داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

فریب فریبا 6


خودم از این چرندیات خودم احساساتی شده و دو سه قطره اشکی بر گونه هایم جاری شد . فوری به طرفم دوید اشکهایم را با لبان و زبانش پاک کرد و با بوسه ای جانانه و آبدارو طولانی با من آشتی کرد .شلوارشو پایین کشیده و در فاصله ای که مامان به حمام رفته بودآشتی خودمو نو مستحکم تر کرده و کیر خودمو به کونش فرو کردم . دلم واسه این سوراخ تنگ تنگ شده بود . دو روز می شد که نکرده بودمش . انگار دو سال می شد که ازش دور بودم . واسه این که اونم راضی بشه هول هولکی کوسشو لیسیده و با سینه هاش بازی می کردم و حرفای عاشقونه تحویلش داده و تو آخرین لحظه قبل از ارگاسم هم گفت -آهههههه داداششششششش بگگگگو کییییرررت در اصل مال منه -آره خواهر کوچولوی من اگه با مامان هستم لذت نمی برم مجبوریه . فقط تو تو تو کون تو به من لذت میده . میشه یه روزی کوستم بکنم ;/;فریده جون فقط تن تو ست که منو راضی میکنه .-باززززززززبگو -تنننننن تو فقط تو تن تو کووووووون تو کوسسسسسس تو سینه کوچولوی تو لب تو تن تو -اوووووووفففففف تو رو خدا داداشی بازززززم اومد چقدر گرمه . سبک شدم جووووووووون قررررررربون دهنت . من که قبلا آبمو تو کونش خالی کرده بودم دوباره خیس نکردم ….پس از خوردن ناهار یه قرص سر درد خورده خوابیدم . نصفه شبی رفتم سراغ مامان . میدونستم اوضاع از چه قراره و الان سر و کله فریده برای مچ گیری پیداش میشه . جلدی کیره رو گذاشتم تو کوس مامان و تند و تند مث آدمای فراری از زندان کوس خوشگلشو نشونه گرفته و می گاییدمش تا آبش اومد . و منم یهو صدای کلید و باز شدن درو شنیدم که به کیرم فرمان پخش آب داده و کوس مامانی رو سیراب و کیر خودمو سبک کردم . مامان ترسیده بود و قصد جمع و جور کردن خودشو داشت . فکر می کرد دزد اومده . هنوز کیرمو بیرون نکشیده بودم که چشممان به جمال فریده خانوم رو شن شد -به به به به بد که نمی گذره ;/;مامان خانمی منو باش . اونم با پسرش .این راسته ;/;دیگه مرد نبود ;/;اگه بابا بشنوه خیلی تعجب می کنه . مامان تو باید واسه ما نمونه باشی . فریبا سرشو پایین انداخته تکون نمی خورد .-میدونی زنای محصنه مجازاتش چیه ;/;خودت مسلمونی . خوب واردی .ا عدام . من ننگمه مادری مثل تو داشته باشم …-دختره گیس سفید فکر کردی من نمی دونم تو با برادرت رابطه داری ;/;هر شب به بهونه درس میاد میکندت از خودت خجالت بکش اگه کوستوبه  با د بدی اون وقت باید بری زن یه پیر مرد بشی -مامانی دزد ندیده پادشاهه هر وقت گیرم انداختی بگو . فقط وصیتنامه اتو بنویس مامانی . برام مهم نیست اگه چیزی بهم نبخشیدی . از معشوقه تو حسابی نگهداری می کنم جور تو رو هم می کشم و هوای فریدو دارم مجبورم بیشتر بهش بدم …چند قطره منی از کوس مامان فریبا در حال سرازیر شدن بود و فریده هم با حرص و لج داشت تماشاش می کرد . میدونم خیلی عجله کرده بود که کار به اینجا نرسه و در حالت معمولی ما رو غافلگیر کنه . ولی من خیلی زرنگی کرده و سریع کارمو انجام دادم بالاخره فریده تا می تونست رجز خونی کرد و از اتاق خارج شد . درست مثل همسر اولی که سر بزنگاه شوهرشو با یه زن دیگه توتله میندازه ..-حالا چیکار کنیم فرید اگه به بابات بگه ;/;-نه مامان تو هم باید کوتاه بیای این قدر سخت گیر نباش اونم جوونه نیاز داره خودتو بذار جای اون وقتی همسنش بودی دلت نمی خواست ;/;چیکار کنه بره به یه پسر غریبه رو بندازه که فقط به خالی کردن کمرش فکر می کنه ;/;من به خاطر تو حاضرم قلق فریده رو بگیرم . دیدی که منو هم کوبید و گفت خوک کثیف آدم با برادر خودش این رفتارو داره ;/;به مامانی شب بخیر گفته وگفتم خودم درستش می کنم . با اون نقشه ای چیده و بهش گفتم موبایلتو بزار روی بیصدا برات زنگ می زنم بهت میگم که آیا می تو نیم نقشه رو پیاده کنیم یا نه … رفتم پیش فریده و گفتم به به چقدر قشنگ حرف زدی خوشم اومد رو شو کم کردی خیلی سیاست داشتی خوشم اومد قربون خواهر عاقلم برم .-تو که بهت بد نگذشته بود زهر ماریت شد نه ;/;فکر نمی کردم هنوز شلوارتو در آورده باشی ولی تا اومدم آقا آبشو ریخته بود اگه به حرفت گوش می دادم و یک ربع بعدش میومدم چی میشد ;/;-تو میخوای راستی راستی مامانو لو بدی ;/;-کدوم دختر یا فرزنده که راضی به مرگ مادرش باشه مامان باید ادب شه تا تو کار دیگران دخالت نکنه . من بزرگ شدم خودم تشخیص میدم چی برام خوبه چی بده .. واقعا کیر من بلبل زبونش کرده بود و حرفای گنده تر از دهنش می زد .-باشه فریده جون من دارم میرم میدونم کوس و کیر خیس کرده من و مامانو دیدی و با من لجی با اجازه …-نه نررررررو صبررر کن منم میخخخخوام میخخخخخوام دلم براششش تنگ شده .. بوسیدم و بهش گفتم عزیزم الان خطرناکه مامان احتمالا کشیک من و تو رو می کشه تا سر بزنگاه تو رو گیر بندازه تلافی کنه . بذاریم صبح که خوابش سنگین شده باشه نتونه مارو گیر بندازه . فردا جمعه هم هست می تونی تخت بگیری بخوابی . از اون طرف به فریبا جونم گفتم که ساعت صبح بیاد سراغ ما و گیرمون بندازه . ساعت رفتم سراغ آبجی خوشگله ام که الهی فدای کوسش بشم که معلوم نیس کی نصیبم میشه . ولی خب پلمبشو باید یکی دیگه باز کنه تا من ازش بهره برداری کنم . کلی حرفای عاشقونه بهش زدم -من کون تر و تازه و دست اولو ول کنم برم دنبال دست دوم . ;/;درهر حال هرچه باشه مامان منه رو شو که نمیشه زمین زد انتظار داری اگه من بهش نرسم بره از غریبه تقاضاکنه ;/;بابا هم که هر هفته در میون ده روز میاد مرخصی و گاهی هم به چراغ قرمز میخوره . اون جوری هم که مامان میگه بابا حال بده نیست میگی مامانو بدم دست غریبه ها ;/;من ازش تقاضایی ندارم خودش میخواد . باید منو ببخشی میدونی که چقدر دوستت دارم . یه تار موی تو رو با یه دنیا هم عوض نمی کنم همین حرفای عاشقونه رو که می زدم خود به خود سوراخ کونش نرم شد و دیگه نیاز ی هم به روغن مالی نبود و کیره رفت داخل . چند تا تلمبه زدم و با دستپاچگی خیس کردم که نکنه مامان چرچیل یه موقع زودتر برسه و کلک منو فهمیده باشه . لیسیدن کوس کوچولو وکمی پشمالوی فریده رو شروع کردم .-آخخخخخخخ داداشششششش باززززززم بگو که دوسسسسسسم داری بگگگگگو که کیییییررررررررت دراصل مال منه -دوستت دارم فقط تو منو راضی می کنی شبا به یاد تو وجسم و روح تو می خوابم من عاشقتم اگه آبجیم نبودی باهات عروسی می کردم حالا بذار به کوس خوریم ادامه بدم . دو تا دستامو هم گذاشته بودم رو سینه هاش که اثر لیسیدن بیشتر شه .-داداشششششش خالی کردم کییییفففف کردم لذذذذذذذت بردم . دست و دهنت درد نکنه . حالا دو باره کییییییرررتو می خوام . کووووونم نیاز داره کوننننننمو بکن من حاللللل کنم . حالللللم کیییییففففمو تکمیلش کن  .کیرمو دو باره کردمش تو سوراخ کونش -بزززززن تند تر تند تر بذارش تو بکششش بیرون . دارم حال می کنم تو هم حال کن .جوووووووون کونم مال تو ست چه حالی می کنم . داداشششش با دستات بزن به پشت کونم . کبودش کن -فریده من واسسسسه کونت می میرم داره میاد بازم آبم داره میاد -بریزش بریزش تو کون خواهرت . کون آبجیتو یه روزی باید جرررررش بدی تا من حالشو ببرم حالا حال کن و حال بده . خالی کن آبتو . با چند تا ضربه محکم دیگه فریده جیغی کشید که نمی دونم از روی درد بود یا هوس یا هردوتاش منم  مثل حرکت سیل آبمو ریختم تو سوراخ کونش . دو بار در عرض دقیقه .-داداشی من یادم رفته بود از لب و دهنت تشکر کنم . این کیر و کون بهمون امون ندادن . در حال بوسیدن عاشقونه و دلچسبی بودیم که فریبا قالتاق سر رسید . ساعت پنج و نیم بود نیمساعت زودتر از آنچه من بهش گفته بودم ولی یادش رفته بود که من بچه همون مادرم . حسابی رو دست خورده بود . فکر می کرد جلو افتاده ولی نیمساعت از من عقب افتاده بود .. ادامه دارد .. نویسنده ..ا یرانی 
language=javascript> function noRightClick() { if (event.button==) { alert(“! حق کپي کردن نداري “) } } document.onmousedown=noRightClick

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها