سکس با دختر عموم نیکی
من احمد هستم اهل افغانستان ساکن یکی از شهر های پرجمعیت کشور مان فعلاً ٣٥ سال سن دارم و داستان بر میکرده به ١٥ سال قبل زمانیکه ٢٠ سال سن داشتم و دختر عموم نیکی که آن زمان ١٨ سال سن داشت وهمرا باپسر خاله ام که از قبل دوست بودن نامزد شدند واین پسر خاله ام حدوداً ٦ ماه بعد به علت نداشتن شغل وبیکاری مهاجرت کرد به ایران و داستان زمانی شروع شد که دختر عموم میره به خانه یکی از اقارب ما و از گوشی آنها به شماره ام پیام میته چون من آن شماره را ذخیره نداشتم نشناختم و او هم خودش را معرفی نکرد فقط قصد اذیت کردن داشته وبعد شماره منه به گوشی خودش ذخیره میکنه و چند مدتی با هم چت میکردیم و خودش را معرفی نکرده بود بلآخره خودش را معرفی کرد و چت کردن ما ادامه داشت تا اینکه از نامزدش پرسان کردم که تا چی حد باهم عشق میکرده و سکس داشته یانه که گفت از عقب برایش میداده بعد از من پرسید که دوست دختر داری یانه چون او زمان شبکه های اجتماعی و انتر نیت در دسترس همه نبود منم از نعمت دوست دختر محروم بودم و گفتم دوست دختر ندارم حدوداً یک ماهی چت های ما روی همین مسایل ادامه داشت تا اینکه برایش گفتم حالی که نامزدت هم نیست وقتی حشری میشی چی میکنی گفت هیچی دیگه مجبورم صبر کنم واین دختر عمو ام پدر ومادرش شاغل بودن که از صبح تا شام به وظیفه بودن و یک برادر داشت که او هم در مغازه مامایش کار میکرد وخودش از طرف روز همیشه در خانه تنها میبود گفتم اگر یگان وقتی به خانه تان بیایم همرایم عشق و حال میکنی که گفت تو یک بار بیا باز ببینم خانه های ما از یک گوشه شهر تا گوشه دیگر شهر فاصله زیاد داشت یک شب که چت میکردیم برای فردایش قرار گذاشتیم فردا وقت تر از خواب بلند شدم با تکسی طرف خانه شان حرکت کردم وقتی نزدیک خانه شان رسیدم ذنگ زدم گفت پدر و مادرم رفته اند برادرم هم به زودی میره چند لحظه به نزدیکی های خانه شان چرخ زدم که پیام داد بیا برادرم رفت منم رفتم وقتی در حویلی را باز کردبا هم دست دادیم و در را دوباره قفل کرد همانجا در سحن حویلی بغلش کردم و سر و صورتش را غرق بوسه کردم باهم رفتیم داخل خانه بوسه وبغل من ادامه داشت و او کمی مقاومت میکرد تا بلآخره یخش آب شد و همکاری میکرد همانطور به پشت خواباندمش هنوز لباس تن ما بود با مالیدن سینه کوس و کونش از پشت لباس حال میکردم سینه هایش را میمالیدم و کیرم به آخرین حدش سیخ شده بود واز پشت لباس بین پاهایش جای گرفته بود وهردو از لذت با هم پیج وتاب میخوردیم که چشم به هم زدن هردوی ما انزال شدیم باز هم به معاشقه ادامه دادیم که دوباره کیرم سیخ شد این بار تنبانش را در آوردم ولی چون از درد کون دادن میترسید کمی مقاومت میکرد منم شلوارم را در آوردم کمی کیرم و کونش را تف مالی کرده نوک کیرم را به سوراخش تنظیم کردم چون از دردش میترسید باز هم مقاومت میکرداو به روی کف اطاق خوابیده بود منم بالایش او نمیگذاشت منم کوشش میکردم تا کیرم را فرو کنم که به سختی توانستم نوک کیرم را تا کلاهکش جای کنم چون درد داشت و ناله میکرد از آن بیشتر نماند که تیرکنم که تنگی کونش و گرمای بدنش دوباره مره به انزال رساند او هنوز به بار دوم انزال نشده بود هردو رفتیم حمام و تمیز کردیم دوباره آمدیم به اطاق که معاشقه ما باز شروع شد این بار با بسیار ملایمی معاشقه کردیم لبها و سینه هایش را میچوشیدم او هم همکاری میکرد کیرم هم به بار سوم کم کم جان میگرفت این بار کامل لباس هایش را کشیدم واز خودم را همچنان این بار به پشت خواباندمش پاهایش را بالا کرده کوس و کونش را به حد کافی چوشیدم و او هم به اوج حشر بود حالت 69 شدیم مال های یکدیگر را به خد کافی چوشیدیم این بار به پشت بالای تخت خواباندمش لنگ هایش را بالا گرفته کوس و کونش را چوشیدم او هم از شدت حشر موهایم را چنگ زده سرم را به کوس و کونش فشار میداد بعد چرخاندمش طوری که از گردن پایین سر تخت بود و سرش از تخت آویزان کیرم را به دهنش جا دادم تا خایه کیرم را به حلقش فشار میدام و پس میکشیدم باهر بار فشار دانم اوق میزد و اشک هایش جاری میشد دوباره بر گشتاندمش به حالت قبلی طوری که باسنش روی تخت بود و خودم پایین اخت ایستاده بودم لنگ هایش را به شانه هایم انداخته سوراخش را اول با واسلین کمی چرب کردم و همچنان نوک کیرم را وکمی هم تف مالی کردم نوک کیرم را سورا خش تنظیم کردم این بار مقاومت نمیکرد و خودش را شل گرفته بود که بسیار به راحتی کیرم تا نصفش به کونش وارد شد که درد و سوزش داشت همانطور چند لحظه صبر کردم که خودش گفت فشار بته که منم تا خایه کیرم را فشار دادم و به عقب و جلو کردن شروع کردم چون قبلاً دوبار انزال شده بودم به این زودی ها آب کیرم آمدنی نبود او هم از سر لذت زیرم ناله میکرد همزمان با عقب و جلو کردن سینه هایش را چنگ میزدماو هم از هردو طرف بازو هایم را گرفته بود و فشار میداد تقریباً ١٥ الی ٢٠ دقیقه به همان پوزیش گاییدم که اول او بعدش من ارضا شدیم و آب کیرم را تا آخرین قطره داخل کونش خالی کردم کیرم که شل شد از کونش کشیدم وقتی کیرم بیرون شد سوراخش آهسته آهسته جمع شد و آب کیرم از کونش قطره قطره بیرون میشد کیر خود و کونش را با کاغذ تمیز کردم با هم رفتیم حمام همدیگر را شسته بیرون شدیم لباس هایمان را پوشیدیم کمی به بغل هم دراز کشیدیم تا که سر حال شدیم از هم خداحافظی کرده از خانه شان بیرون شدم و مستقیم رفتم سرکار این رابطه ما تا دو سال بعدش ادامه داشت که از کم یک بار در هرماه سکس داشتیم تا اینکه نامزدش برگشت و باهم عروسی کردن هر چند وعده کرده بود که بعد از عروسی از کوس هم میتم ولی شرایط مساعد نشدکه نشد و مه هم ازدواج کردم
نوشته: احمد