داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

شوخی یا جدی ؟6


من و با با چند روزی رو با هم سر کردیم و از اون طرف همایون و مامان با هم بودند . یه روز تصمیم گرفتم که برای برداشت یک سری از وسایل و لباسام برم خونه و قبل از این که همایون بیاد بر گردم . هر چند دوست نداشتم مامانو ببینم ولی خب دیدن شوهر خیانتکار واسم زجر آور تر بود . از بد شانسی هر دو نفرشون خونه بودند . به هیچکدومشون اعتنتایی نکردم -گلوریا عزیزم -به من نگو عزیزم آشغال عوضی -من بد من آشغال من هر چی که تو بگی هستم تو چرا این قدر سریع خودتو فروختی -پس چی ;فکر کردی می شینم دم در خونه آب غوره می گیرم کی شبا بر می گردی خونه ;/;کور خوندی -عزیزم ببین ما حالا خودمونیم داخل خودمون . مشکل خودمونو باید خودمون حل کنیم . بازم جای شکرش باقیه که پای غریبه ها رو به این جریانات باز نکردیم -ببین تو الان روت باز شده برات فرقی نمیکنه که چند روز دیگه بری سراغ یه غریبه . شایدم همین الان چند تا دوست دختر داشته باشی من از کجا بدونم -همه اینا رو فرض می کنیم درست . هر چند من حاضرم به همه مقدسات دنیا قسم بخورم که جز تو و مامان با هیچکس دیگه ای رابطه ندارم . ببین گلوریا من با این که میدونم تو این روزا خیلی با پدرت حال کردی بازم بهت علاقه دارم و شاید انگیزه اولیه ات انتقام بوده ولی حالت و خصلت و روحیه اتو می شناسم می دونم از هم لذت بردین . کیف کردین . هر دوتون به اوج هوس و شهوت رسیدین . نگات ,پوست صورتت طرز حرف زدنت و… همه اینا نشون میده . پس واسه تو هم بد نشده . حالا که همین جا پیش منی هیجانو تو وجودت می بینم که زودتر بری بپری تو بغل و زیر یه کیر دیگه بخوابی . ببین نازنین چه راحت با این مسئله کنار اومده ;/;اون اصلا از این مسئله که شوهرش یعنی پدر دخترش دخترشو گاییده ناراحت نیست . فرهنگش بالاست . میگه این حق طبیعی همسرشه که باید لذت ببره . چرا این آزادی و این حقو ازش بگیره -ببین واسه مامان که بد نشده ولی اون به یکی کم سن تر از شوهرش پیله کرده فقط اینو بدون سهیل من ضرر نکردم کیر بابا خیلی بهتر و کلفت تر و کاری تر از کیر توست . خیلی بیشتر و بهتر از کیر تو به من حال میده . همایون با شنیدن این حرفم که انتظارشو نداشت یکه خورد و یخ شد ولی با یه لبخند مصنوعی جواب داد  خوشحالم از این که تو هم لذت بردی . فقط دوست دارم برگردی سر خونه و زندگیت . یه مسئله ایه که من و مادرت  با هم در میون گذاشتیم و هردومون موافقیم . ما با هم خیلی تفاهم داریم و همدیگه رو خوب درک می کنیم -مبارکتون باشه -مسخره ام نکن تو هم به بابا کوس دادی -تا یادم نرفته بگم که این یه تنوعی بوده تو سکس ما که یه شور و حالی در ما ایجاد بشه صرف نظر از این غافلگیریهاش به هیچکدوممون بد نگذشته . ازت یه چیزی می پرسم گلوریا . می دونم تو خیلی صادقی و بی ریا . هر چی بگی ,من قبول می کنم . ازت می پرسم حاضری وضعیت به همون هفته پیش برگرده ;/;نه من با مادرت سکس داشته باشم و نه تو با پدرت سکس کنی ;/;دیدم داره راست میگه . تازه هندوانه هم زیر بغلم گذاشته بود . نمی تونستم بهش دروغ بگم سکوت کردم و بعدش گفتم راستش نه . چون کیر بابا بهم مزه داده . تازه هنوز م اونجوری که می خواستم ازش کام نگرفتم .-من و پدرت دو تا مردی هستیم که تو رو گاییدیم . پس اینجا یه اشتراک و تفاهمی وجود داره . چه اشکالی داره که ما این اشتراکات رو به اشتراک بذاریم -منظورت چیه -راحت تر بگم چهار نفری با هم سکس کنیم . حالا اسمشو هر چی میخوای بذار . بذار یه سکس ضربدری دایره ای مربعی . در هر حال میخوام خودمون باشیم و خودمون -یعنی یه مرد دو تا کوسو با هم ببینه و یه زن دو تا کیرو با هم -این که تازه قسمت آسون مسئله هست . گلوریای من این قدر عقب افتاده نباش دو تا کیر با هم به یه زن حال میدند . یه مرد میره سراغ دو تا کوس . هر کی به هر کی با حالی میشه . همایون وقتی که این حرفا رو می زد من هوسم زیاد می شد و صحنه هایی رو تصور می کردم که دو تا کیر دارن با هم عمل می کنند . یکی بره توی کوسم یکی توی کونم . هیجان زده شده بودم هر چی می خواستم لبخند رضایت خودمو نشون ندم نمی تونستم . فقط بعید می دونستم بابا با همچین موضوعی موافقت کنه . اون چه طور می تونست کوس دخترشو که این چند روز متعلق به خودش می دونست با یکی دیگه قسمت کنه . قبل از خداحافظی همایون پیشونی منو بوسید و مثلا می خواست از دلم در آره . مامان هم که موقعیتو مناسب دیده بود اومد جلو و گفت دخترم من دوستت دارم خوشی و لذت تو خوشی منه . من که قصد ناراحتی تو رو نداشتم . مادر دوست نداره ناراحتی دخترشو ببینه . اومد جلو صورتمو بوسید و منم با سردی صورتشو بوسیدم . راستش اگه می خواستیم سکس ضربدری و نخود کشمشی داشته باشیم باید یه خورده با هم گرمتر می شدیم . از خونه متاهلی خودم اومدم بیرون . نزدیک ظهر بود . از وقتی که بابایی شده بود شوهرم مثل تازه دامادا شوق و ذوق داشت وسعی می کرد که وسط روز یه دو سه ساعتی هم که شده سری به خونه بزنه وسهیل جون خیلی با کون من حال می کرد . بهترین کار این بود که وسوسه اش کنم بعد امتیاز بگیرم وقتی که رسیدم خونه هنوز پدر جونم نیومده بود . یه سررفتم حموم و یه آرایشی کردم و یه لباس سکسی پوشیدم و دستی به کون خود کشیدم وواسه بابایی آماده اش کردم تا ببینم چه طوری می تونم قانعش کنم و رضایتشو برای سکس چهار نفره جلب کنم .. ادامه دارد … نویسنده .. ایرانی 
language=javascript> function noRightClick() { if (event.button==) { alert(“! حق کپي کردن نداري “) } } document.onmousedown=noRightClick

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها