تأثیر آرش روی من (۱)

تو دبیرستان زیاد به حرفهای عجیب و غریب آرش توجه نمیکردم. گاهی یه فکرهایی میکرد و یه چیزایی میگفت که محال بود به کله آدم معمولی این فکرها بیاد. من از آرش خوشم میومد چون پسر سرزنده و دوست با معرفتی بود. دوسال که گذشت من و آرش حسابی رفیق شدیم و تو کلاسا کنار هم مینشستیم. زنگ‌های تفریح و ورزش و موقع نهار خوردن باهم بودیم. دو سه تا از دوستای من زیاد آرش را تحویل نمی گرفتن و این فکر میکنم بخاطر حرفای عجیب و غریبش در مورد سکس، زن‌ها، جق زدن و غیره بود. میترسیدن انگ کونی بودن بخورند. (یه کم صبر کنید، پایین تر تعریف میکنم که آرش چه چیزایی میگفت.) ولی من عین خیالم نبود، اصلا برام مهم نبود. همینکه با آرش بودم و دوستی صمیمانه اش را حس میکردم کافی بود.
اون سال‌ها خیلی بیخیال بودم.
الان ۷ سال از اون دوران گذشته. من ایرانم و آرش رفته آمریکا. آرش نمی‌دونه که من دارم این داستانو درباره دوستی‌مون مینویسم، وقتی چاپ شد با ایمیل براش میفرستم و مطمئنم که خوشش میاد چون همه این داستان صد در صد واقعیه و میدونم احساساتمون عین همه.

خلاصه. میگفتم که بعد از دو سال من و آرش حسابی با هم دوست صمیمی شدیم. اون دوران همه بچه ها تو‌ دبیرستان حرف زن و سکس و جلق و پورن و میزدن. من و آرش هم مستثنا نبودیم. الان، بعد از ۷ سال که یاد حرفایی که من و آرش باهم میزدیم میفتم حسابی کیرم شق میشه. البته فقط حرف نبود، عکس سکسی و فیلم پورن هم بود که رد و بدل می کردیم ولی اوج شهوت هر دو وقتی بود که راجع به عکسها و فیلمها با همدیگه حرف میزدیم و من از آرش چیزایی میشنیدم که شاید تنهایی هیچوقت به فکرم نمیرسید.

اولین بار که از آرش حرفای اونطوری راجع به سکس شنیدم و جق زدیم یادمه داشتیم ته کلاس تو گوشی آرش عکسای سکسی نگاه میکردیم (۲۰ دقیقه آخر کلاس بود و معلم بچه ها رو آزاد گذاشته بود). اون روز همه چیز تو زندگی سکس من زیر و رو شد.
روی یکی از عکسا یه مرد تقریبا عضلانی با بدن لخت و کاملا برنزه و براق ایستاده بود و یه زن زانو زده بود زمین و کیر مرده رو کرده بود تو دهنش. روی بدن مرده یه دونه مو هم نبود. یهو آرش گفت علی دلت می‌خواد جای یارو بودی؟ منم فوری جواب دادم معلومه که دلم میخواد
آرش بعد از چند لحظه گفت من اگه جای زنه بودم و یه همچین مردی میدادن به من فوری لخت میشدم و به مرده می گفتم بخوابه و خودم میخوابیدم روش و انقدر خودمو میمالیدم بهش تا آبش بیاد
-یعنی اگه زن بودی؟
-نه
جواب آرش رو نفهمیدم:
-نه؟
-آره دیگه. همینطوری که هستم با کیر شق شده ام میخوابیدم روش و کیرمو میمالیدم به کیرش. وااای علی اگه بدونی من چقدر راست کردم
-یعنی با یه مرد حال میکردی؟!
-زن و مرد نداره، پوست این مرد رو ببین چقدر نرم و براقه، با بدن پر از عضله و سفت. پوستش باید داغ داغ باشه. تو‌دلت نمیخواهد پوست لختش بماله به بدنت آتیشت بزنه؟ پوستش باید لیز و داغ باشه
با حرفای عجیب و غریب آرش از یه طرف ترس از کونی شدن در من بیدار شده بود و از طرف دیگه کنجکاو شده بودم چون لحن آرش و حرف زدنش خیلی صادقانه و حشری بود. حالا من دلیل ترس بچه ها از معاشرت با آرش و کونی شدن میفهمیدم. ولی چیزی که برای من تحریک کننده بود شهوتی بود که تو حرفای آرش، تو حرف زدنش، تو چسبیدن بازوش و زانوش به بازو و زانوی خودم حس میکردم. انگار آرش شده بود یه گلوله آتیش. با اینکه ترس زیادی از مرد نبودن و کونی شدن داشتم اما در عین حال دلم میخواست آرش به حرف زدن ادامه بده.
-دیگه چیکار میکنی آرش؟
-خیلی کارا‌ میکنم. می‌خوای بگم؟ آرش دستشو برد پایین و گذاشت روی برجستگی شلوارش و بدون اینکه منتظر جواب من بشه ادامه داد
-میخوابونمش و به بدنش روغن ضد آفتاب میمالم. به همه جاش. طوری که پوستم لیز بخوره روی پوستش.
-خب بعدش؟
آرش شهوت و علاقه منو حس کرده بود
-بعدش؟ اگه بگم بین خودمون میمونه؟
-”آره بابا تو که منو میشناسی
-بعدش صورتمو میمالم به کیر سفت و ختنه نکرده یارو. انقدر میمالم تا تمام صورتم بوی کیر بگیره
آرش دیگه ترمز بریده بود.
-بعد کیرمو میمالم به کیرش تا آب هردو بیاد. میدونی چی دلم میخواد؟ دلم میخواد آب منی هر دو رو با دست جمع کنم و بمالم روی سینه های یارو و بعد خودمو بچسبونم به پوست خیسش
-پسر تو چقدر حشری هستی. نمیترسی که ابنه ای بشی
آرش به کیر شق شده من که شلوارمو برجسته کرده بود اشاره کرد و گفت
-حالا مثلا تو ابنه ای شدی که اینطوری شق کردی؟
راست میگفت. حرفای آرش به جونم آتیش انداخته بود. به خودم میگفتم این حرف‌ها فقط بین من و آرش میمونه و آبروریزی نمیشه. با جراتی که پیدا کرده بودم گفتم
-آرش بازم بگو
آرش چند تا عکس رد کرد تا رسید به عکس یه زن با پستونای بزرگ و محشر.
-این زنه رو ببین. دلم میخواد من و تو باشیم و این زنه. تو کیرتو بمالی رو پستوناش و آبت بیاد. من آب منی تو رو میمالم روی سینه زنه و بعد لیس میزنم و تمیزش میکنم.
-اسپرم منو لیس میزنی؟
—پس نه اسپرم زنه رو! معلومه که آب منی تو رو لیس میزنم. اصلا روی این پستونا هر چی بریزی من حاضرم لیس بزنم. روشون بشاشی هم من میلیسم. راستی علی از شاش خوشت میاد؟
-شاش؟
-آره من تو یه فیلم پورن دیدم ‌دو تا زن لسبین میشاشیدن رو هم و با هم جق میزدن. اون صحنه منو دیوانه کرد، رفتم حمام و با لباس خوابیدم کف وان. پاهامو آوردم بالا و شاشیدم روی خودم. یه مقداری ریخت رو صورتم و مزه شاش آمد تو دهنم. همونطور جق زدم. امتحان کردی؟
انگار داشتم یه دنیای جدید از شهوت و لذت کشف میکردم. تا بحال برای من لذت خلاصه میشد در تماشای عکس یا فیلم سکسی و جق زدن ولی آرش داشت دنیای دیگه ای را برام باز میکرد. به هیچ کدوم از چیزایی که آرش می گفت تا حالا فکر نکرده بودم، مالیدن بدنم به بدن یه مرد، مالیدن کیر به کیر، لیسیدن آب کیر روی پستونا، لیسیدن شاش، شاشیدن روی خودم و همونطوری جق زدن… و راستش در اون موقعیت از همه این کارا خوشم میومد. و دلم میخواست بیشتر کشف کنم. آرش رو تشویق کردم که ادامه بده.
-علی، پارسال خواهرم از سر کارش مجله های مد خارجی میاورد خونه. رو جلد مجله ها همیشه عکس یه هنرپیشه زن یا یه مدل بود. من شبا یه مجله می بردم تو اتاقم میخوابیدم روی مجله و انقدر کیرمو میمالیدم رو جلد مجله تا آبم بیاد. خواهرم هی می پرسید این مجله ها چرا غیب میشن! فرداش مجله رو با آب کیر خشک شده می بردم حمام و میشاشیدم روی جلد مجله بعدش عکس روی جلدو لیس میزدم وجق میزدم. مزه شاش تو دهنم دیوونم میکرد. تو تا حالا جق زدن اینطوری رو امتحان کردی؟
-نه ولی حالا که تعریف میکنی بدم نمیاد
-من دوست دارم یه روز دوتایی جق بزنیم رو یه جلد مجله سکسی، تو آبت بیاد رو عکس روی جلد و بعدش من با عکس حال کنم
-حال کنی؟ چه جوری
-با کیرم آب کیر تو رو پخش میکنم روی عکس بعد همینطوری که با آبت جق میزنم عکس روی جلد و لیس میزنم. اگه بشاشی روی مجله که هم آب کیرتو لیس میزنم هم شاشتو
-خونتون مجله مد داری؟ با عکس دبش؟
-آره ولی من با هر عکسی حال میکنم بعضی هنرپیشه های زن هستن که فقط عکس صورتشون کافیه
-مثلا کی؟ شاید بشناسم
-از همه بهتر کیم بسینگر. Kim Basinger
-سلیقت بد نیست، آره قیافه خیلی حشری داره ولی پستوناش زیاد بزرگ‌نیست
-من به دفعه یه عکس صورتشو از یه جلد مجله بریدم و گذاشتم تو شورتم و همینطوری آمدم مدرسه
-خب چی شد؟

-هیچی، تمام روز راست کرده بودم و کیرم میمالید به صورتش رو عکس. عصر که رفتم خونه عکسو مثل قحطی زده ها لیس زدم و جق زدم
-پسر تو عجب جونوری هستیا!
-تازه کجاشو‌ دیدی
-انقدر حرف سکس و جق زدن زدی که من حسابی شق کردم
-ظهر که تعطیل شدیم برو تو دستشویی مدرسه جق بزن آروم میشی
-خیلی شهوتی شدم. زنگ تفریح میرم
-دستمال کاغذی داری؟
-آره
-آب کیرتو بریز رو دستمال و بیارش واسه من
-بدون سوال گفتم باشه

زنگ تفریح بعدا جق زدن از دستشویی آمدم بیرون و دستمال کاغذی مچاله شده رو یواشکی دادم به آرش. زنگ بعد ورزش داشتیم و همه بچه ها تو حیاط بودن، من و آرش یواشکی جیم شدیم و رفتیم تو کلاس خالی. من کنجکاو بودم ببینم اون دستمال پر از آب کیر به چه درد آرش میخوره.
نشستیم ته کلاس سر جامون و دوباره شروع کردیم به دید زدن عکسهای سکسی. خوب که هر دو راست کردیم آرش دستمالو از جیبش در آورد. انگشتشو فرو کرد تو دستمال وسط آب کیر من و انگشت خیسشو کشید رو لباش. بعد انگشت و لباشو با علاقه لیسید. دستمال رو باز کرد و طرف خیسشو یه کم مالید به صورتش و بعد دستمالو گذاشت تو شورتش.
-علی آبت میماله به کیرم. چه لیز و گرمه. میخوای ببینی
منتظر جواب من نشد و زیپ شلوارشو باز کرد و کیرشو آورد بیرون. اولین بار بود که کیر یه پسر دیگه رو میدیدم، یه کیر درازتر ولی نازک تر از کیر من. میشد حس کرد که تا چه حد شق شده چون از سفتی قوس برداشته بود به طرف شکمش. آرش دستمالو باز کرد و آب کیر منو خوب مالید به کیرش و شروع کرد به جق زدن و زمزمه کرد:
-علی تو هم دربیار و جق بزن. رو گوشیم یه فیلم محشر دارم الان میزارم
فیلم را که شروع کردیم به دیدن کلهٔ من دود کشید. فیلم یه شیمیل محشر بود با یه مرد. بعدا فهمیدم که شیمیله اسمش Joanna Jet هست.
-علی اگه این دختره (شیمیله رو) بدن به من دیگه هیچ چیز دیگه نمیخوام. روزی ده بار آبشو میرم
من از روی شلوار کیرمو میمالیدم و نگاهم مرتب از صفحه گوشی به کیر آرش میرفت و دوباره به صفحه گوشی. آرش کیر لختشو گرفته بود دستش و با آب کیر من جق میزد. بوی آب کیر بلند شده بود. فیلم های Joanna Jet غیر قابل توصیف آدم باید خودش ببینه چه آتیشی به جون آدم میندازه. منظره کیر دراز و سفت آرش هم آتیش رو صد برابر میکرد.
تا چند ساعت قبل اصلا فکر نمیکردم در چنین موقعیتی قرار بگیرم و علاوه بر این، فیلم شیمیل هم تماشا کنم و خوشم بیاد. مغزم زیر و رو شده بود.
آب من اول آمد تو شورتم و چند دقیقه بعد زیر نگاه کنجکاو من آب آرش هم آمد. تصویر بدن عرق کر و منقبض آرش هنوز تو ذهنمه. از روی صندلی نیم خیز شده بود و بدنش قوس برداشته بود به جلو و می لرزید و آبش آمد.
از این روز به بعد روی ما به همدیگه باز شد و ماجراهای دیگری آغاز شد که اگه در کامنت ها تشویقم کنید بعدا تعریف میکنم.

نوشته: Mirilop

ادامه…

دکمه بازگشت به بالا