ماجرای گی نیما

سلام
من نیمام الان ۳۵ سالمه با اندام زنانه البته اینو بگم که خودم دوست دارم زنونه باشه و براش تلاش کردم
من حسمو از دبیرستان شناختم و تو همون سالها با همسایمون ک همکلاسیمم بود رابطه در حد اینکه بهم چسبید با کیرشو تو دستم میگرفتم داشتیم
استخدام ک شدم زندگیم شدی زندگی کارمندی با تیپ کارمندی اروم اروم دیگه از ۲۵ سالگی ب بعد نتونستم حسمو کنترل کنم و اصرار ب ازدواج خانواده باعث شد جدا زندگی کنم یواش یواش خارج از اداره رفته رفته لباس های جذب و جذب تر هی پوشیدم و اندام زنونه تری ساختم تو خریدم دیگه شلوار های جین و شورت های زنونه جایگزین شلوار و شورت من شد
تیشرت با نماد و رنگهای رنگین کمون و ال جی بیتی میخریدم تو فضای مجازی چندتا اکانت داشتم ولی با توجه ب موقعیت اجتماعیم نمیتونستم قرار حضوری داشته باشم

ی روز ب قصد پیدا کردن پارتنر ساعت با بند رنگین کمانی تیشرت با علامت ال جی بیتی و‌شلوار جذب کوتاه پوشیدم رفتم مترو ایستگاه حسن آباد پیاده شدم نشستم رو صندلی زیاد نگام میکردن دست فروشام بهم تیکه مینداختن و ب هم نشونشون میدادن منم همونجا چندتا عکس بدون چهره گرفتم ک شب پست کنم کسی پیدا نکردم
شب عکسا رو پست کردم چند روز بعد دیدم ی عکس از خودم تو مترو برام یکی فرستاده و نوشته چقد دوست داشتم اونجا بیام کنارت بشینم ولی نشد
منم باهاش چت کردم ۴۰ سالش بود قیافشم خوب بود بچه کمالشهر کرج بود منم چون با محل زندگیم فاصله داشت و میدونستم ممکن نیست منو ببینه باهاش قرار گذاشتم رفتم خونشون رسیدم دیدم با شورت درو بازکرد نشستیم رو مبل بهم دست زد گفت من پسر نکردم تا حالا ولی تو خیای خوبی بعد بهم گفت بریم تو اتاق اگه زنم یا بچه ها اومدن من میگم این برای طراحی لباس اومده گفتم مگه میان کفت ن ولی اینو بدونی و بگی ک بد نیست بعد دستمو کرفت بریم تو اتاق گفتم بزار برم دستشویی رفتم خودمو شستم رفتم تو اتاق بغلم کرد کیرشو تو دستم گرفتم دیدم وااااای چقد گندی بعد گفت چیکار کنم بگو من پسر نکردم کفتم فک کن زنم دیگه اونم باهام ور رفت گفت دوس داری بخوری منم گفتم اره خوردم براش سعی میکردم همشو بخورم نمیتونستم هم جا نمیشد تو دهنم هم اوق میزدم بعد گفت بخواب نکاه نو چشام کن خوابیدم پامو انداخت رو شونش ی کم فشار داد کیرشو تو کونم نمیرفت تو ژل کتیرا رو میز بود زد ب کیرش و کونم هرکاری کرد تو نمیرفت منم درد داشتم بعد دیدیم در باز شد ما پوشیدیم از اتاق رفت بیرون خانومش بود منم الکی گفتم طرحشو میکشم میفرستم برات و خداحافظی کردم اومد حالم بد بود از اینکه نتونستم هم اونو ارضا کنم هم خودمو ی پلاگ خریدم استفاده میکردم با اونم در ارتباط بودم ی روز زنگ زد گفت شب تنهاست تا صب منم رفتم پیشش بعد از کلی ور رفتن کیرشو تو کونم جا کرد تا صب سه بار سکس کردیم صب من اومدم چند سال با هم سکس کردیم و دیگه هم کیرش راحت تو کونم جا میشد هم میتونم بدون هیچ مشکلی کیرشو تا ته تو حلقم جا بدم ب قول خودش تمام سولاخا اندازه شده
تا اینکه ورشکسته شد و فراری و‌ الان هشت ماه ندیدمش تمام سوراخ ها هم ب شکل اولش برگشته

نوشته: نیما