داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

سوز میاد

از کجا بگم براتون طرف خیلی پرو بود.هروقت تو محلمون بالا پایین میکردم چشم تو چشم میکرد باهام .از خودم تعریف نمیکنم ولی خدایی بدک نیستم.تو محلمون ی جورایی همه آشنا و فامیلن ماهم الآن 20 سال تو محلیم جای ریسک ندارم ولی خدا وکیلی بچه پرو بود.خب حالا میرم سر اصل مطلب.اسمش فرزانه بود متولد سال 73ولی زود شوهر کرده بود و شوهرشم افتاده بود زتدان ولی اون غیابی طلاق گرفته بود.(زن شوهردار خط قرمز منه)مطمئن که شدم طلاق گرفته رفتم رو مخش ی روز که تو پارک نزدیک خونمون دیدمش شمارش ازش گرفتم.

ی چند روزی باهم اس مس بازی کردیم ولی بعدش میونمون بهم خورد یعنی ی رفیقش نمیدونم چرا ولی رای فرزانرو زده بود.ی تایمی که گذشت متوجه شدم یکی از بچه های محلمون اکثر شبا میرفت خونش میکردش.خیلی بهم برخورد طرف ماله این حرفا نبود ولی بزارش شده بود.تصمیم گرفتم به هر ترفندی شده ی بارم که شده برم بکنمش.ولی لازم نشد که زیاد فکر کنم خودش بهونه کردنش داد دستم.ی روز که از باشگاه برمیگشتم بهم زنگ زد و گفت کسیرو میشناسی که بتونه به حساب تو 2 تومن بهم قرض بده .بهش برمیگردونم .با خودم گفتم خدا من چقدر بدبخت شدم که این جنده منو کس مغز فرض کرده که بخواد 2تومن ازم بکنه و بشینه با بزارش به ریشم بخنده.یکی دوبار رد دادم که بیخیال شم با خودم گفتم بدبخته ولش کن ولی جنده ول کن نبود فکر میکرد ساده گیر اورده از در دوستی وارد میشد تا خیر سرش مخمو بزنه پولش بکنه بره با رفیقش عشق و حال. با خودم عهد بستم چنان داغی به دلش بزارم که تا عمر داره یادش بمونه.حاشیه بسه برم سر اصل مطلب.

با یکی از رفیقام هماهنگ کردم که مثلا قرار شد اون کسی باشه که قراره من از اون پول بگیرم و بدم به این خانوم زرنگ.ی جوری با حرکات و رفتارش بهم خط داده بود که مثلا من اگه با دادن این پول بهش دوستیم ثابت کنم سرکار الیه بهم توفیق زیارت لای پای مبارکش بده. منم ی چند روزی سرکارش گذاشتم تا تشنه تر شه و شکش برطرف شه که واقعا من میخوام پول بهش بدم.ی روز که رفته بود خونه خالش بهش اس دادم که رفیقم امروز پول حاضر کرده پاشو بیا بگیر چون میدونستم راه خونه خالش تا سمت ما ی کم طولانیه ی مقداری زمان میبره تا برسه بیاد(خونه ما کرجه و خونه خالش شهر قدس).اول بهش گفتم که با رفیقم واسه ساعت 7 قرار فیکس کردم اون تایم بیا ولی ساعت 4 بهش اس دادم که رفیقم گفته من تا ساعت 5 بیشتر مغازه نیستم سریعتر خودتون برسونید اونم چون فاصله زیاد بود و ی کوچولو ام ترافیک بود نرسید بیاد منو قیافه حق به جانب براش گرفتم که تو منو جلو رفیقم ضایع کردی آخه بنده خدا فرزانه ساعت 6ونیم رسیده بود.قرار شد فرداش 9 صبح بریم پول بگیریم بیایم.منم به خودم گفتم امشب نکنمش این خانوم به خیال خودش زرنگ از دستم در میره.رفتم رو مخش که آی من واسه تو چه کارا که نکردم و چه بلیطا که نسوزندم ولی تو بهم بی اعتمادی و اون آغوش گرم تو از دریغ میکنی ولی ناموسن زرنگ بود دهن سرویس بهونه پریود بودنش گرفت.که عزیزم من پریود شدم و دورم 4 روز دیگه تموم میشه تو هون موقع پاشو بیا. دیدم اینطوری باشه صبح که بشه این از من پول میخواد منم واسش تریپ قهر برداشتم صبح که زنگ زد جوابش ندادم.اونم خیلی قشنگ بهم گفت عیبی نداره میدونستم سرکارم گذاشتی.گذاشتم ی 1ساعتی بگذره بهش اس دادم که درسته تو منو سرکار گذاشتی ولی من پول برات گرفتم و الآن تهرانم برسم شب میشه میارم ی جوری که کسی نفهمه بهت میدم. خونتم نمیام تا بدونی من از رو راستی و صداقت باهات رفاقت میکنم.چشمتون روز بد نبینه طرف شروع کرد به قربون صدقه رفتن که آی عزیزم فدات شم امشب حتما مهمونه منی عشقم و هزار جور شر و ور دیگه. ساعت 10 از خونمون زدم بیرون رفتم نشستم قهوه خونه پسر داییم ی 1ساعتی گذشت ساعت که 11 شد رفتم تو کوچه وقتی دیدم که کوچه خلوته بهش اس دادم که بیا درو واکن بیام داخل.

با کلی ترس ولرز رفتم تو خونه.بهش گفتم چی شد تو که پریود بودی حالا سالمی .گفت میدونی چیه عشقم بخاطر تو صبح 4 تا LDخوردم الآن مشکلم حل شده (والا نمیدونم LDضد حاملگیه یا ضد پریودی)گفتم که فکر میکرد زرنگه ولی بنده خدا جای سفت نشاشیده بود. راستی ی کم از ظاهرش بگم.قدش متوسط بود حدود 165و لاغر بود ولی کون خوبی داشت.بدنش سفید سفید بود تو محل طلبه زیاد داشت. خونش که رسیدم واسه اینکه زیاد ضایه بازی در نیاره حرفی از پول نزد. ی لیوان شربت واسم اورد چون هوا گرم بود این قضیه واسه خرداد امساله(سال 93)شربت که خوردم ی براندازش کردم دیدم نه خوب چیزیه ارزش این همه دروغ دون داشت.خونش کوچیک بود ما تو ی محلی زندگی میکنیم که جزو محل های پایین شهره و 2 تومن واسمون خیلی پوله.خب ببخشید که زیاد حاشیه رفتم .تو خونه که بودم نخواستم اول شروع کنم نشستم تو اتاقی که تلویزیون توش بود اون تو اون یکی اتاق بود.(2تا اتاق کوچیک داشت)صدام کرد رفتم پیشش رو تختش دراز کشیده بود و ی شلوارک و تاپ تنش بود و به پهلو خوابیده بود رفتم پشتش دراز کشیدم و شروع کردم به مالیدنش .برگشت اومد تو بغلم ی چن لحظه نگام کرد مظمعن بودم هیچ حسی بینمون نیست اون واسه خاطر پول تو بغلم بود منم واسه خاطر اینکه بهش بفهمونم واسه من نمیتونه زرنگ بازی در بیاره اونجا بودم.شروع کردم به خوردن لبهاش.خیلی حرفه ای بود انگار 20 ساله که پورن استاره.هم زمان که لبام میخورد از رو شلوارم کیرم میمالید من که ادعای کس بازیم میشد با دیدن حرکاتش دست و پام گم کرده بودم .رو تختش دراز کشیدم خودش اومد تی شرتتم در اورد شروع کرد به خوردن سینم حولش دادم با انگشات کیرم بهش نشون دادم یه نگاه بهم کرده ی نیشخند مزخرف زد و شلوارم از پام در اورد.از رو شورت ی ذره کیرم مالوند دیدم زیاد داره این دست و اون دست میکونه خودم شرتم در اوردم .با دستش شروع کرد به مالیدن کیرم بهش گفتم خب دیگه شروع کن کله کیرم کرد تو دهنش شروع کرد به ساک زدن کیر منم راست راست شده بود انگار زیرش جک زدن .ی ذره که خورد دیدم داره آبم میاد پیش خودم گفتم خیلی ضایع میشم با این هیکلم آبم سریع بیاد بلندش کردم خوابوندمش اومدم روش.شروع کردن به خوردن گردنش.با نوک زبونم قلقلکش میدادم این کارارو خیلی دوس دارم.تاپش دراوردم اولش یه ذره سینه هاش مالوندم و نوک پستونش گرفتم به دهنم شروع کردم به خوردن تو حاله خودم نبودم که دیدم آه و نالش شروع شد و هی میگفت امیر بسه سینه هام داغون شد بخدا بسه دیگه.منم رفتم پایین تر و شلوارکش در اوردم وای که چه کسی داشت.صاف و صوف و سفید مثه بدنش.کس لیس نیستم ولی این یکی فرق داشت.بجان خودم دست خودم نبود به خودم که اومدم دیدم چوچولش تو دهنمه و آه و ناله فرزانه رفته هوا.خیسی کسش تو دهنم حس میکردم با انگشت ی چنبار تو کسش فرو کردم دیدم هی کونش میبره بالا میزنه زمین آه و ناله میکرد .ی بار دیگه که زبون زدم به چوچولش مزه ترشی اومد تو دهنم حالم بد شد .بهم گفت بسه دیگه بکن توش .تا کله کیرم گذاشتم دمه سوراخ کسش تازه یادم اومد یه کم باید اذیتش کنم.با ی فشار تمام کیرم تو کسش جا کردم جیغش در اومد که هوی یواش کیرت کلفته داغون شدم.شروع کردم به تلمبه زدن یه 2 دقیقه که تلمبه زدم دیدم داره آبم میاد گفتم کون لقش همش ریختم تو کسش.چن لحظه که تو بغلم بود کیرم خوابید بلند شد گفت وای آبتو ریختی توش .فردا که اومدم آویزونت شدم میفهمی حاجی ترسیدم از این موجود هرکاری که بگی برمیاد.فهمید ترسیدم گفت نترس بابا پا میشم قرص میخورم عزیزم چرا رنگت عوض شد.همین که رفت دستشویی دیدم این کیر بی صاحبم بازم راس شد .اومد پیشم گفتم فرزانه بخواب باز راس شده میگفت نه.من ی بار که ارضا شم دیگه نمیتونم بدم کسم سوز میگیره (اینم از شانس کیریه ما)خروسی زدم آبرومم رفت همش تقصیر رفیقه کس کشم بود گفت ترامادول که بخوری نیم ساعت راحت میزنی منم قبلش قمپوز در کرده بودم که آی بیام دو ساعت میکنمت دو دقیقه ام نشد.کیرم تو هرچی ترامادوله.دیدم نمیشه کیر بد جور الم شده با کلی کس لیسی بازم خوابیدم روش تا کله کیر میکردم تو کسش جیغش در می اومد که آی سوز میاد دربیار داغون شدم دیدم زیاد داره داد و بیداد میکنه بیخیال شدم اومدم خونه.بهش گفتم صبح پول بهت میدم/ الآن 1 ماهی میشه که از اون ماجرا گذشته و ی اتفاقی افتاده و اونم اینه که این فرزانه خانوم پرو و زرنگ هروقت منو میبینه خیلی شیک و مجلسی سر مبارکش میندازه پایین ودیگه خبری از اون نیشخندا نیست.اینم عاقبت آدم زرنگ … حال کردم واسه شمام تعریف کنم

نوشته:‌ امیر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها