داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

فراموشی 20

آه کدوم خریه این موقع صبح جمعه زنگ زده
گوشیو ورداشتم بدون اینکه به صفحش نگاه کنم جواب دادم
-الو
-سلام خپل هنو خوابی تو?!
-پدرام شوهر عمتو گاییدم آخه صبح وقت زنگ زدنه?!
-کس نگو گوش کن. سمیرا فردا شب تولدشه یه جشن کوچیک با نفری میخواد بگیره تو ی کونی با سارا هم دعوتین.
-اونوقت تو نمیتونستی این خبرو ظهر بدی?!
-جای دستت درد نکنس دیگه;آقا من برم فعلا بای
این بشر آدم بشو نیست خوابمون پرید.
رفتم تو حال کسی نبود گفتم برم پیش سارا
رفتم تو اتاقش -خانوم من که هنوز خوابه
رفتم رو تختش هلش دادم کنار تر خودم کنارش دراز کشیدم.
-علی آخه این چه وضع بیدار کردن خب?!
-خب چیکار کنم اینجا راحت ترم
-میخوام راحت نباشی
-دلتم بخواد
اینو گفتمو لبمو چسبوندم به لبش مثه وحشیا میک میزدم دستشو دور کمرم حلقه کرد و منو کشوند روی خودش با یه دستم تی شرتشو دادم بالا شروع کردم به مالیدن شکمش.
زبونمو گرفته بود و داشت میخورد تمام بدنم بی حس شده بود از لذت پاهامونو به هم می مالیدیم.
دستمو از زیر لباش رسوندم به سینه هاش که یه آه بلند گفت خدا رو شکر کسی خونه نبود. نوک سینشو تو دستم گرفتم و باش بازی میکردم…لبمو ول کرده بود داشت گردنمو میخورد حسابی داغ شده بودیم.
کیرم که حسابی راست شده بود به رون پاش چسبونده بودم تی شرتمو به هر زحمتی بود در آورد و دستشو از بالا تا پایین کمرم می کشید.
هر تا از خود بی خود شده بودیم.
که یه لحظه احساس کردم صدایی شنیدم
-سارا یه لحظه!
-چی شده علی?!
-وایسا
رفتم کنار در گوشمو چسبوندم به در بله!مامان خانوم اومده بود. خدایی این شانس ما کدوم گوریه نمیدونم.
به سارا هم گفتم سریع لباساشو بپوشه خودشو مرتب کنه خودمم یواشکی جوری که مامان نبینه رفتم تو اتاق خودم.
ده دقیقه ای رو موندم بعد اومدم بیرون.
به مامان سلام کردم سارا رو ندیدم.
-مامان سارا کجاست?! -همین الان رفت حموم;راستی علی امشب مهمان داریم عمو جهان با خانوادش میان شام.
-باشه باشه
عمو جهان از همکارای بابام بود که رفت و آمد خانوادگی داریم باهاشون;یه دختر دارن به اسم شیلا. زیادی لوسه ازش خوشم نمیاد یه سال کوچیکتره ازم.
***********
ساعت دیگه تقریبا بود باید برمیگشتم خونه.
رفتم خونه مامان حسابی به همه جا رسیده بود چیزی به اومدن مهمانا هم نمونده بود.
سارا داشت فیلمی که تلویزیون پخش میکرد رو نگاه میکرد. بابا هم طبق معمول داشت با محمد درس کار میکرد.
هوا حسابی خنک شده بود واقعا;سرمای پاییزی.
کنار سارا نشستم حواسش به من نبود غرق فیلم بود.
هنوزم باورم نمیشه سارا برای من شده باشه;از قیافه خدا چیزی براش کم نذاشت;هر از گاهی لبخندی میزد که واقعا چهرشو گیرا تر میکرد. تو فکر غرق بودم که صدای آیفون منو به خودم آورد.
سریع پریدم درو وا کردم یه دستی به سر و گوشم کشیدم و جلوی در منتظر اومدنشون شدم به همراه خانواده.
جهان-سلاام به به سلام آقا رضا(پدرم)
بابا-سلام واقعا خوش اومدین بفرمایین
یکی یکی سلام احوال پرسی کردیم شیلا هم بعد چندوقت دیدم چه تیپ زننده ای زده بود.
مانتوی قرمز پوشیده بود یه روژ قرمز پر رنگ هم زنده بود که با شال قرمزش ست بود.
همه گرم صحبت بودن که شیلا گفت:علی اینترنت داری?!
-آره برو تو اتاقم کامپیوتر معلومه
-پس تو هم بیا تنهایی اونجا چیکار کنم.
شیلا بلند شد که بره سمت اتاقم منم پاشدم روموبرگردوندم دیدم سارا با اخم نگامون میکنه با اشاره بش گفتم تو هم بیا که گفت نه.
شیلا کامپیوترو روشن کرده بود.
-علی فیسبوک داری?!
-آره دارم اما زیاد نمیرم.
-پس آی دی تو بگو ادد کنم.
آیدی رو گفتم و رفتم روی تختم دراز کشیدم اونم تو فیسبوک کس چرخ میزد.اصلا از فیسبوک خوشم نمیومد و نمیاد.
-علی جون چطوری تو?!
چه پسرخاله شد
-مرسی خوبم
از پای کامپیوتر پاشد که بیاد پیشم که یهو دیدم پخش زمین شد اون لحظه واقعا خندم گرفته بود اما بزور خودمو نگه داشتم.
بلند شدم دستشو گرفتم و خوابوندمش رو تخت.
-چی شد یهو
-پام به پایه ی اون صندلی کناری گیر کرد.کمرم بدجور درد گرفته
-کجای کمرته?!دستمو گذاشتم بالای کمرش;اینجاست?!
که یک دفعه در وا شد;اونم سارا بود که ما رو تو این وضع دید بدونه این که چیزی بگه با غیظ نگام کرد و درو بست و رفت.
شیلا که ندیده بود کیه -علی کی بود?!
-ها!هیچی محمد بود
سارا حتما الان تا فکر پیش خودش کرده حالا چیکار کنم…

نویسنده : (aliagh (azever…. نقل از : سایت انجمن سکسی کیر تو کس

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها