نادر و نازنین 110

–

 ادامه چت هفتم ژانویه
نازنین : آدم قاطی دار بغل گرفتن نداره که
نادر : من این چند روزه خیلی دلم شکسته
من با نازنین پرواز کردم
منو رو بالهای خودت نشوندی
بردی به آسمون هفتم
معلومه دیگه
دیگه دل ندارم از اون بالا ما لا ها بیام پایین
بیا بغلم
بیا عشقم
بیا نازت کنم
حرف نزن
فقط بذار مو هاتو نوازش کنم
گونه هاتو ببوسم
بازم توی گوشت زمزمه کنم
بگم به خدا دوستت دارم
بگم تو عزیز منی
جون منی
نادر : گوشام نه نادر
نادر : ولی اونا عشق منن
هستی منن
جون منن
خود گوشات به من میگه به حرف نازنین در این مورد گوش نکنم اونا رو ببوسم
میکشون بزنم
نازنین دلش نرمه
من کنارتم
روزای سخت و روزای راحت .. روزای خوب و بد کنارتم
نازنین جونم ;
نادر دیوونه توست
تو رو می خواد
من تنهات نمی ذارم
نازنین : نادر واقعا دیووونه است
نادر : نو بزن .. لت و پارم کن
دیوونه مگه شاخ داره ;!
نازنین : بزنم که بعد بگی علاوه بر افسرده ی قاطی خل و چل هم هستم ;;;
نادر : و چشات نگاه می کنم هر چی سرم داد بکشی ساکت می مونم
سر آخر تو چشات نگاه می کنم و میگم دوستت دارم
بزنم که بعد بگی علاوه بر افسرده ی قاطی خل و چل هم هستم ;;;…. من غلط کرده باشم گفته باشم تو افسرده ای .. گفتم مراقب تغذیه باش به اون جا نرسی ..
نادر دیوونه هست . جناب ایرانی نادر خان نادر جان نادر …. .. در اثر فعل و انفعلات شیمیایی درون نازنینی و همخون شدن با نازنین تبدیل شده به نادر روضه خوان …….
اما همچنان استقامت می کنه …
میگه ..چونازنین نباشد تن من مباد
بیا بغلم عشق من
نازنین : بغلم کن
نادر : بیا دیگه …
بغلت می کنم
تن گرمت رو حس می کنم
نازنین : میچسبم بهت
نادر : تپش قلبتو
منم تو رو حس می کنم
نازنین : پامو بین …. رد میکنم
نادر : امروز یه خواب سی ثانیه ای دیدم ولی تعریف نمی کنم
نازنین : نکن
نادر : می ترسم فکر کنی حالا که تحریمم
توقع دارم
مدتها بود خواب نمی دیدم یعنی خواب تو رو دیدم
از بس حس آرومی داشتم
نوازشت می کنم
لبامو می ذارم رو صورتت و زیر گوشت
میگم عشق من
بیا فقط حرفای قشنگ بزنیم
بیا فقط از با هم بودن بگیم
بیا بیشتر همدیگه رو ببینیم
دیدی که هر کاری کردی نادر پیشت موند .. با تندی هات .. با مهربونی هات … ساخت .. نادر عاشقته .. نادر نازتو می کشه .. نادر می خوادت …
دلم برات تنگه
نشد درست و حسابی بغلت کنم
نازنین : نادر تنم درد می کنه
حس می کنم عصبیه
دلم تو رو می خواد
نادر : نازنین تو رو می خوام . عشقم خوبی ;
تو خیلی خوب می دونی که نادر چقدر عاشقته
چقدر نسبت بهت صادق و وفاداره
تو خودت می دونی که چقدر عاشقتم
و نسبت به تو عشقی پاک و بی ریا دارم
عشق من بیدار نشدی ;
خدا کنه از نظر جسمی و روحی امروز در شرایط بهتری باشی
چند ساعته بیدارم
نیومدی و دارم می خوابم
حتما نمی تونی بیای
شایدم خوابی
شایدم خط راه نمیده
ولی خیلی دوستت دارم
هر گز فراموشت نمی کنم
نادر با عشقی ماندگار و پویا
با عشقی همیشه زنده و با طراوت ..
که عشق رو به معنای بودن و موندن و به هم انرژی دادن می دونه
دوستت دارم
دوستت دارم
دوستت دارم
دوستت دارم .
دارم می خوابم
این جا بازه
کاش پیشم بودی
نازنین من
دوستت دارم
بگو بازم بگو
بازم بگو که دوستم داری
بازم بگو که پیشم می مونی
گفتن مثل نفس کشیدنه
مثل نفسهای عاشقونه
من بی تو می میرم
تو نفس منی
وقتی که نفس آدم از آدم دور شه
خب معلومه چی میشه
تو مال منی
مال خودمی
مال نادری
مال عشقتی
هر کسی متعلق به عشقشه
و عشق یعنی پیوند قلبها
چشای قشنگت باید واسم از شادیها بگه
باید قصه عشقو بگه
دلم نازنین آرومو می خواد
نازنین عاشقو
نازنینی که با لذت و با تمام وجودش بهم می گفت نادر …. نادر……
دلم واسش تنگ شده
نازنینی که حسم می کنه
آخه دلهای عاشق و عاشقا به هم راه داره .. دو عاشق و یک پیوند
اونا می تونن همو حس کنن
نازنینم کجایی ;
عزیزم نگرانتم
یک پیامی چیزی
نازنینم … کجایی ;
نازنین جون
می تونی بیای این جا ;
نازنین : کی ی لب داغ به عشقش میده;
 نادر : مگه عشقش یه عشق بیشتر داره ;
من ; من ; من ;
نازنین : کی عشقشو بغل میزنه و لباشو به لبای عشقش میماله;
نادر : به جون نازنین به عشقمون قسم
نازنین : جووووووونم
نادر : می خواستم ازت بپرسم که می تونم ببوسمت یا از بوس هم تحریمم ;
دلم یه بوسه داغ می خواست و می خواد
نازنین : نادر لب میخواد نازنینت
نادر : لبام رو لبات
امروز هم به خانومم انسولین  نمی زنم
لبام میاد رو لبات

ادامه دارد …. ایرانی