داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

من اونو عاشقم

صبح شده و من از خواب میپرم نگاه میکنم نزدیک ساعت ٦ صبحه کی خوابم برد؟ کی بیدار شدم؟ چرا نمیتونم اروم بخوابم؟چرا اشکام امونمو میبره؟ این عشقه؟ فکرش از سرم نمیره. همه جا غرقم تو خیالش همه ی ادما تو یه دنیا زندگی میکنن اما من پر از اون از عشق اون تو یه دنیای غیر ممکن موازی خودمم دیگه از خودم حالم به هم میخوره اما عاشقش شدم عاشق بند بند وجودش من لایق یه تار موشم نبودم اما من اونو عاشقم حالا دیگه مطمئنم دوستش داشتم اما خودمو بیشتر از اون اما از یه جا از یه لحظه دیگه اون واسم عزیزتر از خودم شد اره من اونو عاشق شدم من اون چشما رو عاشقم برای بار هزارم خودمو میبینم توی دستای مردونش بغلش میکنم سرمو میذارم رو شونه های پر و ستبرش در گوشش میگم من عاشقتم تو ناب ترین و خالص ترین حس دنیایی واسه من

دستهاشو حس میکنم که محکم دورم حلقه میشه یه بوسه روی گردنش میزنم و ادامه میدم تا به لبهاش برسم همیشه برام شیرین ترین بودن لب پایینشو میمکم اونم لبهامو میمکه زبونشو تو دهنم دور میده من مست میشم از بوسش طعم اب دهنش گرمیه لباش رو عاشقم! دستاش روی باسنم حرکت میکنه همیشه به صاحبانه ترین حالت ممکن منو لمس میکنه من حس اون دستارو عاشقم! صداشو میشنوم منو عشقم صدا میکنه و من اون صدا رو عاشقم! تو چشمای هم نگاه میکنیم و واسه یه لحظه همه ی فاصله ها فراموش میشه نفساش به صورتم میخوره و من اون هوارو که استشمام میکنم عاشقم! مثل همیشه مست هم میشیم با لبا و زبونمون تک تک احزای بدن همو کاوش میکنیم حتی یه نقطه هم نمیمونه که حا بندازیم از گردن تا شکم و من این حس هارو عاشقم! دستاش سینه هامو لمس میکنن بی قرار هر لحظه با هاش بودنم بی قرار هر مهریم که به تنم میزنه و به تنش میزنم با همه وجودم حسش میکنم من اون مهرارو عاشقم! منو میچرخونه و میکشه روی خودش با کسم گرمی و سفتی کیرش رو حس میکنم کسمو به کیرش میمالم من این حس تحریک از وجود منو عاشقم!

دستشو تو شورتم میکنه چشاش برق میزنه واسه کی اینجور خیس شدی؟ واسه تو عشقم من این بر انگیختگی واسه اونو عاشقم! یواش بواش شلوارمو از پام در میاره همینطور که ابامو میخوره و با اندامم بازی میکنه اون فقط منو تو این دنیا بلده و من این بلد بودنو عاشقم! از روش بلند میشم کمر بندشو باز میکنم شرتشو از پاش در میارم بهم میگه شصت و نه بشیم کیرشو تو دهنم میذارم با همه ی حس واسش ساک میزنم میمکم لیس میزنم و اونم از خجالت کسم در میاد ما برای هم وله داریم ما تشنه ی همیم و من این تشنه بودنو عاشقم! بلند میشه از روم بهم میگه چی میخوای؟ نگاهش میکنم میگم تورو میگه چیه منو میگم کیرتورو و حرفم تمام نشده همون جور که تو چشمام نگاه میکنه کسمو فتح میکنه من این فتح شدنو عاشقم! با هر حرکتش اونو بیشتر عاشق میشم هیچ وقت فکر نمیکردم که کسیو اینجور عاشق بشم اما من اون مردو با همه ی اخلاق مردونش با تن صداش اون معرفت و مردونگیش عاشقم!!

نوشته: سیاهی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها