معصومه
سلام
محمد هستم ۴۲ ساله از یکی از شهرهای کردستان
نمیدونم چرا هرچی داستان مینویسه هم هرکوله هم جایزه زیباترین مرد دنیارو داره
بیست ساله ۶۵کیلو هستم
ورزش اصلا نکردم
قیافه معمولی دارم
اینارو گفتم چون بین این همه داستان تنها یک داستان از نظر من واقعی بوده
داستانمو در قالب چندین بخش مینویسم
سعی میکنم هربار یه قسمت سکسیشو بگم
سال ۹۵ از سر بیکاری توی تلگرام وارد گروه شدم
یه گروه بیست و چند نفری که اکثرا با هم آشنا بودن
با سه نفر همزمان بطور خصوصی چت میکردم
ولی یدونه خانم بود که بدجور میخواستم مخشو بزنم
این خانم که معصومه عشق الان من بود با یه پسره بود که واقعا کمبود داشت
یعنی بهش گفته بود باید تابلو بازی در بیاری که با منی
حالا میگم چجوری
معصومه شانسی میره یه گروه چند هزار نفری
یه پسره به اسم محسن میره پیوی میگه بیا بریم یه گروه خلوتتر
و معصومه رو میبره همون گروه که بعدا من رفتم
اونجا میره پیوی و بهش میگه بین دوستانم ضایعم نکن بگو من دوست دخترشم
اینم از سر سادگی قبول میکنه
محسن خان که من اسم مجری (به علت شباهتش با مجری کلاه قرمزی اسمشو اینجوری گذاشتم) براش انتخاب کردم خیلی مادرجنده تشریف داشت
همینجوری با معصومه که چت میکنه اطلاعات ازش در میاره
مثل شوهرت چیکارس چند تا بچه داری و…
اینا که باهم چت میکنن معصومه میگه پسرم پیش مستاجرمون که کاغذدیواری میزنه شاگردی میکنه
این حرومزاده مجری بعد یه مدت میگه شماره مستاجرمونو بده من کار کاغذ دیواری دارم
معصومه ساده هم شمارشو میده
مجری زنگ میزنه به آقاهه و یکم داستان میبافه
و طبق حرومزادگی که توی وجودش بود به مستاجر میگه اینترنت میخوام بگیرم از کجا بگیرم آقای مستاجر هم شوهر معصومه رو معرفی میکنه که در کار فروش اینترنته
به همین سادگی شماره شوهرشو میگیره و با همین شماره معصومه رو تهدید میکنه حسابی
مجری به معصومه گفته بود اگر اومدی داخل گروه باید سلام مخصوص به من بدی وگرنه به شوهرت زنگ میزنم میگم با منی
یه عالمه هم عکس ازش گرفته بود که شده بود عامل ترس معصومه
من از اینا خبر نداشتم ولی اینکه میدیدم معصومه میاد و سلام مخصوص میده به مجری و بعد که ازش asl میخواستیم قشنگ خودشو معرفی میکرد استفاده کردم
رفتم پیویش گفتم تو که متاهلی نباید اینجوری با پسره حرف بزنی و خودتو معرفی کنی
یهو آشنایی چیزی بیاد داخل گروه آبرو حیثیت میره
خلاصه زیادی سرتونو درد نیارم از همین نقطه قصه من و معصومه شروع شد تا الان
و اینم در آخر مقدمه بگم که خیلی بدبختی کشیدیم تا مجری رو از زندگی معصومه خارج کردیم
زیادی حاشیه رفتم میدونم شرمنده هستم ولی باید میگفتم چجوری آشنا شدم که خواننده ذهنیتی داشته باشه
چند ماهی باهم بودیم و من توی خواب هم نمیدیدم اینهمه راه برم که معصومه رو ببینم یا حتی سکس باهاش داشته باشم
ولی چرخ گردون بعضی وقتا کارایی میکنه که آدم خودش تعجب میکنه
شرایطی پیش اومد مفت و مجانی برم شهرشون مشهد
بهش گفتم اونم گفت نمیدونم شاید اومدم
آقا ما رفتیم روز اول که رسیدیم مشهد رفتیم دور دور
استخر و گردش و اینا
قرار بود صبح روز دوم بیاد پیشم
صبح ساعت ۷ونیم آدرس دادم معصومه اومد
دستشو گرفتم رفتیم سوئیتی که گرفته بودم
بخاطر اینکه بیشتر بهم علاقه پیدا کنه قبل هرکاری کل خونه و سوراخهای خونه رو نشونش دادم که بدونه کسی نیست و یا دوربینی جاسازی نکردم که بعدا ازش سواستفاده کنم
وقتی اطمینان خاطر شد خواست مانتوشو در بیاره که اینجا من نشون دادم چ مرد به قول فرنگیها جنتلمنی هستم خخخ
گفتم تو کاری نمیخواد انجام بدی هرچی کاره وظیفه مرد هستش و تو فقط لذت باید ببرد
آروم مانتوشو در اوردم شروع کردم به لب بازی
اولش خجالت میکشید
ولی وقتی زبون روی گردنش گذاشتم صداش دراومد
بردمش روی تختی که توی سوئیت بود
آروم دراز کشیدم روش و شروع کردم بوسیدمش
خیلی آروم و باحوصله پیراهنشو در آوردم و سوتینشو باز کردم
ممههای کوچیکی داشت شروع کردم لیس زدن و خوردنشون
مثل مار به خودش میپیچید
وقتی دست بردم دکمه شلوارشو باز کنم قشنگ خجالت رو توی چشاش دیدم
ولی با این جمله که نمیخوام اذیتت کنم و یا بد بهت نمیگذره یکم آرومش کردم
وقتی شلوارشو درآوردم قشنگ شورتشو خیس کرده بود
آروم سرمو بردم بین پاهاش وقتی زبون کشیدن روی چوچولش بیست سانت کمرشو از تخت جدا کرد
گفت تا حالا شوهرش براش نخورده خیلی خوبه خوردن
منم دیدم چون تجربه خوردن کوسشو نداره و خیلی لذت میبره ادامه دادم
اینقدر خوردم که قشنگ ارضا شد
ولی مثل دوستان که میگن یه بشکه آب ازش اومد نبود
خیلی طبیعی فقط به خودش میپیچید و ناله میکرد
قبلاً بهش گفته بودم تا ارضا نشه شلوارمو در نمیارم
نوبتم بود و به قولم عمل کرده بودم پس درنگ نکردم و شلوارمو درآوردم
وقتی کیرمو دید چشاش گرد شد نه بخاطر اینکه کیر فیل باشه نه اصلا
بخاطر اینکه کیر شوهرش خیلی خیلی کوچیکه و کیر من حسابی به چشمش اومده بود
آروم بلندش کردم که چهاردست و پا بشه و خودم روی زانو کیرمو گذاشتم توی دهنش
به جرات میتونم بگم بهترین ساک دنیا رو میزد
بزور میخواست جا کنه توی دهنش
حسابی که خیسش کرد گفتم دراز بکش
باز اون خجالته اومد سراغش ولی با کمی حرف زدن ارومش کردم و آروم سر کیرمو فشار دادم توش
خیلی آروم تلمبههای کوچیک می زدم تا بالاخره تا دسته فرو کردم
یکم نگه داشتم و بهش گفتم هروقت اماده بودی بگو شروع کنم
لبامو گذاشتم روی لبش
با فشار دست نشون داد که امادهس و وقتشه شروع کنم
هرچقدر تلمبه میزدم بیشتر ناله میکرد و همین باعث شده بود من حشریتر بشم و بیشتر فشار بهش بیارم
خانم زیرم داشت حال میکرد و چون تجربه سکس خشن نداشت با ناله کردن زیرم نشون میداد که راضیه
حتی وقتی سرعتمو کم میکردم با حرکت دادن دستش می گفت فشار بدم
بعد چند دقیقه تلمبه زدن گفتم برگرد چهاردست و پا شو
هیچوقت اون روزو یادم نمیره
قشنگترین قمبل دنیا رو برام کرد
کمر پایین ترین حد ممکن با یه کون گنده جلوی روم
سر کیرمو فشار دادم و باز شروع کردم تلمبه زدن
با صدای بلند ناله میکرد
وقتی روی شکم درازش کردم دستمو بردم زیر و چوچولشو ماساژ دادم گفت تا حالا شوهرش نتونسته این مدلی سکس کنه و باز موفق شدم ارضاش کنم
دیگه نوبت من بود
سرعتمو بیشتر کردم با هر تلمبه جیغ میزد
وقتی شیره جونمو توش خالی کردم گفت نباید توش میریختی
ولی من میدونستم قرص میخوره و اصلا مشکل نداره
بعد سکس به قول خودش پشت نکردم مثل شوهرش و بخوابم
بغلش کردم و شروع کردم عشق بازی
برای هردومون نهایت لذت رو داشت
یه ربع بیست دقیقه همینجوری موندیم
بعدش رفتیم هال
یکم باهاش شوخی و دست بازی کردم
آروم خوابوندمش و رفتم روش
گفت چیکار میکنی گفتم راند دوم رو شروع میکنم
گفت مگه میتونی؟ بخدا شوهرم ده دقیقه نمیتونه خودشو نگه داره راند دوم بگم میمیره
جوابش رو اینجوری دادم که من کورد هستم روزی که کیرم راست نشه خودمو میکشم خخخ
وقتی شورتمو در آوردم و کیرمو دید سیخ وایستاده خیلی تعجب کرد
باز روی شکم درازش کردم و آروم کیرمو گذاشتم روی سوراخ کونش
خودش میگفت به شوهرش میگه دوست دارم از کون بکنه ولی تا میذاره ارضا میشه
همزمان که کونش گذاشته بودم باز چوچولشو ماساژ میدادم که همین باعث شد یک بار دیگه ارضا بشه
منم کل آبمو خالی کردم تو کونش
داستانی که گفتم عین حقیقته و امیدوارم اپدیت بشه
اگر از داستان زن شوهردار خوشت نمیاد اولش میبینی نخون
اگر فکر میکنی دروغه همون اول ادامه نده
و در آخر نظر بد و فحش دادن هیچ دردی ازت دوا نمیکنه
اگر استقبال بشه قول میدم بهتر سکس های بعدی رو براتون بنویسم
درس عبرتی در کار نیست
زنده باد اشتباه خوب من
نوشته: اشتباه خوب