داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

شوخی یا جدی ؟ 16


شهبال منو تو پر و بال خودش گرفت . کمرمو گرفت و دو تا پاهامو گذاشت دو طرف پهلو هاش و منو بلندم کرد و دستاشو دور کمرم حلقه زد طوری که وسط بدنمون به هم چسبیده بود . منو روی هوا حرکت می داد و با تلاشی زیاد می گایید . غصه کمر و خستگی اونو می خوردم واسه همین رو من اثر گذاشته بود . خستگی ناپذیرانه منو می گایید . پس از چند دقیقه منو گذاشت زمین و افتاد رو کونم . سرشو گذاشت اون وسط و زبونشو گذاشت رو سوراخ کونم و از طرف جلو دستشم رو کوسم قرار داد . فکر نمی کردم این جوون این قدر تو کارش مهارت داشته باشه و بدونه که با یک زن جوان چه رفتاری داشته باشه خوب شد که نذاشتم با مامان قاطی شه مگه من بد می خوردم . تازه داشتم مزه زندگی رو می فهمیدم و می گرفتم . واقعا ما خودمونو اسیر یه سری قوانین دست و پا گیر کردیم که ما رو از لذت و خوشی و تفریحی که مستحق اونیم محروم می کنه و یه تابوهای الکی ایجاد می کنه .. کونمو به طرف شهبال قمبل کرده دو تا زانو مو گذاشتم زمین و مثل یک موشک زمین به هوا به جای این که شلیک کنم منتظر شدم تا یه موشک بره تو کوسم . به جای موشک یه موش عروسکی همچین یورشی به کوسم آورد که کمر خم شده منو صاف کرد و منو انداخت زمین . دوباره بلند شدم و به همون وضعیت شهبال به گاییدن خودش ادامه داد . با دستاش کمر منو داشت و کیر کلفتشو تا آخر می کرد تو کوسم و می کشید بیرون -اسیر کیرتم شهبال . می خوام فقط مال من باشی . سر سوزنی اگه بفهمم رفتی طرف مامانم تحریمت می کنم -گلوریا خوشگل من . اون پیرزنو کی می کنه . وقتی کیرم طواف و زیارت کوس یک و یک تو رو کرده دیگه کوس ترکیده مامانتو میخواد چیکار -من نمیدونم . خودت می دونی . نگی نگفتما حالا بیا و ردیفم کن -ای به چشم منو رو زمین صافم کرد یعنی خوابوند و از پهلو گذاشت تو کوسم . انگشتشم فرو کرد تو سوراخ کونم و شروع کرد به بوسیدن لبام . همزمان با حرکتای گایشی اون منم با حرکتای پس گایشی خودم اصطکاک کیر و کوسو زیاد ش می کردم -اووووووفففففف شهبال ولم نکن ولم نکن ولم نکن همین طور ادامه بده می دونم خسته ات کردم . خواهش می کنم . ببین التماست می کنم تا ارضام نکردی ولم نکن .-حتما حتما . واسه این که نشون بدم این کیر منه که می تونه خواسته اتو بر آورده کنه حتما این کارو می کنم -ولم نکن سرعتو کم نکن . سینه هامو کمر و تنمو همه جامو اوخ خواهش می کنم . واییییی وایییییی جووووووونننننن اوخ کوسسسسسسم کوسسسسسسسم  نفسسسسسم کیییییییررررررتو بززززززززن داره می ریزه داره میاد داغ داغم ولم نکن بذار ادامه پیدا کنه . اوووووفففففف دیگه نمی تونم می خوام جیغ بزنم -بزن بزن جیغ بزن گلوریا جونم -بابا مامان بیدار نشن -نه بزن جیغ بزن . وایییییی داشتم سکته می کردم . خدا آبروم پیش همسایه ها رفت . اینا چند ماه پیش تو عروسی بودند . چرا اصلا متوجهشون نشدم . مسیرشون یه سمت دیگه بود . پدر و مادر شهبال گوشه در ایستاده بودند . مادره لخت با شورت و سوتین ایستاده بود و دستش تو شورتش بود و به صحنه عشقبازی من و پسرش توجه داشت و با کوسش ور می رفت و پدره هم که با شورت حی و حاضر اونجا وایساده بود شورتشو پایین کشیده با کیر متوسط خود در حال جلق زدن بود -شهبال چرا نگفتی که اینام اینجان ;/;اگه دیگه بهت کوس دادم .-خواهش می کنم عزیزم اینا خودمونین . ما با هم صمیمی هستیم . داستانشو فعلا فرصت نیست واست تعریف کنم . فقط تو رو جون هر کی دوستش داری هوای بابامو داشته باش . بهش حال بده -نه شهبال این دیگه نامردیه . قرارمون این نبود . من از حقه بازی و کلک زدن خوشم نمیاد . تو باید اینو از اول بهم می گفتی -خواهش می کنم گلوریا . ثواب می کنی به عنوان یه خواهر بزرگتر کمکم کن . خواهش می کنم . پس بذار واست تعریف کنم . بابا ده سال از مامان بزرگتره . بابا میشه . داره میره تو خط پیری و کیرشم دیگه مامانو تامین نمی کنه . منم دیدم چش خیلیها دنبال مامان چهل ساله منه واسه این که به بیراهه کشیده نشه خودم باهاش رو هم ریختم . اولش نمی خواست قبول کنه ولی وقتی بهش گفتم برا جلو گیری از گناه و دوری از انحرافه قبول کرد . یه شب که داشتم مامان خوشگل وقبراق و جوون خودمو می گاییدم بابا منو دید و کلی حالم گرفته شد . بهش قول دادم که جبران می کنم وعده مامانتو بهش دادم . حالا که تو اینجایی خیلی خوشحال تر نشون میده . گفت اگه یکی پیداشه سر حالش کنه حرفی نداره که هر وقت که من شهبال دلم خواست می تونم مامانمو بکنم . دلم واسه شهبال سوخت . می خواد مامانشو بکنه . هوس مادرشو کرده گناه داره بین دونفر که همدیگه رو می خوان و تمنای تن همو دارن جدایی انداختن .دلم واسش سوخت .منم بابایی خودمو خیلی دوست دارم .-باشه بهت کمک می کنم .فقط یادت باشه دونفری هم باید منو بگایین . به مامان من هم رو نمیدی -باشه هر چی تو بگی گلوریا جون . فقط بابا یه خورده خجالتیه -معلومه -اول که یه خورده ترس و خجالتش ریخت ازش خواهش می کنم که دو تایی یک زمان تو رو بکنیم .-ببین تو هم جلدی برو ازش امتیاز بگیر و بگو در صورتی گلوریا حاضره بهت کوس بده که من شهبال مادرمو توی همین اتاق بکنم . یعنی چهار تایی کنار هم باشیم . می دونی شهبال جون این جوری اگه همدیگه رو ببینیم ترس و شرم و حیا و خجالت از بین میره راحت می تونیم همدیگه رو قبول کنیم . باشه من باباتو درست می کنم .-قربونت برم من گلوریا -راستش منم اصلا یادم رفته بود که یه بابایی هم تو خونه هست که ممکنه هر لحظه بیدار شه و ببینه من سر جام نیستم ولی با این اخلاقی که پدرم داشت و من از بچگی باهاش آشنا بودم می دونستم در این شرایطی که خستگی برش غلبه می کنه یک ضرب با اعصابی کاملا آروم می خوابه . خونه پسرش بگم سرم درد می کرد رفتم دارو خونه قرص بگیرم . از کجا می خواد بفهمه کوس و کونم مشغول بوده ;/;شهبال رفت با پدرش صحبت کرد و مقدماتو چید . پدره در جا هرچی که پسرش می خواستو قبول کرد . بعد اونو آورد جلو تا به من معرفی کنه به جای این که منو به اون معرفی کنه -گلوریا جان این بابامه اسد خان پدر اینم گلوریا خانوم . خودت که دیدی چه اندام کار درستی داره . بهمون افتخار دادن کلبه ما رو مزین فرمودن . من اول یه تستش کردم ببینم اگه خوبه بدم دم بابا جونم . پدر جون این قدر دوستت داشتم و دارم که به احترام شما تو کوسش آب نریختم تا نجس تحویل شما نداده باشم . پدره مثل خر کیف می کرد . سر پسرشو به علامت قدر دانی بوسید و گفت همیشه دعا گوتم -پدر اجازه دارم با مامان همین جا مشغول شم . این خواسته گلوریا جان هم هست -صاحب اختیاری هر جا دوست داری می تونی دست ننه اتو بگیری و ترتیبشو بدی -ممنونم پدر خوش بگذره -واسه تو هم همین طور . داشتم از این تعارفات شاخ در می آوردم . منو باش که فکر می کردم استارت این کونده بازیها تو خونه ما خورده تو نگو ملت دارن راه میفتن و ما عقب افتاده تر از همه ایم . اون دو نفر رفتند و من و اسد خان که موهاش جوگندمی شده بود و وزنش به شصت کیلو هم نمی رسید کنار هم مونده بودیم که چیکار کنیم -آقا اسد حالا من و تو کنار همیم . ببینم چیکار می کنی . شورتشو کشیدم پایین . صورتش سرخ شد . کونمو طرفش قمبل کردم و کیرشو از پشت سر و بدنم گرفتم تو. دستم و به کونم مالیدم و گفتم این گوی و این میدان نشون بده که مثل اسمت شیری . بزن زیر گوش هر کی که میگه تو پیری . ماشاءالله توداری عجب کیری ! .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 
language=javascript> function noRightClick() { if (event.button==) { alert(“! حق کپي کردن نداري “) } } document.onmousedown=noRightClick

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها