داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

هرکی به هرکی 100

یواش یواش صدای آه آهو در اومده بود . منم دیگه نمی تونستم چیزی بهش بگم . بذار هر جوری دوست داره حال کنه . خب آرمیلا هم زیر کیر شوهر آهو قرار داشت و اونم می تونست بناله .. . آهو هم اومده بود کمک من و  جفت پاشو دور یه پای من قرار داده بود و همون یه پا رو با کیرم قفل کرده بود و با این حرکتش خیلی بهم حال می داد و هوسمو زیاد می کرد . -دختر! خیلی شیطون شدی ها . -آریا دوستت دارم . دوستت دارم .. دلم می خواد برای همیشه مال تو باشم . مال تو .. اصلا نمی تونم کنار این چینی بخوابم . -خودت مقصری . ولی تا موقعی که من زنده ام نمیذارم سختی بکشی . هر وقت که تو بخوای و دوست داشته باشی بهت حال میدم . در اختیار توام . مال توام . دوستت دارم . می خوام که باهام عشق کنی .-آهو دوستت دارم .. بگو فقط مال منی .. -عزیزم من مال توام فقط مال تو .. هر وقت در هر زمان و هر مکان که تو بخوای .. -آهو من تو رو واسه همیشه می خوام . واسه همیشه .. همیشه .. دوستت دارم . -حالا می فهمم که چقدر دوستت داشته و دارم . منو ببوس . منو به خودت فشار بده . -آهو تویی که منو قفل کردی و نمی ذاری تکون بخورم . آرمیلا یه لگدی بهم زد که از درد پهلو و کلیه فریادم رفت به آسمون . -آرمیلا چته . حواست کجاست . -داداش ببخشید من نمی خواستم به تو بزنم . -پس می خواستی به کی بزنی ;/; -آخه این دختر عمو خیلی بلند بلند حرف می زنه حواسمو پرت می کنه نمی ذاره حال کنیم . کیر شوهرشم می خوابه .. این چینی هم فقط دندونای درشتشو نشون می داد و هر چی که آرمیلا می گفت رو با سر تایید می کرد و اوکی اوکی می کرد . .. آهو خیلی بهش بر خورده بود از این که آرمیلا می خواست اونو با لگد بزنه . رفت یه چیزی بگه که روشو  بر گردوندم و فوری لبامو گذاشتم رو لباش و خودمو انداختم روش . کیرمو این بار با سرعت بیشتری می کردم توی کوسش و می کشیدم بیرون با این که می خواستم شر رو بخوابونم و احساسات آرمیلا رو هم جریحه دار نکنم ولی این بار آهو دست بر دار نبود . هر چه این لباشو قفل می کردم اونم یه جوری به لباش حرکت می داد و بازم ازم تعریف می کرد و از کیر باحالم و از عشق و حالی که داره می کنه -وووووییییی آریا من فدای کیرت .. آخخخخخخخ شنیدم که بعضی ها یه مدتی لیاقتشو نداشتن و حتی همین حالا هم ندارن .. مدام پاهاشو به این طرف و اون طرف پرت می کرد .. صدای آرمیلا در اومده بود که می گفت عجب غلطی کردیما .. در همین لحظه آهو همچین لگدی به طرف آرمیلا انداخت که شانس آورد یا آوردیم که به کمر آرمیلا نخورد و خورد به شوهرش چینگ و اونو از تخت پرتش کرد پایین . این چینی سبکبال رو زمین ولو شد .. سه تایی مون دستپاچه شدیم که نکنه این بنده خدا جاییش شکسته باشه .. -آبجی گلم همین جا پایین تخت باش و یه خورده سر حالش کن .. این چیزیش نیست . من این مادر قحبه های چینی رو خوب می شناسم . آرمیلا کونشو گذاشت رو سر چینگ و یه خورده که کوسشو مالید به لب و دهن چینگ یواش یواش تونست اونو به هوش بیاره . نفهمیدم که داره فیلم بازی می کنه یا غش رفته . آخه به این که نمیگن سقوط آزاد . یا د غش کردن شفیقه افتاده بودم . -آهو یادت باشه که تو به من مدیونی . من شوهرتو نجات دادم و اونو به هوش آوردم . وگرنه  بیوه می شدی .. آرمیلا طوری حرف می زد که انگاری چینگ در حال مردن بوده -دخترعمو کاش میذاشتی که من بیوه شم . اون وقت برای همیشه می چسبیدم به آریا جون خودم . تو اون وقت می شدی خواهر شوهرم . -یادت رفت که لیاقت عروس شدن  خونواده ما رو نداشتی و چطور داداش خوشگل و ناز منو که قربونش برم اذیتش کردی ;/; آریا محبت خواهرشو داره . به آدمای خیانت کار و بی وفایی چون تو نیازی نداره . خلایق هر چه لایق .. داداشم آدم افاده ای نمی خواد .. آهو که عصبانی شده بود از جاش بلند شد و می خواست بیفته به جون دختر عموش که نذاشتم .. -عزیزم عزیز دلم .. عزیزانم با هم دعوا نیفتین . خبر مرگمون اومدیم یه دو روزی رو این جا خوش باشیم . دیگه نمیشه که همش شاهد دعوای شما دو تا خانوما سر کوس دادن به من باشیم . به هر دو تا تون می رسم . مگه تا حالا نرسیدم ;/; از این به بعد هم چشم کیرم کور هشت تا میشه میام به هر دو تا تون می رسم . اصلا خیر بقیه رو خوردم . من که دیگه از دست شما کلافه شدم . -داداش به این دختر عمو بگو . حقش بود موافقت نمی کردم که بیاد این طرف اون وقت همش زیر کیر پلاسیده شوهرش دراز می کشید -چی داری میگی آرمیلا . فکر می کنی حالیم نیست که با دوز و کلک داداشتو امشب تو چنگت گرفتی ;/; –تو چی میگی فکر کردی اول صبحی  نفهمیدم که با چه حقه و کلکی کاری کردی که سر گل کیر داداشمو بچینی ;/; -کیر داداشت واسه من همیشه گله . چه اول صبح بره توی کوسم چه آخر شب … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها