داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

فراموشی 46


سارا و سمیرا با هم رفته بودن فروشگاه کنار هتل;امشب قرار بود سارا بیاد اتاق من و پدرام بره پیش سمیرا.سومین روزی بود که کیش بودیم.واقعا خوش گذشته بود دیروز رفته بودیم باغ وحش بعدش هم بچه ها رو تو یکی از بهترین رستوران های اونجا ناهار دعوت کردم غروبش هم من و پدرام رفتیم استخر و بعد از اون چهارتایی رفتیم تو جزیره یه دور زدیم;واقعا زیبا بود;حتی آدماش هم با شخصیت بودن.واقعا آدم احساس امنیت میکنه اینجا.
-علی
-هوم;
-بگو جون اون لبات غنچه شه
-گمشو توأم;پس این دخترا کجا موندن;
-الان میان دیگه;چیه;شیطونیت بالا زده;
-اگه بالا زده بود الان صندوق عقبت سالم نبود.
-اوف جون
-کسکش
یه نیم ساعتی گذشت تا دخترا اومدن و پدرام یواشکی رفت تو اون اتاق و سارا هم اومد پیش من.
-اوففف علی مردم از خستگی
-خدا نکنه الاغ;حالا چی خریدین;
-چرت و پرت;فقط روتو برگردون کار دارم.تا وقتی هم نگفتم اینورو نگاه نمیکنی.
-چشم رییس.
رومو طرف پنجره کردم و به فضای بیرون خیره شدم چه جزیره ی زیباییه;پرنده ها;صدای آب;سکوت آرامش بخش همه چی دست به دست هم داده بود تا یه جزیره ی زیبا و تفریحی رو به وجود بیاره.
-خب علی برگرد.
وقتی برگشتم فقط میتونم بگم دهنم بسته شد چون نمیدونستم چی بگم از کجاش تعریف کنم;یه لباس دکلته ی کرم رنگ تا بالای زانوهاش;چسبون و شفاف که با پوست سفید سارا ترکیب فوق العاده ای شده بود.لبش هم یه رژ قرمز زده بود که واقعا خوردنی شده بود.
-چرا اینجوری زل زدی;خوبه لباسم;
-سارا…
-جانم
-سارا!;
-جونم عزیزم
-تو فوق العاده ای هرچی بگم کم گفتم پس بهتره چیزی نگم.
تا حرفم تموم شد یه لبخند شیرینی زد و خودشو انداخت تو بغلم منم به پشت روی تخت دراز کشیدم و سارا هم روی من دراز کشید;دستمو دور کمرش گرفتمو به خودم فشارش دادم.
-دوست دارم
-منم دوست دارم علی
صدای نفس هاش برام لذت بخش بود هیچکاری نمیکردیم فقط آروم روی هم بودیم و نفس هامون به گونه های همدیگه میخورد.
دستمو رو کمرش حرکت دادم و قسمت بالای کمرش که لخت بود دست کشیدم سارا آروم ناله میکرد.لبشو با لبام گرفتم و با سرعت شروع کردم به خوردن زبونشو توی دهنم کشیدم و گوشه های کمرشو مالیدم که یه آه بلند گفت و لبشو چسبوند به زیر گردنم;حسابی داغ شده بودم سارا با دستش قفسه ی سینمو چنگ میزد و گردنمو میلیسید رفت سراغ لاله ی گوشم و حسابی میک میزد جوری که احساس کردم الاناست که از حال برم دستمو بردم پایینتر روی قوس کمرش و از اون ناحیه سارا رو به خودم بیشتر فشردم;سارا دوباره لبشو چسبوند به لبم و صورتمو با دستاش چسبید منم دستمو خیلی آروم بردم پایین و روی باسنش قرار دادم اولین بار به این نقطه از بدنش دست میزدم سارا وحشیانه تر لبمو میخورد و منم یه چنگ محکم از باسنش زدم که یه جیغ کوتاه کشید…
************
-سینا شما اینجا چیکار میکنین دقیقا;
-خب ببین یه سری از بچه ها مامور میشن که اخبار روز رو جمع آوری کنن و بقیه هم بعد از جمع آوری اونا رو توی سایت ها قرار میدن.
شیما-حتی فیسبوک;
-فیسبوک که اصلی ترین جای خبرگذاریمونه و اول از اونجا شروع میکنیم به هر حال فیسبوک یه شبکه جهانی گستردست و اخبار به سرعت در اون پخش میشه
-جالبه;خوشم اومد کاش منم میتونستم همچین جایی کار کنم.
-اگه واقعا جدیه تصمیمتون من میتونم شما رو وارد گروه کنم.
شیما-پارمیدا حوصله داریا با این همه درس دیگه وقت کار داری آخه;
-خب اوقات بیکاری زیاد دارم اما من تهران زندگی میکنم و نمیشه هر روز این مسافتو طی کنم و بیام اینجا
سینا-چه خوب راستش چندتا از بچه های تهران هم مثه شما میخوان بیان تو گروه و ما هم قصد داریم یه شعبه تو تهران بزنیم.
-عالیه
سینا-حقوقش هم خوبه نگران نباشین
-راستش من اصلا حقوقش برام مهم نیست فقط میخوام سرم گرم شه اما حقوقتون رو کی میده;
-خب اکثر حقوقمون از تبلیغات در فضای مجازی بدست میاد
-یعنی با تبلیغات میشه این همه درآمد داشت;
-میبینین که شده
زیاد نتونستم این حرفشو باور کنم مگه از تبلیغات حتی شبانه روز چقدر در میاد که پنج نفرو اینجا حقوق خوب بده اما زیاد گیر ندادم.بعد یکی دو ساعت با بچه های اونجا خداحافظی کردیم و سینا منو شیما رو رسوند خونه و خودش برگشت سر کار…نویسنده : (aliagh (azever…. نقل از : سایت انجمن سکسی کیر تو کس

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها