کون دادن به سینا

سلام
امیدوارم حالتون خوب خوب باشه
امروز می‌خوام داستان کونی شدنم رو براتون تعریف کنم
به معنای واقعی کلمه کون بودم اما تو دوران راهنمایی ادای بکن ها رو در می آوردم تا کسی کاریم نکنه

تقریبا 14 سالم بود که تازه با مسائل جنسی آشنا شده بودم و هر از گاهی جق میزدم و خودارضایی میکردم ، همه چی عادی پیش می‌رفت تا اینکه با سینا ، که تو مدرسه بغل دستم می‌شست مچ شدیم ، اوایل فقط از درس و … صحبت میکردیم و با گذر زمان از مسائل جنسی و … هم حرف زدیم ؛ من و سینا قدمون بلند بود و ته کلاس می شستیم ؛ یه روز که گرم درس بودم ، سینا از رو شلوار کیرم رو گرفت و یکم باهاش ور رفت و شروع کردم از رو شلوار مالیدن ، اولین بار بود که یه نفر با کیرم ور میرفت و حس عجیبی بود ، سینا هم خوشش اومده بود ، از اون روز قرار شد سینا هر روز با کیرم ور بره ، اما از رو شلوار ، کیرم خیلی بزرگ و کلفت نبود ، اما کوچیک هم نبود ؛ چند وقتی گذشت و تفریح من و سینا شده بود این ، تو این مدت سینا هم هر وقت کیرش راست میشد ، به زور میداد دسته من تا براش از رو شلوار بمالم ، کیرش خیلی کلفت و بزرگ بود ، یه روز سینا گفت بذار از تو شورت با کیرت ور برم و منم قبول کردم ؛ سر کلاس ها دکمه شلوارم رو باز میذاشتم و سینا دستشو میکرد تو شورتم و شروع میکرد به مالیدن کیرم و منم هر از گاهی برای سینا این کارو میکردم و براش جق میزدم ، گاهی هم پامو مینداخت رو پاش و پامو می مالید ؛ همینطور می‌گذشت تا اینکه یه روز سینا دستش تو شورتم بود و معلم اومد عقب کلاس نشست ، سینا سریع دستش رو کشید بیرون ، فرصت نشد دکمه شلوارم رو ببندم و همچنان باز بود ، غرق صحبت های معلم بود و گوش دادن به درس ، که یه دفعه احساس کردم یه چیزی خورد به کونم ، فهمیدم سینا دستش رو کرده تو شورتم و داره با کونم ور می‌ره ، بهش گفتم بسه این کارو نکن اما گوش نمی‌داد ، نمیشد کاری کنم ، چون ممکن بود بچه ها بفهمن و … ، سینا کل زنگ کلاس کونم رو می مالید و باهاش ور میرفت ، اما عجیب اینجا بود که من حس بدی نداشتم ، کلاس که تموم شد سینا بهم گفت اگه میخوای به کسی از کون خوشگلت نگم هر روز. باید در اختیار من بذاریش و … ، دو دل بودم اما میدونستم اگه قبول نکنم برام دردسر میشه ، پس قبول کردم ، از اون روز به بعد تفریح سینا شد مالیدن کون من ، و تفریح منم مالیدن کیر سینا ؛ مدتی به همین منوال گذشت تا اینکه یه روز من و سینا بعد از المپیاد علوم زودتر از مدرسه رفتیم سالن ورزشی و اونجا خالیه خالی بود ، به محض ورود به سالن لباس ها رو عوض کردیم و منتظر بودیم ، رفتم سمت سینا و اونم شروع کرد به مالیدنم منم سریع بلند شدم و بهش گفتم انقدر تابلو نباش اگه یکی ببینه بدبخت میشیم ، اما حرفام تاثیری نداشت ، بعد از چند لحظه رفتم دستشویی تا جق بزنم ( بعد از ماجرای کونم سینا کمتر با کیرم ور میرفت ) ، تو دستشویی گرم جق بودم که سینا از رو در اومد بالا و شروع کرد به نگاه کردن من و خندیدن (دیوار دستشویی تا سقف کل محیط فاصله اش زیاد بود ) ، باهاش بحث کردم و سریع اومدم بیرون از دستشویی ، رفتم دستام رو بشورم که یه دفعه سینا شورت ورزشی و شورت خودم رو باهم در آورد ، چند ثانیه مکث کرد و فقط نگاه کرد و منم شوکه شده بودم ، بعد شروع کرد به مالیدن کونم و چسبوندن کیرش به بدنم ، زور سینا از من بیشتر بود و با بدبختی تونستم متقاعدش کنم بیخیال بشه ، بعد از این ماجرا کمتر میذاشتم سینا با کونم بازی کنه ؛ به امتحانات پایان ترم رسیده بودیم و سینا ازم خواست برای ریاضی برم خونشون تا تو خوندنش کمکش کنم ، منم قبول کردم و رفتم ، وارد خونه که شدم ، فهمیدم جز من و سینا کسی خونه نیست و خانواده اش رفتن شهرستان پیش اقوام شون ، با سینا شروع کردیم به ریاضی خوندن ، بعد از مدتی سینا بهم گفت امیر بذار بهت لباس راحتی بدم ، اینطوری برات راحت تره درس خوندن ، منم قبول کردم ، سینا برام بلوز و شورت آورد ، اون روز خودمم از زیر شلوار شورت پام نبود ، رفتم تو اتاق و لباسم رو عوض کردم ، یه مشکل وجود داشت سر شورت ، شورت سینا برام تنگ بود و کون من هم بزرگ و گوشتی بود ، عملا تو اون شورت از پشت یه جنده بودم ، برگشتم پیش سینا ، چند صفحه ای ریاضی کار کردیم که دیدم سینا کیرش راست شده ، در حین درس کیرش رو گرفتم و گفتم به یاد چند وقت پیش ، تصورم این بود سینا هم کیرم رو میگیره اما ، همون اول رفت سراغ کونم ، حس عجیبی داشتم ، بعد کتابا رو گذاشتیم کنار ، شروع کردیم به لب گرفتن و مالوندن بدن هامون به هم ، بعد سینا کلا لخت شد ، اولش هول شده بودم اما بعد اوکی شدم ، سینا بدن سفیدی داشت ، کیرش خیلی بزرگ و کلفت بود ، کیرشو گرفتم دستم و شروع کردم به مالیدنش ، بعد سینا بهم گفت نمی‌خوای مزه کنیش ، لحظه عجیبی بود و پیشنهاد عجیبی ، بعد از چند ثانیه مکث ، سر کیرش رو کردم تو دهنم و دیدم همچین بدم نیست ، همون لحظه سینا سرم رو گرفت و محکم کشید و کیرش رفت تو دهنم ، چند دقیقه گرم ساک زدن برای سینا بودم و سینا هم بدنم رو می‌مالید ، بعد سینا بهم گفت نمی‌خوای لباساتو در بیاری ، گفتم چرا در بیارم ، که سینا خودش شورتم رو کشید پایین و منو چرخوند و کونم اومد سمتش ، خودش رو چسبوند به بدنم و با دستاش کیرم رو گرفت و شروع کرد به جق زدن ، هم‌زمان با این کار کیرش رو می‌مالید به کونم و چند باری هم لاپایی زد ، حسابی گرم بودیم تا اینکه ارضا شدم ، سینا ولم کرد ، همون لحظه به شکم رو زمین دراز کشیدم ، حس فوق العاده ای بود ، تا به حال اینطوری ارضا نشده بودم ، یه دفعه یه چیزی رو لای کونم حس کردم ، سینا کیرش رو گذاشته بود اونجا و داشت بالا و پایین میکرد ، حال نداشتم که بپرسم داری چی کار می‌کنی ، سینا روغن رو برداشت و شروع کرد به چرب کردن کل کونم ، همچنان بی حال بودم و گیج و منگ که سینا انگشتشو کرد تو سوراخم و عقب جلو کردن و انگشت ، انگار تازه داشتم شارژ میشدم ، یه انگشت شد دو انگشت و من خودمم شارژ تر از قبل ، بعد سینا گفت اجازه هست ، گفتم اجازه برای چه کاری ؟ ، گفت گاییدن این جنده ، بعد کیرشو کرد تو کونم ، درد داشت واقعاً درد داشت چون تنگ تنگ بودم ، اول آروم آروم بازی داد تا جا باز کنم و بعد شروع کرد به تلمبه زدن ، منم داد و فریادم از شدت درد داشت بلند میشد ، سینا کیرشو در آورد و بلندم کرد و گفت هم شو ، منم گفتم چشم و باز کیرشو کرد تو کونم و باز تلمبه زدن ، چند دقیقه ای همین کارو میکردیم که بعد سینا دراز کشید و گفت سوارش شو ، منم انگار جنده سینا شده بودم و بدم نمیومد گاییده بشم ، نشستم روش و حسابی بالا پایین رفتم رو کیرش و سنگ تموم گذاشتم براش ؛ چند لحظه بعد هردو برای بار چندم ارضا شدیم و بعد از شدت خستگی افتادیم کف اتاق ، چند لحظه ای گذشت که سینا گفت امیر برو دوش بگیر ، منم خونه رو مرتب میکنم و یه چیزی آماده میکنم برا خوردن . رفتم حموم دوش بگیرم ، بعد چند دقیقه سینا در رو باز کرد و اومد داخل و گفت اونم باید دوش بگیره ، اما هردو میدونستیم داستان چیه ، سینا اومد زیر دوش و بعد سرپا ، شروع کرد به گاییدنم ، و در همین حین با کیرم ور رفتن ، بعد از چند دقیقه سینا کیرشو در آورد گفت بسه ، دوش بگیریم و بریم بیرون ، وقتی من زیر دوش بودم سینا کونم رو می‌مالید و انگشت میکرد و وقتی سینا زیر دوش من کیرشو می‌مالیدم ؛ گذشت و وقت رفتن به خونه رسیده بود ، موقع رفتن سینا بغلم کرد و بعد دستشو برد سمت کونم و مالید منو حسابی ، بعد تموم شدن بغل بهم گفت ، تو مدرسه حدس میزدم کون باشی ولی جنده رو نه ، هردو خندیدیم و خداحافظی کردیم و منم برگشتم خونه ، اون شب موقع خواب به یاد اون لحظات حسابی جق زدم و…

این بود شروع کونی شدنم

نوشته: David

دکمه بازگشت به بالا