سیسی کارکشته با لباس زیر خواهرش (۱)
سلام حال دلتون چطوره اومدم با یه داستان زندگی خودم چند سالیه فعالیت میکنم توی شهوانی آرین هستم۲۰سالمه پوسفتم سفیده ارثی باسنمون بزرگه و از سفیدی زیاد صورتی هم هستم چند سالی هست که به سیسی بودن علاقه دارم و کم کم با بیغیرتی و پوشیدن لباس ناموسم آشنا شدم و این کارو انجام دادم یه روزی توی شهوانی میگشتم که خیلی پیام برام میومد ولی خب یکیشون انگار متفاوت بود ک فهمیدم فمبوی بوده یه زمانی و دقیقا میدونه باید چیکار کنه ک دلمو به دست بیاره شروع کرد باهام پیام بازی کردن و فاصلمون زیاد نبود و مخمو زد توی دو روز باهاش رفتم دیت البته سکس دیت خخخ تصمیم گرفتیم که میدون آزادی همدیگرو ببینیم بالاخره تصمیم گرفتم که این کارو انجام بدم شب قبلش حسابی خودمو شیو کردم با انتخاب خودش یکی از سکسی ترین شرتای ابجیمو پوشیدم با رنگ آلبالویی که دوتا خط روی لپای باسنم نیفتاد جلوش تور بود و یه خطم داخل خود باسنم میوفتاد با هزار بدبختی شب خوابیدم یه شلوار تنگ و کوتاه پوشیدم با یه تیشرت بلند لباس زیرمم که گفتم باهم قرار گذاشتیم ک فلان ساعت اونجا باشیم خیلی استرس داشتم چون اولین قرارم از طریق شهوانی بود یه اسنپ گرفتم و حرکت کردم و چون پوستم زیادی سفیده و تا بالای مچ پام مشخص بود هرکس میدید میفهمید چه خبره بالاخره رسیدم و البته یه ترفند خیلی جالب زدم شاید برای اونجایی ک میخان صورتشون مشخص نشه خیلی جالب باشه یه ماسک و ور داشتم به اندازه که جلوی لبم آزاد باشه پاره کردم و زدم به صورتم و یه ماسک نو و هم پشت سرش گذاشتم رو صورتم حالا به نظرتون چرا تو ادامه میفهمید بالاخره رفتیم باهم یکم قدم زدیم حرف زدیم و اونجا بود که شیطون گولمون زد گفت باید یه غلطایی بکنید ولی خب ازونجایی که مکان نداشتیم تصمیم گرفتیم تو سرویس بهداشتی کارمون بکنیم یکم گشتیم چند سرویس بهداشتی رفتیم تا یه دونه خلوت پیدا کردیم اوفف بهش فک میکنم هورنی میشم رفتیم داخل تا رسیدیم لیمو داشت جر میداد برم گردوند شلوارمو کشید پایید گفت جوننن ازون که فکرشو میکردم قشنگ تره سرمو کشید پایین رفت لای باسنم اوممممم شروع کردن خوردنش وای چقدر خوب میخورد انقد خورد تا داشتم بیهوش میشدم فقط چشامو بسته بودم ناله میکردم دوباره برم گردوند شلوارشو کشید پایین دیدم یه کیر ۱۸سانتی راست جلوم ظاهر شد اوففف این چی بود دیگ شروع کردم خوردنش کلفت بود نمتونستم همشو بخورم البته که بگم اولین بار بود کیر میخوردم هیچ مزه خاصی نداشت شروع کردم چند دقیقه خوردن کیرش بعد بلندم کرد انقدر حشری بودم گفتم بکن توم گفت مطمئنی گفتم آره سر کیرشو گذاشت رو سوراخم منم قشنگ قمبل کرده بودم اروم اروم فشار داد داخل دیدم دارم جر میخورم گفتم نمیتونم لاپایی بزن شروع کرد لاپایی زدن اوووف چقد خوب بود انقدر داشتم حال میکردم بعد گفت ابم داره میاد گفتم هرجا دوس داری خالی کن آبشو ریخت لای کونم بعد شرت سکسیمو کشید بالا گفت تا خونه باید همینجوری بری میشه گفت بهترین حرکت تحقیر آمیزی ک دیدم همین بود خلاصه اومدیم بیرون خدافظی کردیم و رفتیم خونه رفتم دوش بگیرم دیدم کل شرت پر از آب کیر شده همینجوری گذاشتم تو کشو خواهرم جالبش اینجاست فردا رفتم دیدم شرته نیس فک کنم پوشیده بودش تا داستان های بعدی خدافظ دوستون دارم
نوشته: سی سی توپر