داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

مامان تقسیم بر سه 59

دستمو رو کیر داخل شلوار میلاد جونم می گردوندم . دیگه به عنوان یک مادر وظیفه سنگینی بر عهده من بود و باید تلاشمو می کردم. -عزیزم تو دیگه یه آقا شدی . یه آقا خوشگله . دیگه من هم به عنوان مادر و هم به عنوان یک پدر بار سنگینی رو دوشمه هر چند که حالا باید برم زیر بار های سنگین .  آروم آروم شورت میلاد رو از پاش در آوردم . صورتش سرخ شده بود . می دونستم که چه جوری داره خجالت می کشه . یه شرم و حیای خاصی رو در نگاهش می خوندم . مبین یه چشمکی بهم زد که منظورشو فهمیدم . ظاهرا آب بندیش کرده بود ولی چون عادت نداشت وتجربه ای هم در این زمینه نداشت اولش براش سخت بود ..  واسه این که می دونستم اون نمی تونه لباس خوابمو از تن در آره و شاید که قلقشو نداشته باشه اونو از تنم در آوردم . این جوری هیجان زده ترش کردنم . کیرش خیلی سرخ شده بود . حس کردم که باید یه کیر آبدار باشه . اون تیزی و اون سرخی و آماده به کار بودنش ..نشون می داد که تا حالا با جلق زدن خودشو خالی می کرده ولی هنوز برای من اثبات شده نبود . باید تلاش می کردم و می فهمیدم که جریان چیه . زحمت زیادی هم نداشت . دستمو گذاشتم رو بیضه هاش اونو به طرف عقب کشیدم . آلتش تیز تیز شد و به حداکثر بلندی خودش رسید . یه چیزی حدود سیزده سانت می شد قابل قبول بود . جا واسه رشد داشت . .  احساس آرامش و خوشحالی زیادی می کردم . از این که اون و مبین پذیرای هم شده با هم ناساز گار نیستند . ولی می دونستم که اگه معین بیاد خون به پا می کنه . اخلاق اونو می دونستم . اون منو فقط واسه خودش می خواست . ولی من نمی تونستم بی تفاوت باشم نسبت به این که دو تا پسر دیگه هم دارم و به اونا هم باید برسم . اول زبونمو کشیدم روی کیر میلاد . از بیضه تا نوک کیرشو لیس زدم . با تمام زبونم و به نوک کیرش که رسیدم مثل زبون مار با سر کیرش بازی می کردم . دستاشو گذاشته بود روسرم و با موهام بازی می کرد .. لحظاتی بعد کیرشو گذاشتم روی لبام  و نرمک نرمک اونو فرو بردم توی دهنم . حالا ساک زدنو شروع کرده بودم .. اون سرعت دستاشو رو سر من زیاد تر کرده بود .. خودمو آماده کرده بودم که منی میلادو توی دهنم حس کنم و بخورمش . اگه می  فهمیدم اون دیگه راستی راستی مرد شده و به تکلیف نهایی رسیده یه لذت و آرامشی رو می تونستم در خودم حس کنم که اگه یه لیوان پر هم آب کیرشو توی دهنم خالی می کرد همه شو نوش می کردم . . کیرش با این که خیلی داغ و تیز شده بود نمی دونم چرا آبش نمیومد . زبونم گس شده بود . بعضی قسمتهاش دیگه بی حس شده بود ولی یه کمی نرم تر ساک زدم و بعد یواش یواش سرعتمو بردم بالا . نگاه می کردم به چشاش ببینم درچه شرایطیه که خودمو باهاش هماهنگ کنم . . ساک زدن و میک زدن از ته تا سر کیرشو ادامه داده و در یک آن فقط زوم کردم به قسمت بالاش .. جوووووووون جهش و پرش کیرش شروع شده بود .. فقط کیرشو توی دهنم می پروند . خشک خشک بود .. نهههههه نهههههه میلاد تلاش کن . تو می تونی . تو می تونی .. حس کردم که باید سر پا خسته بشه . این احتمال داشت به کمرش فشار بیاره . اونو رو تخت خوابوندم . دراز کشش کردم . حالا دیگه کمرش رو تشک قرار داشت و دهنمو دوباره گذاشتم رو کیرش . مهسا نا امید نمیشه .. مهسا تلاش می کنه . خستگی ناپذیره . مهسا خودش و بچه ها شو دوست داره . دستمو گذاشته بودم رو سینه های پسرم و کیرشو میک می زدم .. پس از چند دقیقه دوباره پروندنو شروع کرد ولی این بار دیگه ولش نکردم . وقتی کیرش تو دهنم می پرید منم سرعتمو زیاد تر کردم . بیشتر بیشتر بیشتر .. اوووووخخخخخخخ جوووووووون اولین طعم آب کیر میلادو توی دهنم حسش کردم . اشتباه نمی کردم . جاااااان .. ول کنش نبودم .. همین جور میکش می زدم .. هر چی رو که داشت و می تونست در اون لحظه خالی کنه میکش زده و خوردمش .. .. فط کمی از اونو توی دهنم نگه داشتم . می خواستم لمسش کنم ببینمش . که خود خودشه کیف کنم . لذت ببرم . ببینمش حال کنم . این که یه مرد دیگه یه معشوقه دیگه به اونایی که باهام سکس دارن اضافه میشه . یه پسر دیگه یه دوست پسر دیگه سه تا پسر با هم ولی معینو چیکارش می کردم . از اون خبری نداشتم . وقتی که مطمئن شدم دیگه توی لوله میلاد چیزی نمونده و دیگه هم نداره که خالی کنه دهنمو بازش کرده و یه دیدی به اون چند قطره ای که نگهش داشته بودم انداختم .. خود خودش بود جووووووون اون آب کیر میلاد بود .. آب کیرش بود .. اونو مالیدمش به کسم . تا کسم ازم شاکی نباشه .. اون دو سه قطره رو با انگشتام فرستادمش توی کسسسسسسم .. .. کبکم خروس می خوند .. -مبین جان باید ببخشی اگه حوصله ات سر اومده . در هر حال میلاد جونم هم پسرمه و من یه وظایفی در قبال اونم دارم . -مامان راحت باش سخت نگیر من و داداش این حرفا رو نداریم . خوب می تونیم با هم کنار بیاییم -و با من .. -آره مامان همه با هم چه لذتی میده . فقط از داداش معین می ترسم . …. ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها