش .. حس کردم که نیروم زیاد شده و هوسم به اوج رسیده .. پری جون از این که در میون جمع این طور به وجد اومده و دارم اونو با اشتها میگام طوری لذت می برد که بی اختیار می خندید . احساس غرور می کرد از این که ملکه بانوی جمع شده .. واسه همین هر مردی که میومد طرفش و مثلا می خواست پاچه خواری کنه و کیرشو نزدیکش می کرد با خواهش از اونا می خواست که کاری به کار ما دو نفر نداشته باشند . هر چند که  مقررات چیز دیگه ای می گفت . مثل یه زن جوون این  پری جون ما خیسی کسشو به رخ بقیه می کشید .. -پری جون خیلی خوشت میاد ;/; -تو چی آریا .. -از کیر کلفت من و از خیسی کست معلومه که این دو تا بازم دل ندارن از هم دل بکنن . …. ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها