داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

آبجو، پسته و سکس با مهدی

من بهاره هستم . 34 سالمه و حدود 8 ساله كه تنها زندگي ميكنم . دوست پسري داشتم بنام مهدي . حدود دو سال با هم رفاقت كرديم . مهدي بسيار خوش اندام و سكسي بود . من هم البته قد بلند و سبزه هستم . تو سكس خيلي مهارت دارم و رابطه ام هميشه بخاطره سكس خوبي كه داشتم فراموش نشدني بوده …
يكي از خاطرات سكسي خودمو با مهدي براتون تعريف ميكنم :
من و مهدي به فشم رفته بوديم و تو ماشين با خودمون آبجو و پسته داشتيم . تو راه رفتن به فشم نفري يك قوطي آبجو خورديم . خيلي مزه داد . رفتيم تو يكي از كافه ها و چاي و قليون و شام و بعدشم به سمت خونه حركت كرديم . دوباره تو راه برگشت آبجو خورديم .
هردومون واسه رسيدن به خونه و سكس كردن لحظه شماري ميكرديم . مهدي رانندگي ميكرد و منم هي ميپريدم بوسش ميكردم . دستم و گذاشتم روي كيرش . از زير شلوار جين حسابي بزرگ شده بود و داشت ميتركيد .
كمربندش و باز كردم و دكمه ي شلوار و زيپ و كشيدم پايين و يهو هولوپي پريد بيرون
سلام … من مهدي كوچولو هستم . مرسي نجاتم دادي داشتم ميمردم اون تو :)))
با دستم لمسش كردم و ماليدمش …
خونه ي من سعادت آباد بود و كلي راه بود تا برسيم … اما بايد تا رسيدن به خونه تحمل ميكرديم … اتوبان نيايش تموم نميشد لعنتي … بالاخره رسيديم و تا در آپارتمان و باز كرديم عين ديونه ها افتاديم به جون هم و لباسهاي هم و در آورديم …
مهدي با اون اندام خوشكل و برنزه اش ( سولاريم ميرفت ) ايستاده بود و منم رو زمين زانو زدم و كيرشو تا ته كردم تو حلقم … كيرش هميشه تميز بود و از خوردنش لذت ميبردم …
بعد از كلي ليسيدن من و از زمين بلند كرد و به اتاق خواب برد و پرتم كرد روي تخت .
بعدش افتاد روي كسم و شروع كرد به ليسيدن …
آخ كه چه لذتي داره وقتي مست باشي و عشقت بيافته روي تو و همه بدنتو بليسه …
بعدش 69 شديم و شروع كرديم به خوردن همديگه … حتي سوراخ كون همديگه رو هم ميليسيديم …
من و مهدي هميشه سكس هاي طولاني داشتيم و حدودا 1 ساعت طول ميكشيد تا هردو ارضاء شيم …
من تو سكس خجالت مجالت سرم نميشه … گاهي وقتها اون بيچاره كم مي آورد …
خيلي تو سكس حرف ميزنم …
” جوووووووووووون ” ” چه كيري داري ” ” بخورمت ؟ ” ” تخمتاتو بخورم ؟ ” آخخخخخخخخخخ … كيرتو بكن تو كسم …” جوووووووووووووووووووون ” ” آب تو بخورم ؟ ” ” كونتو بخورم ؟ ” ” آخ كسم مممممممممممممم ” …
خلاصه بعد از كلي بخور بخور خوابيدم روي تخت و اونم كيرشو كرد تو كسم و هي تلمبه زد …
من البته دوست داشتم بكنه توي كسم و هي فشار بده …
بخاطر همين خوابوندمش روي تخت و خودم نشستم روي كيرشو تا ته فشار ميدادم …
هي ميگفتم ” جووووووووووووووون فشار بده … آه … آخخخخخخخخخخخ … واي …
صدام اونقدر بلند بود كه فكر كنم همه همسايه ها فهميده بودن …
تازه وقتي ارضاء ميشدم صداي جيغم كل خونه رو برميداشت …
بالاخره بعد از كلي كلنجار درست لحظه اي كه داشتم ارضاء ميشدم گفتم مهدي دارم ميشم ، اونم گفت پس باهم ميشيم … صداي جيغمون ساختمون و برداشته بود ديگه آبشم ريخته بود تو كسم … نعره ميكشيديم … و لذت ميبرديم …
بعدشم ولو شديم روي تخت و تا نيم ساعت ناي حرف زدن نداشتيم …
اون اولين باري بود كه ما هردو با هم ارضا شديم و خيلي لذت بخش بود …

اميدوارم همچين سكسي رو تجربه كرده باشيد تا بفهميد كه من چي گفتم …

نوشته: بهاره

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها