جوونی کجایی که یادت نخیر
اَه اَه هر وقت یادش میفتم حالم از هر چی دوران جوونیه بهم میخوره. اصلا یادم نمیره. اون روزا برا کنکور درس میخوندم. عجیب بود با اینکه ذهنم مشغول درس بود ولی همش تو فکر سکس بودم. انگار هر چی بیشتر درس میخوندم کیرم بیشتر انرژی می گرفت. اون زمان کار جوونا دور هم جمع شدن، کرایه کردن یک دستگاه ویدیو و تماشا کردن چند تا فیلم سکسی پشت بندش هم یک جلق دسته جمعی بود. کمتر کسی دوست دختر داشت. داشتنش هم بی فایده. چون اونا پا بده نبودن. اصلا دوست دختر برا حال کردن نبود. برا عاشق شدن و ازدواج کردن بود. اصولا همه جلق میزدن. همه فرمول معجون رو بلد بودن. منتها کیراشون کج بود. اساتید جلق میدونن که جلق زیاد کیرو کج میکنه. البته با وفور نعمت این روزا همه کیرا مثل دسته بیل صاف صافه. (ناراحت نشین دارم ازتون تعریف میکنم). اگه باور نمیکین همین الان شلوارتونو بکشین پایین تا ثابت بشه. البته شامل حال خواهرا نمیشه. بگذرینم هر کی میخواست کس بکنه باید میرفت سراغ جنده ها. اونا هم داستان خودشونو داشتن. اولا سن متوسطشون چهل بود. در ثانی معمولا کثیف و از طبقه بدبخت جامعه بودن. تنها حسنشون این بود که ارزون بودن. بازار رقابتی بود در عین حال بامرام بودن. تعداد اصلا براشون مهم نبود. اتفاقا به جمع خوب تخفیف میدادن. یادمه یه روز که با بچه ها یه دستگاه ویدیو کرایه کرده بودیم هوایی شدیم که یه جنده بیاریم. خوشبختانه خونه دایی یکی خالی بود. با هزار مصیبت وظایف و مسوولیت هارو تعیین کردیم. دو نفر رفتن سراغ یه جنده و یکی دیگه از بچه ها رفت کاندوم بیاره. اخه طرح کاد تو داروخونه بود و خوراکش جلق زدن با کاندومای دزدی. بقیه هم رفتیم خونه داییه و منتظر موندیم. یه ساعت گذشت ولی از جنده خبری نشد. انصافا پیدا کردنش کار سختی بود. فوت و فن خودشو داشت. ما هم که اینکاره نبودیم. تنها حسنش این بود که مثل الان همه جا نبودن. تو محله ها و خیابونای خاصی پاتق داشتن. پنج تایی پشت پنجره بودیم که از دور سرو کله یه خانم چادری که صندلی عقب یه رنو نشسته بود پیدا شد. ناگفته نمونه که رنو اون موقع ماشین خیلی با کلاسی بود. اصلا اون لحظه رو که سه تایی از ماشین پیاده شدن یادم نمیره. کاملا تابلو بود که اون دو تا یک کس اوردن و چند تا سبیل کلفت دیگه هم تو خونه منتظرن. وای که چه زجری کشیدیم در این سال سی و پنج!
سریع درو باز کردیم تا بیان تو خونه. هفت تایی مثل ندید پدید ها نگاهش میکردیم. حقیقتا مثل کلفت ها بود. یک چادر سیاه با جورابهای سیاه تا زیر زانو. در یک آن جو خیلی سنگین شد. انگار همه وارد یه حالت خلسه شده بودن. از یه طرف پیدا کردن خونه خالی و اوردن یک جنده بسیار سخت بود و از طرف دیگه کردن اون تفلک بیچاره کار هر کسی نبود. مخصوصا این بچه های سوسول. در همین احوال بودیم که خوشبختانه یکی از بچه ها که ادعای خلاف بودنش هم میشد و درواقع مدیر پروژه هم بود یک چشم غره ای بما کردو سریع دست یارو رو کشید و بردش تو اتاق. اومد بیرون و رو بما کرد و گفت که چی؟! میخواین بفرستینش بره؟ اصلا کدومتون تا حالا کس کردین. نه راستشو بگین کی تا حالا کس کرده؟ سوراخ سوراخه دیگه. حیفتون نمیاد؟ بخدا لخت بشه خوشگل میشه. سریع شور کردیم و رضایت دادیم. از سرکردمون خواستیم اولین نفر بکنه که هم ترس و خجالت بقیه بچه ها بریزه و هم آمادش کنه. بقول بچه های اون روزا موتورشو گرم کنه. بقیه هم بیکار نموندن و کیرهارو تیز کردن و کاندوم کشیدن تا نوبتشون بشه. رییس اومد بیرون با کاندم پراز منی در دست. اصلا نمیدونم چرا اینکارو کرد. ولی همه مون فکر کردیم که باید اینطوری باشه. اخه هر کی که کارشو کرد و اومد بیرون کاندوم تو دستش بود. طوری که قطره قطره بچه ها ازش می افتادن.
نوبت من رسید رفتم تو. لخت رو زمین خوابیده بود. انصافا بدن سفیدی داشت. ولی نمیدونم چرا تحریکم نکرد. شاید بخاطر اون جورابهای مشکی بود که هنوز پاش بود. عجیب بود بعد از چند بار دادن هنوز پاش بود. فکر کنم اون روزا فیتیش نبوده. شاید هم واقعا اون روزا روال این بوده که با جوراب بدن. در هر حال سنت شکنی نکردم وبا همون شرایط رفتم و روش خوابیدم. تنها چیزی که برام خیلی خوشایند بود این بود که اون یک زنه و بالاخره میخوام کس بکنم. برا اینکه بیشتر مطمئن بشم یکبار دیگه لای پاشو دید زدم. قسم میخورم که همین برام کافی بود. حتما این شرایط شامل حال بقیه هم میشده. وای که چقدر ما اون روزا قانع بودیم. در اولین تماس کیرم با لای پاش حسابی حال کردم. یادم نمیاد که اول بوسش کردم یا کردم توش. فقط خوب یادمه که در حین کردن چندتا سوال فنی مثل چرا جنده شدی یا چند تا بچه داری هم کردم. البته بد هم نبود باعث شد که اون لحظه به کیرم فکر نکنم و یه ربی مشغول شم که همین در نوع خودش بدون قرص و اسپری رکورد به حساب میومد. تو این مدت یکم سینه هاشو خوردم. مزش خیلی خوب نبود فکر کنم بخاطر این بود که قبلش چند تا سبیل کلفت دیگه هم خورده بودن. ولی از حق نگذرم سینه های گرد و سفیدی داشت. هنوز بعد از این همه وقت یادم نمیره. خیلی از سکسم نمیگم چون فقط خودموخالی کردم. مثل بقیه با کاندمی در دست از اتاق (نه اطاق) بیرون اومدم و این فرصت رو به نفر پنجم دادم. با اینکه همه بار اولشون بود همه مراسم بخوبی برگزار شد. مخصوصا بخش حساب و کتاب. اونایی که با …یها سروکار داشتن خوب میدونن من چی می گم. وقتی از اتاق بیرون اومدم نفرات اول تا سوم زحمتشو کشیده بودن. تا حتی پول بنزین ماشین رو هم حساب کرده بودن. سهم کاندوم دزدی رو هم رفیق چس خورمون حساب کرده بود! درمجموع بدون بدون در نظر گرفتن یارانه سهم هر نفر صد و هفتاد و پنج تومان شد. اگه بگم اون زمان سکه پنج هزار تومن بود حتما باورتون میشه نفری اینقدر دادیم. اقرار میکنم که این اولین واخرین جنده ای بود که کردم. راستش معتقدم که سکس بدون عشق لذت نداره.
نوشته: علی