کوروش بیدارشو
–
کوروش بیدارشو زیرا که ما خفته ایم . آن زمان که تو آسوده خفته بودی گذشت . آن زمان که ایران کنام شیران مهد دلیران می رفت تا با بیداری فرزندانت دگرباره درفش کاویانی رابر قله همیشه سپید دماوند و بر ساحل خلیج همیشه پارس به اهتزاز در آورد گذشت . کوروش بیدار شو ما را از خواب گران بر خیزان .. به هر زبانی که می دانی که زبان تو , کلام تو کلام عشق است .. آنان که به تو دست دوستی دادند تو بر سرشان دست نوازش کشیدی آنان که از تو امان خواستند امانشان دادی و آنان که احساس کردند جز ستم یاور دیگری ندارند تو با عدل و عطوفت خود به آنان نشان دادی که در سر زمین مقدس باید که زندگی کرد .. همچون یک انسان باید خندید .. باید که عشق ورزید و عاشقانه دست دوستیها را فشرد . هزاران هزار سال می گذرد از آن روزی که تو رفته ای و هزاران هزار آمده اند و رفته اند .. اما چرا تو جاودانه مانده ای .. چرا کوروش .. چرا این تویی که باید اسطوره گردی ;/; مگر تصویر تو را هم در ماه دیده بودند ;/; بیدار شو کوروش .. می دانم که می دانی بعد از تو چه بر سر این سر زمین آمده است . بیدار شو پارتها رفته اند .. مغولان رفته اند عربها رفته اند و عرب صفتان مانده اند . بیدار شو کوروش .. بیدار شو تا شیطان چشمان خود را ببندد بیدار شو تا شیطان همچنان پیرامون خود بگردد و در جستجوی از دست رفته باشد . بگذار شیطان در آسمانی دیگر به دنبال ماهی دیگر باشد که شاید تصویر خیالی دیگری را درآن ببیند . همچون معجزه مسیح .. همچون ید بیضای موسی .. زهی خیال باطل که دیگر این چاه سیاه را کسی نخواهد خواست .. کوروش بیدار شو! یک صدا تو را فریاد می زنیم تویی که انسان را به خاطر انسانیت خود دوست می داشتی و ملتت را به بیگانه نمی فروختی بیدارشو .. بیدارشو که خاک وطنت را آب خزرت را به بیگانه می فروشند و من جز تو هم دردی نمی یابم . کاش که به جای خضر از آب حیات جاودانه می نوشیدی تا امروز در کنار مان می بودی .. تا آن زمان که چاپلوسان , ساده دلان را بر این باور بدارند که تصویر تو را در ماه دیده اند آن ماه را از آسمان نیستی و فنا به زیر کشی و بر زمینش بپاشانی .. کوروش بیدار شو دلم گرفته افق همچنان خونین است . آسمان را هاله ای از غم گرفته .. هاله نور را نمی گویم . کوروش بیدارشو ببین که به جای تاج پر ابهت شاهی کلاه کاغذی برسر نهاده اند وردای ستم بردوش کشیده اند تا افعی های پنهان شده در زیر آن ردا را نبینیم . بیدارشو کوروش که زالو صفتان افسانه ات می خوانند تا بگویند عدالت و محبت و مردم دوستی همه پوچ است . بیدارشو ببین که فرزندانت چه خون دلها خورده اند تا ایران عزیزت را همچنان پایدار و استوار بدارند . بیدارشو ببین بت پرستان با آیین تو با دین خدا چه کرده اند . ببین که شیطان بزرگ چگونه از شیطان می گوید . ببین که شیطان چگونه فرزندان خود را قربانی می کند . بیدار شو کوروش ! ملت خفته را بیدار ساز . بیهوده خود را نفریبیم که بیداریم . که اگر بیدار می بودیم این چنین به خواب نمی رفتیم , این چنین درخواب نبودیم . خلیج همیشه فارست را عرب می خوانند کرد اصیل آریایی ات رابیگانه می انگارند . هم کیشان من شیعه ومسلما نم را(اهل سنت را)چون کافران می پندارند گویی که از دین و دنیایی دیگران آمده اند در حالی که اگر خلیفه دوم آنان نمی بود در این سرزمین نه اسلامی داشتیم و نه شیعه ای که امروز نعره کشان بر خود ببالیم که جان در سیطره ماست . حتی دلقکها چنین نقش بازی نمی کنند . کوروش با من بگو با یهودان چه کرده ای .. با ملتت چه کرده ای که امروز پس از هزاران سال دوست و دشمن همچنان به نیکی از تو یاد می کنند . ردا و عبای تو سایه عدل تو بود و عمامه تو تاج بخشندگی ات .. آن زمان که غارت ها بیداد می کرد و رحمی در وجود حاکمان نبود تو با قدرت و محبت خود بذر عشق را برایران عزیزمان افشاندی . هنوز عشق به تو در دلهای هر ایرانی آزادی نهفته است . بیدار شو کوروش ! زمان آسوده خفتن گذشته است . بیدار شو ایران به تو نیاز مند است . بیدار شو به آنانی که عشق را سر نیزه کرده بر سینه برادر فرو می برند بفهمان که عشق یعنی محبت یعنی دوستی یعنی که این سر زمین از آن همه ماست . ازآن هر ایرانی .. حتی اگر یک وجب خاک خدا باشد . به شیاطین روبه صفت بفهمان که خاک مقدس خود را توتیای چشمانمان خواهیم نمود و به بیگانه اش نخواهیم داد . با آب خلیج فارس غسل می نماییم و دشمن را از خاک مقدس خود می رانیم .. کوروش بیدار شو ببین که بیگانگان وطن سوز چگونه به زبان ما سخن می گویند . اما دلهاشان سنگی و سیاه گردیده .. به راستی شیطان چه می خواهد .. کوروش به من بگو شیطان چه می خواهد . مگر نمی داند که خداوند زندگی را قسمت کرده است . عشق را قسمت کرده است . نفس و خوشبختی را قسمت کرده است ;/; مگر نمی داند که خورشید تنها برای من نمی درخشد ;/; کوروش بیدارشو به یاریمان بشتاب . هنوز صدای شمشیر های عدالت را در آسمان ایران زمین می شنویم . به یاریمان بشتاب و نشان ده که قدرت از آن کسیست که قدرت را برای همگان می خواهد . نشان بده که با مهربانان به مهربانی رفتار نمودن گناه نمی باشد . و تو این را هزاران سال پیش نشان داده ای .. از همین روست که فریاد می زنم کوروش بیدار شو بیدار شو تا به یاری و رهبری تو پادشاه بزرگ سرود آزادی سر دهیم .. امروز در بیش از پنجاه کشور جهان بوی تو می آید . سر زمینهایی که از آن تو و ملتت بود و نام ایران بر اریکه آن دیار می درخشید . ببین که با ایرانت چه کرده اند . اما غافل از آن که این قلب یخی هنوز داغ و پر حرارت است . هنوز به عشق ایران می تپد . ایران عزیزت را ایران عزیزمان را همچوشمع و چون یخی آبش نموده اند و تو باید که بیدار شوی تا اهریمنان را در اشک شمع بسوزانیم و در میان سنگهای یخی مدفونشان سازیم . می خواهند که چشمان تو را بسته بدارند می خواهند که دیگر از اندیشه های پاک نگویی اما روح بلند تو را بر آسمان ایران زمین می بینم . هر آزاده ای که دلش برای ایران و ایرانی می تپد تو را می بیند . کوروش بیدارشو زیرا که ما خفته ایم . بیدارشو بیدارمان ساز . غارت کرده اند هرآنچه را که برروی زمین و زیر زمین بود .. رحمی دروجودشان نیست . می پندارند که جاودانه خواهند زیست . خود را بر تر از تو می بینند . آن شیرهای بی یال و کوپال روبه صفت حتی با خدا هم می جنگند تا نفس و سلطنتی جاودانه بیابند . چشمانشان کورگردیده .. ای کور دلان مگر گرد پیری را بر ظاهرتان نمی بینید ;/; مگر نمی بینید که زمانه چگونه قامتهایتان را خم نموده ;/; مگر نمی بینید که کودک سرزمین مقدس ما جوان پاک ایران زمین ما می خواهد که در این ملک برای خود و برای خاک مقدس نفس بکشد و بجنگد ;/; حق زندگی از آن کسانیست که زندگی می کنند . کوروش بیدار شو گستاخان نفس فروش همچنان بیداد می کنند . بیدار شو تا دیگر بیدادی نباشد . بیدار شو تا ما با چشمانی باز آسوده بخوابیم . کوروش بیدار شو تا صدای حق طلبی ما را بشنوند . بیدارشو تا یک صدا فریاد بزنیم که فردایی هم هست . بیدارشو. می دانم که بیداری .. می دانم آن زمان که فرند خلفت که در خفتنگاه تو فریا د بر آورد کوروش آسوده بخواب زیرا که ما بیداریم تو پس از هزاران هزار سال آسوده خفتی تا دمی بیاسایی .. اما حاسدان نگذاشتند که که این مرغ تازه بال و پر گرفته پروازی کند . ایران عزیزمان را می گویم . بالش را شکستند . پرهایش را کندند . زخمیش کردند . اما قلبش هنوز زنده است .. چون دلهای ما هنوز به عشق وطن به عشق کوروش به میراث پر افتخارمان می تپد . بیگانگان نتوانسته اند که ایرانمان را نابود سازند . قلب ایران در قلب ماست و قلب ما در دل ایران عزیز ما . دیگر وقت اشکها و لبخند ها نیست . دیگر زمان حیرت و حسرت ها نیست . اینک زمان آن است که یک دل و یک صدا فریاد بر آوریم کوروش ! رهبر بزرگ ! ولی خدا ! فقیه راستین ! آریایی بشردوست ! بیدارشو زیرا که ما خفته ایم .. بیدارشو ! زیرا که ما خفته ایم … پایان … نویسنده … ایرانی