دو عیدی در یک عید

با سلام خدمت دوستان انجمن کیر تو کس

من میلاد هستم 19 ساله از اهواز میخوام خاطره چند روز پیش رو براتون تعریف کنم…

چند روز پیش با یه دختر بیوه که نزدیک ما میشینن دوست شدم اسمش پگاه هست این پگاه خانوم من هم سن و یال منه (هر دو تامون متولد 74 هستیم)
قدش 175 یا 6 چشاش سبز پوستش سفید و اپگاهمی متوسط داره.

ازخودم بگم من قدم 180 وزنم 86 پوستم سفیده و تیپم متغیره.

بریم سر اصل ماجرا اخرای سال 92 خونوادم با خونه عمم تصمیم گرفتن برن مسافرت منم قضیه رو پیچوندم و موندم خونه و شروع به مخ زنی پگاه خانوم کردم که قرار بود شب سال تحویل پیش هم باشیم من سال تحویل ساعت یک شب خونه رسیدم و بهش اس دادم که من منتظرم و اونم گفت آقام خونست الان میره سرکار و من میام (پدرش ماشین بزرگ داره)
منم دوش گرفتم و خودمو اصلاح کردم و در اتاق برادرمو باز کردم و تشک فنری رو اپگاهختم و منتظرش شدم. ساعت پنج و نیم بهم اس داد نزدیکای خونمونه منم درو باز کردم خودش و زن برادرش اومدن تو پذیرایی کردم زن برادرش گفت من مزاحم نمی شم و رفع زحمت می کنم و رفت و منو پگاه موندیم رفتیم تو اتاق یه سی دی سوپر گذاشتم و مشروب اوردم و با هم دیگه خوردیم
چهار پنج تا پیک زدیم و توجه کردم که پگاه گیج شده و تعادل گردنشو از دست داده
پگاه به بالشی که روی تشک بود تکیه کرد و گفت می خوام ترانه گوش بدم منم پا شدم سی دی رو عوض کردم و اومدم پیشش خوابیدم.
سکوت بین ما حاکم بود توی چشمای هم دیگه نگاه می کردیم (یه ست تاپ و شلوارک صورتی تنش بود که از زیرش شورت و کرست سفیدش که آدمو حشری می کرد معلوم بود)دستم رو روی بازوش گذاشتم و شروع به نوازشش شدم
اونم نزدیک تر شد و منو بوس کرد دستم رو گذاشتم تو موهاش و باهاشون بازی می کردم و همزمان داشتم می بوسیدمش اون چشمای سبزش خیلی منو حشری می کرد
غرق بوسش کردم و رفتم سراغ لباش
دو سه تا بوس از لباش گرفتم و تو چشاش نگاه کردم اونم دستشو پشت گردنم گذاشت و منو به سمت لباش کشید و شروع به لب گرفتن کردیم داشت لبامو می خورد خیلی حال می داد زبونشو می کرد تو دهنم و من اب دهنشو می خوردم دست راستم زیر گردنش بود و با دست چپم داشتم با سینه هاش ور میرفتم
ربع ساعت فقط باهم دیگه لب می گرفتیم هر دو تامونhot شدیم یواش یواش داشتم گردنشو می خوردم و به پایین می اومدم و با دست چپم داشتم تاپشو بالا می کشیدم تا به انتهای گردنش رسیدم تاپشو تا نافش بالا کشیدم اونم تاپشو دراورد و یه کرست سفید بندی با یه پوست سفید می دیدم اونم روی من خوابید و دوباره ازم لب گرفت خیلی بدنش گرم بود منم همزمان با لب گرفتن کرستشو باز کردمو و روش خوابیدم شروع به خوردن سینه هاش کردم و اونم سرمو به سینه هاش فشار میداد خیلی بوی خوبی می دادن یه چندتا گاز با لبام ازشون گرفتم وادامه به خوردن دادمو با دستم داشتم رون هاشو ماساژ میدادم و دستم رو به کسش نزدیکتر می کردمو از پشت لباس شروع به مالوندن کسش بودم
ازبس که سینه هاشو خوردم دیگه قرمز شدن خیلی خوشمزه بودن
یکم پابینتر اومدم شروع به خوردن نافش شدم اونم به حالت یه وری خوابید و شلوارک و شرتش رو از تنش جدا کرد و به من گفت بیا بزار لباساتو بکنم
بلوز و کند و شلوارم رو پایین کشید شلوار و شرتم باهم دیگه پایین اومدن و کیرم مثل یه فنر جلوش میخ شد کیرم رو تو دستش گرفت و بوش کرد چشماشو بست و روش یه تف اپگاهخت وبا دستش داشت کیرم رو می مالوند به من نگاه کرد دید من راضی نیستم پاشد منو بوسید به طوری که کیرم به کسش برخورد می کرد.!
به حالت ایستاده داشتیم لب می گرفتیم به حالتی که با یه دستمون همدیگرو به خود بسته بودیم وبا دست دیگه با کون یکدیگر بازی میکردیم بعدش به من گفت بخواب روی تشک به کمر دراز کشیدم و پاهامو باز کردم اونم بین پاهام نشست و شروع به خورون کیرم کرد حرفه ای ساک می زد تا حلا کسی مثل برام ساک نزده چشامو بسته بودمو و داشتم با موهاش بازی می کردم. بعد از کمی بهش گفتم به حالت 69 بخوابیم اونم قبول کرد و بلند شد و منو بین دو تا پاش گذاشت و نشست و دوباره شروع به ساک زدن کرد منم کسشو با دستم می مالوندم کسش حتی یه مو هم پگاهشت خیس خیس بود شروع کردم به خوردن کسش بعد از چند بار لیسیدن چو چو له اش رو پیدا کردم و با نوک زبونم داشتم باش بازی می کردم و با دستام داشتم با کونش ور می رفتم با انگشت شصتم اب از کسش برمی داشتم واقعا روی سوراخ کونش می ذاشتم
و انگشت اشارمو تو کونش یواش یواش فرو می بردم احساس کردم دارم ارضا میشم بهش گفتم دست بردار ولی گوشش به حرفام قانع نبود نمیخواستم ارضا بشم
انگشتم رو تو کونش وحشیانه گذاشتم بطوری که ازجاش پرید ولی کیرم تو دهنش بود بعد از اون خودشو جا به جا کرد بطوریکه زاویه بین ما نود درجه بود همینطور به ساک زدن ادامه داد که تا آب کیرم رو نخورد دست بردار نبود
منم به کمرم خوابیده بودم اونم رو من خوابید و با موهام بازی میکرد و بهم گفت از حال رفتی هر دوتامون زدیم زیر خنده ازش لب گرفتم و بهش گفتم به شکم بخوابه و شروع به لیسیدن ستون فقراتش شدم و انگشتم رو توی کسش جلو عقب میکردم به کمر خوابید ومن بین پاهاش نشستم و شروع به لاس زدن کردم صدای اه اهش اتاق رو گرفته بود که یادم اومد خونه عموم خونن بهش گفتم صداش رو پایین بیاره…
پا شدم و کیرم رو توی کسش کردمو و شروع به تلمبه زدن کردم صدای چالاپ چلوپ پاشد و خیلی به من حال داد تو
همون موقعیت سرمو پیش صورتش بردمو و بوسیدمش اونم گردنمو بو می کرد و منو بوس می کرد ازش یه لب حسابی بردمو کیرمو بیرون اوردمو و به صورت یه وری پیشش خوابیدمو بهش گفتم بیا تو بغلم پای راستم به حالت دراز کش بود پای راستم رو به حال عمودی گذاشتم اونم پای چپش حالت دراز کش بود وپای راستش رو روی پای راستم گذاشت دست چپمو زیرش گذاشتم و پستونشو تو دستم گرفتم و با دست راستم کیرم رو تو کسش گذاشتم وشروع به تلمبه زدن کردم و با دست راستم کسش رو می مالوندم به همون حالت شش هفت دقیقه داشتم می کردمش که یهو منو با دست راستش حل داد من خودمو عقب کشبدم اونم به کمر خوابید ارضا شد…
ففط به سقف نگاه می کرد منم بغلش کردم و شروع به خوردن لاله گوشش و گردنش شدم و کیرم رو بین لمبرای کونش
بالا و پایین میکردم .
پا شدم اونو به شکم خوابوندم و کیرم رو بین لمبراش گذاشتم و قصد داشتم از کون بکنمش رو خوابیدم و بهش گفتم:پگاهیی؟
گفت:جونم
عشقت هوس عقبی رو کرده؟
گفت:فکرش رو نکن
گفتم:من میکنم
گفت:اگه برم خونه اگه راه برم پیداست بخدا اقام می فهمه و شر به پا میکنه
منم دلم به حالش سوخت و کیرم رو تو کسش کردم و شروع به تلمبه زدن کردم و به یادم افتاد ازش فیلم بگیرم موبایلمو برداشتمو ورفتم رو دوربین که پگاه منو تو آیینه دید وداد زد میلاااااااااااااااد آدم باشش منم بهش گفتم یه عکس واسه یادگاریه وقتی عکس رو گرفتم ساعت هفت و ربع بود…
بعد از چند دقیقه حس کردم ابم داره میاد روش
خوابیدم در گوشش گفتم داره میاد گفت بریز تو بعد از چند تلمبه آبمو داخلش خالی کردمو و روبه من چرخید و منو بغل کرد و چشماشو بست منم چون روز قبلش بیدار بودم احساس خستگی کردمو پشتمو دادم بهش و یکمی خوابیدم بعداز کمی با بوسه ها و نوازشش منو بیدار کرد وازم لب گرفت
و گفت بهترین سکس عمرم بود اون چونی (شوهر سابقش) حتی بهم توجه نمیکرد.

بهش گفتم بریم حموم باهم رفتیم همدیگرو شستیم و بهش گفتم از عقب می خوام پس از کلی اصرار قبول کرد من کیرمو صابونی کردم و اون به حالت ایستاده قمبل کرد منم پشتش ایستادم کیرم رو گذاشتم دم کونش یکمی هل دادم نصف سرش رفت تو خواستم تلمبه بزنم که دیدم دررفت و گفت درد داره نمی تونم دیدم می خواد گریه کنه گفتم باشه گلم بیا دوش بگیر
هر دو تامون رفتیم زیر دوش لا مصب کیرم هنوز مثل فنر بود از پشت کیرمو به کونش فشار می دادم بعد بهش گفتم تو گوشه حمام رو به دیوار کنه خم بشه وستاشو رو دیوار بزاره منم گذاشتم تو کسش و با دوتا دستام سینه هاشو فشار میدادم بهش گفتم یواش آه آ ه کن اونم همون کارو کرد
ولی بعد از دو سه دقیقه دیدم هیچ احساس لذت نمیکنم کیرم رو در اوردم و رفتم زیر دوش خودمو شستم اومدم بیرون پیش دم در حال ایستاده بودم دنبال شورت می گشتم که صدای زن عمومو (مادرم به اون کلید خونه رو داد که به من سر بزنه ،این عموم خونشون دو کوچه بالاتر ماست )
شنیدن زود در هال رو باز کردم دمپایی پگاه رو اوردم تو در هال رو بستم کلید رو هم داخلش گذاشتم به پگاه گفتم ساکت باشه …زن عموم وقتی اومد تو خونه دید در پذیرایی و هال قفله رفت ماهم لباسامونو پوشیدیم و صبحانه شیر و عسل و تخم مرغ که پگاه درست کرد وزدیم تو رگ و پگاه خواست بره خونشون منم رفتم خیابونو دیدم پر آدمه ساعت (یه ربع به نه بود)
(بین یکی از اتاق ها و خونه عموم یه در هست)
اونو از خونه عموم بردم دیدم کسی تو خیابون نیست و بهش گفتم کسی نیست منو بوس کرد و پنجاه تومن عیدی داد و رفت…

نوشته: میلاد

دکمه بازگشت به بالا