شلوار چسبون خاله
داستانی که برایتون تعریف میکنم برای 2سال پیشه که یک سکسی با خاله ام و هفته بعدش با دختر خالم داشتم.جونم براتون بگه که خدا نکنه موقعیتی پیش بیاد که به راحتی کیر بتونه سوراخ خوب پیدا کنه در این صورت ول نمیکنه تا یک سر به این سوراخا بزنه. یک روز رفتم خونه خالم تا براشون نون ببرم گرما بود و حسابی خیس عرق ،خالم گفت بشین یک لیوان شربت برات بیارم که میچسبه ولی خودش یک شلوار چسبونی پا کرده بود که درز کس و قاش کونش رو میشد رو شلواره نقاشی کرد.
من هم گفتم شربت دیگه بیشتر این شلوار نمیچسبه خندید و گفت بی حیا چه کار به شلوار داری من هم به شوخی گفتم با شلوار کی کار داره مگه شوهرت با شلوارت کار داره. این رو سربسته گفتم تا اگر اهل حال باشه خودش شروع کنه که شیطون خواسته اهل دل بود.گفت اگه خوشت نمیاد برم عوضش کنم چیزی بپوشم که تو خوشت بیاد دیدم لحن گفتنش به سکسی میخوره من گفتم مگه نگفتم با شلوار کی کار داره دوباره خندید و گفت پس با چی کار دارند؟ گفتم چی بگم یهو به ذهنم رسید که بگم عرق کردم خاله میخوام یک دوش بگیرم تا اگر شد به یک بهونه ای بکشمش تو حموم و تا بیخ کیر بکنم تو اون کون سفید برفیش.راستی مشخصات خالم قد متوسط با یک کون بسیار بزرگ ورونهای سفید مثل برف و سینه های اندازه که خوردنش خیلی لذت بخشه. گفت برو برات حوله میارم من بلند شدم که برم تو حموم نگاش افتاد به کیر من که شق شده بود دیگه دورزالیش افتاد که کیر من هوس کردنش رو کرده ولی رو خودش نیاورد چند ثانیه ای نگاه از کیر من برنداشت. او منتطر بود من بهش بگم بیا بهم بده من هم که روی گفتن نداشتم و ترس داشتم اگر قضیه جدی بشه ناراحت بشه.تو حموم داشتم با کیرم به یاد کونش ور میرفتم که صدا نزده در باز کرد و اومد تو( البته من عمدا در نبسته بودم) تا دید گفت چه کارش میکنی گفتم خاله از تو چه پنهون عجیب هوس کردم کاش میشد یک سکسی با من داشته باشی اصلا توقع نداشت به این لحن واینقدر بدون منو ومن بهش بگم جاخورد. گفت تا حالا کی خالش و کرده که تو دومیش باشی گفتم نمیدونم اگر نمیدی باید جلق بزنم البته به یاد کون خودت خاله خندید گفت چقدر بی حیا هستی گفتم لا اقل بیا کیسم بکش گفت این باشه برات میکنم خوشحال شدم گفتم تو بیاد با سینه و غمبلاش لا اقل حال میکنم با لباساش اومد تو گفتم اینجوری که لباسات خیس میشه لخت بیا تو گفت نمیخواد اصرار من باعث شد با یک شرت بیاد که غمبلاش دقیقا پیدا بود گفتم بزار من کیست بکشم یاد بگیر تا بعدش تو. نمیگذاشت نامرد من قصد داشتم بشینه با دستام مالشش بدم کمرش و کم کم دست رو ببرم جاهای حساس و اگر شد شلش کنم تا بعدش چیز سفتش بدم بالاخره با اصرار من نشست و اماده کیسه کشیدن شد من بدون کیسه مالشش میدادم یکبار سینه هاش رو لمس کردم گفت نکن بدی گفتم هنوز که بدی نکردم داشتم برا دولا شدن امادش میکردم او هم داشت شور میومد حس میکردم دیگه خودش رو به من سپرده هر کاریش میکردم چیزی نمیگفت صدای نفساش فرق کرده بود من دیگه داشتم وعده کیرم میدادم که چند دقیقه دیگه میفرستمت تو کونش. همون حالتی که برا کیسه کشیدن نشسته بود دست کردم زیر دو تا غمبلش و یخورده کونش رو آوردم بالا . با صدای حشریش گفت چی کار میخوای بکنی داری دیوونم میکنی گفتم میخوام کونت رو تماشا کنم باورم نمیشد دولا شد و شرتش کشید پایین گفت این کونم پسنده؟ لال موندم گفت چی شد تو که میخواستی بکنی پس چرا ماتت زده گفتم خیلی دوست داشتنیه چه کون سفیدی داری یخورده دست روش کشیدم نوازشش کردم و میگفتم های های خاله بزار بکنمت ببین کردن یعنی چه؟ خندید گفت طوری میگی که خیال میکنی دفعه اوله که قراره کیر بخورم من اینقدر زیر کیر خوابیدم که نگو هر روشی که تو ذهنت بیاد من امتحانش کردم گفتم آفرین شوهر خاله خندید گفت شوهر خاله سر کار برگرده خوابه هفته ای یکبار این هم با زور گفتم پس دوست پسر داری؟ نامرد گفت سه تا چه کیرهایی هم دارن. یکیشون عاشق اینه که بخوابه تو از کون بشینی رو کیرش تا دسته میچسبونه تو کونت.یکیشون عاشق کس رو کونه دولات میکنه چنون تلمبه میزنه که اکی ثانیه باد میشی اون یکی هم که با اسپری به کیرش زده میاد و 20روش میکندت
وقتی اینا رو گفت عذاب وجدانم کم شد گفتم پس دارم یک جنده میکنم گفتم میخوام برم روت. گفت من که برات وا انداختم بزن هر کاری دوست داری باش بکن سر کیرم و گذاشتم در سوراخش با سوراخش ور میرفتم کیرم آروم فشار دادم راست میگفت با کوچکترین فشار کیرم رفت تو کونش به جای آخ میگفت های تا آخر کیرم کردم تو کونش بعدش هم تلمبه حالا بزن کی نزن عجیب کونش تکون میداد که خوب خوب کیر رو حس کنه تو کونش.داشتم تلمبه میزدم دست گذاشتم رو کمرش به سمت پایین فشارش دادم تا سوراخ کونش خوب واضح باشه که چطوری کیر توش میره نامرد جرفه ای کون میداد من هم دیگه نامردی نکردم با سرعت 1000تا تلمبه آخر زدم تو کونش که دیگه از ضرب کیرم خوابید کف حموم بعدش روش خوابیدم و کیرم رو تو کونش نگه داشتم کونش رو میجنبوند تا به کیرم حسابی حال داده باشه راستی اصلا نمیگفت تو کسم کن من هم از بس کون سفیدش داشت حال بهم میداد که دیگه یاد کسش نبودم.از روش بلند شدم آروم کیرم رو در میکشیدم قاشش رو خوب با کشیدن تپله هاش به اینور و اونور باز کردم تا ببینم که کیرم با چه حالی از تو کونش در میاد نصفه کیرم که در اومد دوباره با ضرب زدم تو کونش که ایندفه یک آخی کرد و گفت خیلی بد فرو کردی گفتم حال میده نصفه کیر در باشه نصفه تو و نصفه بعدی با ضرب بزنی بره توش دیگه حشری حشری شده بودم که گفتم حداقل تو کسش کرده باشم که مزه کسش لای دندونم باشه چشمت روز بد نبینه کسش که دیدم فهمیده چرا نامرد 3تا دوست پسر داره کس گوشتی و خیلی خوشکل آدم فقط میخواست نگاش کنه ولی من هم نگاش کردم هم گاییدمش تا ته کیرم تو کسش کردم میگفت بیشتر بدم گفتم همش تو کسته گفت آخ کممه کاش اون دوست پسرم الان اینجا بود تا کیر میفهمیدی یعنی چه 20سانت کیرشه من همش قربون صدقه کیرش میرم گفتم از کون میکنتت؟ گفت همش میفرسته توش ولی درد داره داشت این رو میگفت که گفتم آبم داره میاد باور نمیکنید با فرزی تموم کیر از تو کس در آورد گذاشت در سوراخ کونش گفت فشار بده سریع من هم زدم تو کونش و آبم تا قطره آخر ریختم تو کونش بلند شدیم و خودمون رو شستیم و رفتیم بیرون و یک چایی با هم خوردیم و از اون به بعد من شدم دوست پسر چهارمش تا حالا چند بار دیگه ترتیب کونش رو دادم.امیدوارم از این داستان لذت کافی رو برده باشی وسکس بهتری با مفعولتون داشته باشید.داستان سکس با دخترش رو بعدا براتون میگم که خیلی باحالتر مادرش بود.
نوشته: ؟